در گفتوگو با آخرین بازمانده نقاشی قهوهخانهای مطرح شد؛ پردههای نقالی درحال نابودی است
به گزارش گالری آنلاین به نقل از ایلنا، سالهایی نه چندان دور بود که نه شبکههای اجتماعی و نه حتی تلویزیون جایی در خانههای مردم نداشت؛ در ماههای محرم و صفر بساط نقالی پهن میشد و مردم کوچه و بازار یا در میادین شهر یا در قهوهخانهها برای شنیدن وقایع کربلا جمع میشدند و نقال با استفاده از پردههای نقالی که توسط هنرمندان نقاش چون زندهیادان عباس لوکیفر، حسن اسماعیلزاده معروف به چلیپا، قوللر آغاسی، محمد مدبر، حسین همدانی و محمد فراهانی کشیده شده بود؛ داستانهابی از بهشت و جهنم، نبرد علیاکبر، نبرد حضرت عباس، مقتل و ورود اسرای کربلا به شام را روایت میکردند.
در سالهای اخیر نام هنر نقاشی قهوهخانه با جواد عقیلی یکی از آخرین بازمانده از این نسل عجین شدهاست. او که مجموعه نفسیی از نقاشیهای مکتب قهوهخانهای را در اختیار دارد از بیتوجهی مسئولان نسبت به نگهداری این آثار میگوید.
جواد عقیلی با بیان اینکه در طول این چهل سال گذشته تلاشهای زیادی شد تا واحدی به عنوان نقاشی اصیل ایرانی ایجاد شود که متاسفانه نشد، درباره نقاشیهای قهوهخانهای گفت: از وقتی تلویزیون و ماهواره و سرگرمیهای جدید وارد ایران شد و نقاشان بیشتر به سبکهای نوگرایی تمایل پیدا کردند و دانشکدهها از نقاشی ایرانی و سنتی دور شدند دیگر کسی به سراغ نقاشی قهوهخانه و نقل داستان براساس این نقاشیها نمیرود.
او با بیان اینکه به دلیل اینکه بیماری آسم نمیتوانم نقاشی بکشم، گفت: متاسفانه غیر از محمدرضا حسینی دیگران فقط از کارهای گذشته کپی میکنند اما میتوان امیدوار بود با معرفی هرچه بهتر و بیشتر این آثار به مارکت هنر این سبک از هنر نقاشی نیز رونق بگیرد. البته در برنامههایی مانند حراج تهران چند اثر فروخته شده که به طور نسبی در این سالها اتفاق خوبی بوده است.
او با اشاره به جمعآوری پردههای نقالی از نقاشان نامآور و برگزاری نمایشگاهی از این آثار در موزه هنرهای معاصر اصفهان گفت: یکی دو نقال نیز هنوز هستند که پردهخوانی میکنند و در مناسبتهای مختلف از آنها دعوت میکنیم با استفاده از این پردهها نقالی کنند.
عقیلی با بیان اینکه این پردهها بیشتر مربوط به وقایع عاشوراست، ادامه داد: پردههای نقاشی از بهشت، جهنم، حوض کوثر شروع میشد و درویش و نقال توریای را که روی این پردههای بزرگ بود باز میکرد و داستان هر قسمت را تعریف میکرد. این نقالان معمولا از صبح شروع میکردند و کارشان تا ظهر طول میکشید اما امروز دیگر این مراسم به ندرت برگزار میشود و یا اینکه اصلا برگزار نمیشود در قهوهخانهها نیز نقاشیهایی بود که براساس آن داستانهای سهرابکشون و گذر سیاووش از آتش نقل میشد اما امروز در قهوهخانهها دیگر خبری از این مراسم نیست.
او با بیان اینکه هر هنری روزی دورانش به پایان میرسد، تصریح کرد: همانطور که سبکهای مختلف هنری هر کدام دورانی داشتند نقاشی قهوهخانه نیز روزگار طلایی داشت که بسیار شکوفا بود اما امروز دیگر خبری از آن نیست البته آثار قابل قبولی از آن دوران باقی مانده که میتواند معرف فرهنگ صددرصد ایرانی باشد.
این هنرمند ادامه داد: این آثار باید توسط فرهنگسرا و موزهها جمعآوری شود و به صورت نمایشگاهی به مردم ارائه شود تا مردم با فرهنگ دینی تصویری نیز آشنا شوند که متاسفانه این اقدام به ندرت صورت میگیرد البته در حال حاضر نیز کسانی هستند که علاقهمند به فراگیری این نوع نقاشی باشند اما متاسفانه هیچ نوع حمایتی از آنها صورت نمیگیرد ما تلاشهای بسیاری در این زمینه داشتیم. چندین سال پیش که هنوز هنرمندان این سبک در قید حیات بودند رایزنیهای بسیاری با شهرداری داشتیم تا کارهایی در این زمینه به هنرمندان این سبک سفارش داده شود تا هم این هنر ادامه پیدا کند و هم هنرمندان بتوانند حداقل امرار معاشی داشته باشند که متاسفانه این اتفاق نیفتاد و همه این عزیزان درگذشتند.
عقیلی با تاکید بر زنده نگهداشتن این آثار، گفت: میتوان با کارشناسی این آثار و خرید آنها توسط شهرداری و موسسات فرهنگی به حفظ این هنر کمک کرد و قطعا هزینهای که صرف خرید این آثار میشود به قدری اندک خواهد بود که به اندازه دستمزد یک کارگر در ماه هم نخواهد بود اما بازهم به حفظ این آثار کمک خواهد کرد.
او با بیان اینکه مجموعه بزرگی از این آثار را در اختیار دارد، گفت: متاسفانه وقتی این آثار را برای تورهای نمایشگاهی امانت میدهیم پس از عودت میبینیم که آثار مخدوش، تخریب و در بسیاری از موارد از بین رفتهاند و من تا حدودی میتوانم این آثار را ترمیم کنم و این آسیبها را جبران کنم اما وقتی به اصل کار صدمه وارد میشود نمیتوان کاری برای آن انجام داد و متاسفانه وقتی اثری از بین میرود دیگر تکرار نمیشود.
این هنرمند در پایان ادامه داد: علیرغم اینکه سبک قهوهخانه هنری کاملا ایرانی و ملی است اما هیچ حمایت و تلاشی برای نگهداری از این آثار که میراث فرهنگی و مذهبی ما به شمار میآید، نمیشود.