شاهکارهایی که خارجیها را انگشت به دهان میکند
به گزارش گالری آنلاین به نقل از ایسنا، مراسم رونمایی از سه کتاب «سرامیک»، «طلسم» و «نمکدان» از آثار پرویز تناولی که به تازگی تجدید چاپ شدهاند، با حضور این هنرمند، علیرضا سمیعآذر (نویسنده و پژوهشگر) و محمود بهمنپور (مدیر نشر نظر) عصر روز جمعه، 29 آبانماه، در گالری «آرتلانژ» برگزار شد.
تناولی در این مراسم دربارهی فعالیت خود در زمینهی چاپ کتاب اظهار کرد: از روی بیکاری است که کتاب مینویسم! آدم اگر کار حسابی داشته باشد کتاب چاپ نمیکند! بخشی از زمان من صرف مجسمههایم میشود، اما بخش دیگر به گردآوری و چاپ کتاب دربارهی هنرهای ایران اختصاص دارد. با خودم فکر میکنم اگر من این کار را نکنم، چه کسی خواهد کرد؟ اشیای سنتی، فولکوریک و عامیانه ما در حال از بین رفتن هستند. هنرهای اشرافی، درباری و ناب ما در کاخها و مساجد ثبت شدهاند، اما کسی به هنرهای عامیانه توجه نکرده است. هنرهایی که مردم با دل خود و سلیقه و علاقه انجام میدهند.
او افزود: مادران عشایر که پسرانشان را با گله همراه میکردند، هنر دستهای خود را به زیبایی روی بافتههای «نمکدانها» به یادگار گذاشتهاند. با خودم گفتم اگر من اینها را جمعآوری نکنم، چه کسی این کار را انجام میدهد؟ اروپاییها و آمریکاییها خیلی به این موضوعات توجه کردهاند، اما در ایران به مواردی مثل قفلها، طلسمها، سنگ قبرها و گرافیک سنتی توجهی نشده است. این هنرها از دل مردم برخاستهاند و مردمی هستند. کسانی که اینها را به وجود آوردهاند دانشگاه نرفتهاند و تعلیم پیش استاد ندیدهاند، اما خود به خود جوهر وجودشان که با عشق بوده باعث شده آثاری به وجود بیاورند که اسم هنر را روی آنها بگذاریم.
این مجسمهساز همچنین بیان کرد: حالا همه شهر را سوییچهای ژاپنی و چینی پر کرده و ما دیگر کسی را نداریم که مثل قدیم قفل بسازد. امروز باید به عنوان اثر هنری به این اشیا نگاه کرد و از آنها حفاظت کرد. اگر بگویم ایران غنیترین کشور دنیا در زمینه هنرهای مردمی است اغراق نکردهام. مردم ما به هر چه دست بردهاند، هنر به وجود آوردهاند. در وسیلههای سوارکاری، آشپزخانه، جهانگردی، اسلحه و هر چیزی که فکرش را بکنید ایرانیها هنرشان را در آن جای دادهاند. این اشیا صرفا کاربردی نبودهاند، بلکه نقش و نفسی از هنر در خود داشتهاند.
تناولی با بیان اینکه آثار عامیانه همواره مورد الهام هنرمندان بوده است، اظهار کرد: آنها از عامیانهترین نقوش الهام گرفتند و پاپآرت را بنا نهادند. هنرهای عامیانه ما تزئیناتی است که به بازار هم بروید، میبینید. تزئیناتی که شاید برای ما عادی باشد، اما فرنگیها را میخکوب میکند، چون در غرب همه چیز یکنواخت و ماشینی شده است.
شاهکارهایی که خارجیها را انگشت به دهان کرد
این پژوهشگر دربارهی کتاب «نمکدان» گفت: این کتاب دو زبانه است و مشتری اصلی آن خارجیها هستند و به دستبافتههای عشایر مربوط میشود. اینها دستبافتهها هیچ کدام شبیه هم نیستند. هر زن نقوشی که دوست داشته روی آنها کار کرده است. آنها با بافتنی و دستبافت مثل هنر رفتار میکنند و کپی و تکرار در آثار آنها نیست. متأسفانه این هنرها در ایران مورد استقبال قرار نگرفته و کمی هم تحقیرآمیز به آنها نگاه شده است، اما فرنگیها قدر اینها را میدانند و در موزهها و کلکسیونهایشان از آنها نگهداری میکنند. حیف است که ایرانیها از این آثار غافل باشند و آنها را نشناسند.
این هنرمند همچنین افزود: من دربارهی این هنرها کتابهای دیگری هم چاپ کردهام، اما قرار شد نشر «نظر» به صورت کامل، هر گروه از این هنرها را یک کتاب کند. عشایر در گذشته خودکفا بودند. وقتی میخواستند دختری را شوهر بدهند همه وسیلههایشان را خودشان میساختند و میبافتند. این هنرها آثاری هستند که متأسفانه با آمدن فراوردههای غربی، از زندگی ما رخت بربستند و کسی دیگر آنها را نبافت. من تصمیم گرفتم تا جایی که عمرم کفاف میدهد اینها را جمعآوری کنم و در دسترس علاقهمندان قرار بدهم.
او درباره تجدید چاپ شدن کتابهایش نیز گفت: کشور ما کشور شعر و ادبیات است و سالی نیست که چند کتاب درباره شعرای معاصر چاپ نشود، اما ما هرگز کشور هنرهای تجسمی نبودهایم. تا قبل از کتابهای من، فراوردههای ما در این زمینه به صفر میرسید. مگر اینکه یک خارجی پیدا شود، کتابی بنویسد درباره هنر ایران بنویسد و ما آن را ترجمه کنیم. حالا ما دست به کار شدهایم و من خوشحالم که اینقدر استقبال میشود. غفلت گذشتگان ما بوده که فکر نکردند باید اینها را در دسترس دیگران قرار بدهند. حالا خوشحالم که کتابها به چاپهای بعدی میرسند و امیدوارم این روند ادامه پیدا کند.
تناولی بهانتشار کتاب «زنان فرنگی» در خارج از کشور اشاره کرد و گفت: ایرانیها 400، 500 سال پیش شیفته تصاویر زنان فرنگی شدند. پادشاهان و اشرافیت سفارش دادند که نقش این زنان را در کاخها کار کنند. بعد که چاپ به وجود آمد تصاویر چاپ شده از این چهرهها به عنوان سوغاتیهای گرانقدری بود که در خانههای اشرافیت یک متاع گرانقیمت محسوب میشد. حالا اینها متروکه میشود و از بین میرود. حس میکنم اگر من این کار را نکنم، کس دیگری هم این کار را نمیکند. در این سالها خیلی چیزها از بین رفته که به دست من هم نرسیده است. من تنها توانستم در 50 سال اخیر چند فقره از این هنرها را مورد پژوهش قرار بدهم. صدها هنر بوده که در سالهای گذشته از دست رفته است.
این مجسمهساز ادامه داد: ایرانیها در هنر خیلی پیشرو بودند و تلفیق هنر ایرانی و خارجی توسط آنها شاهکارهایی را به وجود آورد که خارجیها را انگشت به دهان میکند.
او به وضعیت هنرهای تجسمی ایران در سالهای اخیر اشاره و اظهار کرد: در چند سال اخیر شاهد جهشهای غیرقابل تصوری در هنر تجسمی ایران بودهام. پیش از این وقتی نمایشگاه میگذاشتم، چیزی جز دردسر برایم نبود. چون تماشاچی نبود و اگر هم میآمدند روی خوش نشان نمیدادند و پیش خودشان میگفتند که این مزخرفات چیست که نشان میدهی. هنر ما اینهایی که تو میسازی نیست. الان مردم آثار جوانان را میبینند و میخرند.این تازه اول کار است. ما آینده درخشانتری داریم.
کار تناولی نوعی فرهنگسازی است
در بخش دیگری از این نشست علیرضا سمیعآذر –منتقد هنری- دربارهی کتابهای تناولی گفت: کتاب «نمکدان» شامل تصاویر و توضیحاتی دربارهی دستبافتهای عشایری و روستایی ایران است؛ هنر اصیلی که عمدتا در دست زنان بوده و به همت آقای تناولی گردآوری و تحلیل شده است. دو کتاب دیگر با عنوان «طلسم» و «سرامیک» توسط نشر بنگاه منتشر شدهاند. کتاب دیگری هم که جلسه معرفیاش در لندن خواهد بود، به تصاویر زنان اروپایی در خانههای ایرانی میپردازد.
او افزود: پرویز تناولی را بیشتر به عنوان مجسمهساز میشناسیم.او بزرگترین مجسمهساز منطقه خاورمیانه است که باشکوهترین آثارش را در سالهای اخیر دیدهایم، اما او میراث بزرگ دیگری هم دارد و آن مجموعههایی است که گردآوری کرده است. کلکسیونهای ارزشمندی از بافتهای عشایری، قفل، گبه، کلید و اشیایی که مجسمههای کاربردی ما در طول تاریخ بودهاند، اما شکل واقعی مجسمه ایرانی را دارند.
سمیعآذر با اشاره به ویژگیهای هنری اشیای کاربردی در گذشته اظهار کرد:اشیای ما در گذشته بیشتر کاربردی بودند، اما تمام ذوق، سلیقه و فکر زیباییشناختی در آنها به کار گرفته میشد و فراتر از یک شی کاربردی به شی هنری تبدیل شدهاند.معمولا وقتی مصرف آنها تمام میشود، به عنوان شیای دارای ارزشهای هنری تلقی میشود.بعد از مرگ کاربردی آنها، حیات هنریشان آغاز میشود. وقتی آنها را کنار هم میبینیم به ارزشهای هنریشان پی میبریم. اینها میراث ملی ما هستند که زمانی شی کاربردی در خانهها و محلهای بودند، ولی حالا در کنار یکدیگر مجموعه بسیار نفیس اشیای هنریمان را شکل میدهند.
این نویسنده و پژوهشگر همچنین بیان کرد: کاری که آقای تناولی کرده به نظر من نوعی فرهنگسازی است، چون این اشیا به تنهایی کاربردی نیستند و حامل فرهنگ و هنر مملکتمان هستند و شکل توسعه یافته فرهنگ ما را در ارزشهای زیباییشناختی متبلور میکنند. تناولی تحلیلها و تحقیقها و تفسیرهایی را هم به آنها اضافه کرده و آنالیزهایی را ارائه داده که به خوبی میتواند میراث ملی ما را از بُعد ساخت هنری و خلق شی و ابداع و نوآوری متجلی کند. او عمری را به گردآوری اشیایی که جلوه متریال کالچر یا فرهنگ مادی ما هستند، گذرانده است.
او ادامه داد: آنچه که تاریخ فرهنگ ما را تشکیل میدهد نوشتهجات مکتوب و اشیا ما هستند و در ادوار مختلف از غنای فکری و هنری برخوردار بودهاند.کار مهم دیگر پژوهشی است که روی این اشیا به خصوص دستبافتههای عشایری انجام شده است.در حوزه گرافیک هم متن در ایران صرفا متن نبوده و نشانههای بصری داشته است.گرافیک در کشور ما یک پدیده غربی نبود، بلکه سالها و قرنها پیش از آن صفحهآرایی و هنر کتابت در ایران آکنده از درک زیباییشناختی بود. خیلی از کسانی که مبادرت به گردآوری این صفحات میکنند گاهی اصولا نمیتوانند متن را بخوانند اما به ارزش بصری آن واقف هستند. این آثار در حراجیها به فروش میرسند.
سمیعآذر به ارزش بالای کارهای مطالعاتی در زمینهی هنر اشاره کرد و گفت: همیشه با خودم فکر میکردم که چرا کارهای مطالعاتی در این زمینه کم است. وقتی این آثار گردآوری شوند امکان مقایسه و بررسی تطبیقی فراهم میشود، ولی وقتی جدا باشند کار پژوهشی نخواهیم داشت. حالا این مجموعه گردآوری شده و من شگفتزده هستم که تناولی چطور با وجود تولید اثر،چطور وقت کرده چنین کار ارزشمندی را انجام بدهد. او همچنین هرگز از فرصت پرورش هنرجویان مضایقه نکرده است. بر خود فرض میدانم از شخصیت و میراث او تقدیر و ستایش کنم و افتخار میکنم در عصری هستم که او نیز زندگی میکند. به خاطر کار عظیم او دینی به گردن ماست. نه فقط به خاطر گردآوری بلکه با پژوهشهایی هم که انجام میدهد زمینهساز پژوهشهای بعدی را فراهم میکند.
مدیر حراج تهران در بخش دیگری از سخنانش درباره نقش هنر تناولی در منطقه گفت:بیشتر ایرانیها در طول سالیان گذشته هنر مجسمهسازی را دنبال میکردند. در خارج از ایران ممنوعیتهایی وجود داشت، اما به طور طبیعی در تاریخ ایران شکوفاتر بود. سرآمد آن در قرن اخیر پرویز تناولی است که رکورد 2/8 میلیون دلاری او در حراجی کریستیز2008 به عنوان گرانترین اثر هنری خاورمیانه به ثبت رسیده است. آثار او در موزهها و جاهای دیگر هم نگهداری میشوند و جایگاهی استثنایی دارد. برخی از سریهای متنوع او بسیار مشهور شدهاند و از برندهای معروف منطقه هستند. کمتر مجموعهداری است که دوست نداشته باشد از هنر او در مجموعهاش باشد.
سمیعآذر همچنین با اشاره به افتتاح گالری «آرتلانژ» گفت:افتتاح این گالری تأثیر خوبی در فضای هنری کشور خواهد داشت و امیدوارم مسؤولان آن تا پایان راه از ادامه مسیر مأیوس نشوند و کار کنند.
کتابهایی که خارج از مرزهای ایران هم مخاطب دارد
محمود بهمنپور – مدیر نشر «نظر»- نیز در این نشست اظهار کرد: در مدت سه سالی که برای چاپ آثار آقای تناولی وقت صرف شد، متوجه این نکته مهم شدم که این هنرمند لحظهای برای خود استراحت و فضای خالی در نظر نمیگیرد و تمام تلاش خود را برای کار آموزش و ارائه آثار اختصاص داده است.
او افزود: به عنوان ناشر ایرانی خوشحالم که آثار ایشان مورد توجه علاقهمندان در خارج از مرزهای ایران هم قرار میگیردو به محض انتشار آثار، تعدادی از مخاطبان جدی در داخل و خارج از کشور مشتاق هستند که این کتابها را داشته باشند.
بهمنپور همچنین بیان کرد: تناولی هرگز ادعایی نداشته که محقق یک موضوع متمرکز است، اما بدون استثنا همه کارهایی که ایشان انجام دادهاند، پیش از این توسط کسی انجام نشده است. اگر این کتابها منتشر نمیشد تا مدتها در این زمینه کار قابل توجهی نداشتیم. امیدوارم فعالیتهای ایشان در این زمینه ادامه پیدا کند.
به گزارش ایسنا، پس از پایان این نشست از سه کتاب پرویز تناولی رونمایی و آثاری ازمجموعه «هیچ» و همچنین تعدادی از چاپ سیلکهای این هنرمند در آرتلانژ به نمایش گذاشته شد. تناولی در این مراسم کتابهای خود را برای علاقهمندان امضا کرد.