در واپسين ماه سال ۱۴۰۳ عکسهايي از سرباز نوازندۀ شمسالعماره در کاخ گلستان منتشر شد که تفاوت چهره آن سرباز با نسخه اصلي، سر و صداي زياد به پا کرد. توضيحات داده شده از سوي کاخ گلستان اما آنچنان که بايد براي افکار عمومي قانعکننده نبود و پرسشهاي بيشتري را مطرح کرد، از جمله اينکه چرا اين مرمت اشتباه اصلاح نميشود و مجموعه کاخ گلستان بر حفظ آن تاکيد دارد؟ پيش از پاسخ به اين پرسشها اما لازم است بدانيم اصل ماجراي کاشي منقوش به دسته موسيقي نظامي در کاخ گلستان چه بوده است.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، شمسالعماره در عهد ناصري، بلندترين بناي تهران بود، به آن لقب «خورشيد عمارتهاي سلطنتي» را داده بودند. اين ساختمان به دستور ناصرالدين شاه و با سرمايه و مباشرت دوستعليخان معيرالممالک (نظامالدوله) و معماري جعفرکاشي در پنج طبقه ساخته شد. گويا ناصرالدين شاه بر اثر ديدن تصاوير بناها و آسمانخراشهاي کشورهاي اروپايي تمايل پيدا ميکند بناي مرتفعي نظير بناهاي فرنگستان در پايتخت خود ايجاد کند تا از بالاي آن بتواند منظره شهر تهران و دورنماي اطراف را تماشا کند.
ساخت شمسالعماره در سال ۱۲۸۰ هجري قمري آغاز شد و پس از سه سال در سال ۱۲۸۳ هجري قمري به پايان رسيد. طبق تصاويري که کاخ گلستان در اختيار ايسنا قرار داده است، کاشيکاريهاي زير ايوان اصلي اين عمارت که اکنون بحثبرانگيز شده، در واقع از سال ۱۳۱۰ هجري قمري به اين بخش از شمسالعماره اضافه شده است. اين کاشيها که اجرايي از گروه ارکستر نظامي بريگاد قزاق را بهتصوير کشيدهاند، طبق تصاوير موجود در کاخ گلستان تا پيش از آن وجود نداشته و به جاي آن اين بخش از ايوان سراسر پله بوده است.

آفرين امامي، مدير کاخ گلستان در توضيحاتي در واکنش به انتشار مقايسه تصويري چهره دو سرباز نوازنده در کاشيکاري ايوان شمسالعماره، به تغييرات اين بخش از عمارت عهد ناصري در گذر زمان، اشاره کرد و گفت: پيش از اين کاشيکاريها، در اين بخش از ايوان، پلکان سراسري بود که در سال ۱۳۷۸ خورشيدي توسط متصديان وقت کاخ گلستان برچيده شد. آنها تلاش کردند با استناد به تصاويري که از سال ۱۳۱۰ هجري قمري باقي مانده است، پلکان را حذف کرده و اين کاشيها را با اختلاف سبکي و کيفي نسبت به نمونههاي اصل، ساخته و در همان محل به جاي پلهها نصب کنند.

طبق توضيحاتي که مدير کاخ گلستان داده است، اين بخش از ايوان شمسالعماره طبق عکسهاي موجود در حدود سال ۱۲۸۹ هجري قمري، پلهاي عريض داشت. عکسها نشان ميدهد پلهها در سال ۱۳۱۰ هجري قمري کامل برچيده شده است و دسترسي مستقيم به داخل ايوان از اين بخش مسدود شده است.

مستندات ديگري نشان ميدهد در حدود سالهاي ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۶ خورشيدي، پلهها بار ديگر به ايوان شمسالعماره اضافه شدهاند اما اينبار با عرض کمتر، که در اطراف آن نيز نگارههاي کاشيکاري از دسته نظامي ديده ميشود. در سال ۱۳۷۸ خورشيدي اما متصديان وقت کاخ گلستان (به استناد کتاب تاريخ شفاهي کاخ گلستان) تصميم ميگيرند اين بخش از عمارت را به وضعيت سال ۱۳۱۰ هجري قمري برگردانند.

اينک، آفرين امامي، مدير کاخ گلستان در پاسخ به اين پرسش افکار عمومي درباره اصلاح و بازگرداندن اين نگاره به اصل خود با اين تاکيد که «ما مرمت ميکنيم اما مداخله نميکنيم» ميگويد: انتقادها نسبت به شيوه هنري و فن ساخت آنها بهجاي خود اما اينکه کسي که اين دو کاشي را کنار هم ميگذارد و [در فضاي مجازي] مينويسد «موناليزا به اصغر تبديل شد»، يعني مطالعه و آگاهي وجود ندارد. اين اتفاق در ساليان دور افتاده است. اسناد و تصاوير آن موجود است. اين کاشيها مرمت محسوب نميشود، بلکه بازسازي بوده است. در بازسازي اصلي داريم که نبايد شبيه اصل اثر باشد، اما اينکه چند درصد تفاوت داشته باشد، مواردي است که در مباني مرمت بحث ميشود. در هر حال ما پاسخگوي انتقادها هستيم، همانطور که درباره اين کاشيها پيش از اينکه خبرنگاران سراغ ماجرا بروند، ما پاسخ داديم.

علي اميدعلي، مسئول اداره فني مهندسي کاخ گلستان اما در پاسخ به اين پرسش که آيا ميشود اين کاشيها را جابهجا و يا اصلاح کرد و يا اگر کاشيهاي قديمي موجود است، آنها را مرمت و جايگزين کرد؟گفت: کاخ گلستان يک مجموعه زنده است. مرمتها از بدو شکلگيري شروع شده است. ما لايههاي مرمتي زيادي از بدو شکلگيري داريم، مثلا بناي شمسالعماره در سال سوم ساخت، تغييرات گستردهاي داشت. يکي از دشوارترين کارهاي ما نيز تشخيص آن لايههاست. سواي اين بحث، رويکرد و سياستهاي کشور و مجامع علمي زماني اين بود که ما ميتوانيم اشتباه ديگران را اصلاح کنيم اما هرچه پيش رفتيم محافظهکارتر شدهايم يا بهتر است بگويم سيستم ميراث فرهنگي محافظهکار شده است و حتي ترجيح ميدهد تغيير ندهد.
او در پاسخ به اين پرسش که درباره اين کاشيکاري بحثبرانگيز، مجموعه کاخ گلستان چه تصميمي گرفته است؟ اظهار کرد: ما اين کاشي را به همين شکل حفظ ميکنيم، چون معتقديم بخشي از سرگذشت اين بناست. نه فقط در اين مورد بلکه در کاخ گلستان تغييرات بسياري داريم که با بنا عجين شده است و نميتوان آن را به قبل برگرداند.
مسئول اداره فني مهندسي کاخ گلستان در پاسخ به اين پرسش که اين کاشي همانطور که خودتان مستند اعلام کردهايد در زمان معاصر «بازسازي» و نه مرمت شده است، با اين شرايط چرا تصميم و سياست مجموعه کاخ گلستان بر حفظ آن است، ضرورت آن چيست؟ گفت: فعلا آنچه را ميتوانيم قطعي بگويم اين است که سياست ما حفظ وضع موجود کاخ گلستان است.
با وجود اين تاکيد اما اين پرسش مطرح ميشود چرا در زمان مرمت تالار آينه «برليان» در کاخ گلستان، رويکرد مرمتگران اين بود که بازسازيها و مرمتهاي اشتباه را به حالت اوليه و درست مطابق تصاوير موجود برگردانند اما درباره اين کاشيکاري تاکيد بر حفظ آن است؟ که اميدعلي در پاسخ به آن توضيح داد: کاشي با آينه خيلي فرق دارد. آينه ريزش دارد و به دماي هوا و شرايط محيطي واکنش بيشتري نشان ميدهد و نميتوانيم آن را بدون جايگزين بگذاريم. درباره کاشي، با محتوايي که اين حساسيت را ايجاد کرده است ـ تفاوت خود را با آينه نشان ميدهد. ما با توجه به همان رويکردي که مجموعه دارد سعي ميکنيم در بنا تغييرات بيهوده ندهيم و هر آنچه هست را حفظ کنيم. ضمنا ما در جايگاه دفاع از اتفاقي که افتاده نيستيم و آن را حتي مرمت اشتباه نميدانيم، آنچه درباره اين کاشيها رخ داده، «بازسازي» است. ما بايد اين موضوع را در مجامع علمي نقد مرمت کنيم. ما از نقد استقبال ميکنيم. در گذشته هم ميراث فرهنگي همايش نقد مرمت برگزار ميکرد و از اين طريق تجربهها را به اشتراک ميگذاشت. نقد شدن، موضوع متفاوتي است و اعتقادم بر اين است که کاشي حفظ شود.
مسئول اداره فني مهندسي کاخ گلستان در ادامه گفت: شما يک سوالي پرسيديد که آيا ميشود اين کاشيها را چون کيفيت هنري پاييني دارد، حذف کنيم؟ موضوع اين است که در آن دوره [اواخر دهه هفتاد]، احتمالا مساله و نظر اين بود که در دوره پهلوي، خانم بدري آتاباي (رييس کتابخانه سلطنتي کاخ گلستان تا سال ۱۳۵۷) براي ايجاد رفاه خود، اين پلهها را [دوباره] گذاشت و اين اشتباه بود و بايد حذف شود. ممکن است گفته شود اقدام آن دوره [دهه هفتاد با حذف پلهها و نصب کاشيها] شتابزده بود است و اگر اکنون ما اين کاشيها را برداريم، قضاوت درباره ما در آينده مثل همين حالا باشد. امر مرمت احتياط ميطلبد.
اميدعلي اما در واکنش بهنگراني مطرح شده درجامعه متخصصان که معتقد است مرمت اشتباه باعث تغيير هويت بنا ميشود، اظهار کرد: البته که اين نکته مهمي است. اما درنظر داشته باشيد در سال ۱۳۹۲ که کاخ گلستان ثبت جهاني شد، دو پارامتر مهمِ اصالت و يکپارچگي مورد تاکيد بود. يونسکو نيز براساس اين دو شاخص سوال پرسيد. اکنون ما بايد نگران اين باشيم که از سال ۱۳۹۲ به بعد، هر اقدامي انجام ميدهيم، اصالت و يکپارچگي بنا مخدوش نشود. اين احتمال داده ميشود که مدير وقت کاخ گستان در سال ۱۳۷۸ در دفاع از خود براي حذف پلهها، بر اين عقيده بوده است که آن پلهها ـ که ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۶ خورشيدي اضافه شده است ـ يکپارچگي را زيرسوال برده بود. براي همين، پلهها برداشته شده و کاشيهاي که الان مورد بحث است، جايگزين شده است.
مسئول اداره فني مهندسي کاخ گلستان همچنين بر اين فرض است که در آن دوره تاريخي، هنر کاشيکاري افول کرده است و درباره اين فرضيه خود توضيح داد: ما در آن دوره استادکاران قديمي را نداشتيم. خلائي که آن مقطع در کشور وجود داشت معماري را هم تحتتاثير قرار داده بود. در همان خلاء، مهدي خان شقاقي، مدرسه سپهسالار را ميسازد. مدرسه ظاهر تاريخي دارد اما نه به پشت خود متصل است و نه به آينده. بنا اشتباه است. بعدها مهندس سعيدي دوباره بنا را بازسازي ميکند، گنبد را بلند ميکند، چون بارگذاري گنبد اشتباه بود و نيروها به جاي غلطي وارد ميشد، که آن را اصلاح ميکند. به هر حال، حدسم بر اين است که در آن دوره تاريخي احتمالا خلائي داشتيم.
