طراحي مد و لباس- با در برداشتن مفهومي جامعه شناختي- محصول دوران انقلاب صنعتي است که با چرخهاي خياطي و ماشينهاي دوزندگي مدرن ظهور يافت و سريعاً در فرهنگ جوامع بسط پيدا نمود. چنانکه در بازه زماني کوتاهي به نيازي نه تنها فرهنگي بلکه اجتماعي بدل شد و به هويت فردي بسنده نگرديد، بلکه به صورت چالشي اجتماعي طرح يافت.

در ايران معاصر نيز پس از انقلاب 1357 و بنيان نهاده شدن نظام جمهوري اسلامي، مسئله مد به ويژه در حوزه پوشش اجتماعي زنان که همراه با پيچيدگي هاي خاص است، در مرکز گفتمان هاي فرهنگي قرار گرفت. نوع لباس و تصميم هاي پيرامون پوشش در منازعات سياسي و آيين نامه هاي تربيتي و قواعد رفتار هنجاري خود را نشان داد. به نحوي که گفتمان هاي مسلط با طرح الگوهاي ساختاري پوشش مانند لباس ملي و لباس رسمي سعي در همساني پوشش نمودند و در مقابل، گفتمان هاي ديگر با تأکيد بر آزادي انتخابهاي فردي الگوي تنوع پوششي را دنبال کردند.
در حقيقت، پوشش افراد يا مبين دنباله روي آنان از هنجارهاي نشأت گرفته از گفتمان مسلط قدرت يا مبين مقاومت در برابر اين هنجارها بود. با گذشت 25 سال از اين جريان، در سال 1383 با تأکيد مقام معظم رهبري بر مسئله مدگرايي و شکل دهي به لباس ملي، نقطه عطفي در طراحي لباس و گفتمان مد ايران به وجود آمد و سبب شد با تصويب مجلس شوراي اسلامي در سال 1385 کارگروه مد و لباس در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شکل گيرد. اين کارگروه، در اقدامي گسترده تر، بنياد مد و لباس ايراني- اسلامي را متشکل از اعضاء خود کارگروه به همراه تعدادي از کارشناسان وزارتخانه ها و بخش خصوصي تأسيس کرد تا نهادي تعاملي ميان فعالان عرصه توليد مد و لباس و دستگاههاي دولتي باشد و تمامي مصوبات کارگروه را اجرايي نمايد.
اين بنياد همزمان با شکل گيري خود در سال 1390، جشنواره ملي مد و لباس فجر را که در حال حاضر يکي از ارکان کليدي تأثيرگذار در سياستگذاري مد و لباس ايران است، پي ريزي نمود تا با گزينش و نمايش آثار برتر طراحان لباس (مبتني بر اصول و ارزشهايي که هرساله در فراخوان خود اعلان ميدارد) ضمن به رسميت شناختن تمايزهاي طبقاتي و انتخاب هاي فردي، الگوهاي روشني از مد ايراني- اسلامي ارائه دهد و بدين نحو بر روند مدگرايي جامعه تأثيرگذار باشد.
ليکن آنچه در اين ميان، به مثابه خلأيي عظيم ميان دانشگاههاي دربردارنده رشته طراحي پارچه و لباس، بنياد، جشنواره و تمامي نهادهاي نظارتي و وزارتي وابسته به کارگروه احساس گرديد؛ عدم توجه به مسئله تزيينات و فعالان و شاغلان وابسته بدان ها در اين عرصه است. چندان که تمرکز بر نقش و رسالت پربار نمودن آنها به عنوان بستري براي جهت دهي به هويت ايراني- اسلامي در پوشش و مديريت فرآيند مد و لباس در سطح ملي ميتواند بسيار حائز اهميت باشد. زيرا هرگونه واکاوي از وجوه متعدد در ميزان اثر بخشي فعاليتهاي چنين حوزه اي به ويژه بر محوريت عفاف و حجاب و ارائه راهکارها و سياستهاي خاص جهت ارتقاء و پيشبرد آنها نميتواند در خلأ و بدون اهتمام به مطالعه نظام مند صورت گيرد.
بنابراين هشتمين همايش مباني نظري هنرهاي تجسمي بر محوريت آرايه هاي تزييني در مد و لباس شکل گرفت تا بر مدون سازي آموزشهاي سنتي، غني سازي منابع مکتوب و نيز پربار نمودن فعاليت هاي بينارشته اي در باب فرهنگ زينتي مد و لباس به ويژه در راستاي پوشش ايرانيان مددرسان باشد. عرصه اي که عليرغم تکاپو در بازار اقتصاد هنر، چندان حائز اهميت و شايان توجه از سوي مسئولان ذيربط نبوده و از ديد پژوهشگران و علاقمندان به مواريث هنري کشورمان هم مغفول مانده است.
با اين وجود، برپايي چنين رويداد علمي ميتواند دستاوردهاي ذيل را به همراه داشته باشد:
1. گردهم آمدن و کسب شناخت از آثار، دستاوردها و محصولات هنرمندان و فعالان بومي چنين عرصهاي به ويژه در مناطق مرزي ايران و اساتيد پيشکسوت و بعضاً ناشناخته در رشته هاي گوناگون هنرهاي صناعي، هنرهاي سنتي، طراحي پارچه و لباس، طراحي جواهرات و زيورآلات، طراحي کيف و کفش و همچنين صنعتگران و توليدکنندگان پوشاک، صاحبان مشاغل خانگي، طراحان خانه هاي مد، مزون داران و فعالان حوزه عفاف و حجاب؛
2. شناخت ساز و کار نهادها و بخشهاي مرتبط و ميزان تأثيرگذاري آنها بر الگوهاي تزييني در پوشش ايراني- اسلامي و روند مدگرايي ملي
3. کمک به گسترش و اشاعه اطلاعات و نتايج پژوهشها درباره پيشرفتهاي موجود در عرصهاي خاص از طراحي و مد لباس و عفاف و حجاب
4. ايجاد يک شاخصه توسعه يافتگي و اعتبار علمي براي نظام جمهوري اسلامي در سطح بين المللي
5. شکل دهي به يک مکانيسم علمي- فرهنگي جهت شکوفايي صنايع و فناوريهاي مربوطه به ويژه در عرصه کسب و کارهاي مرتبط با زنان
6. برقراري ارتباط ميان مجامع علمي، پژوهشگران، طراحان و فعالان در تمامي گرايشهاي طراحي لباس، طراحي و چاپ پارچه، طراحي بافت، طراحي دوخت، طراحي سنتي تزئينات لباس، طراحي ملزومات وابسته (کيف، کفش، زيورآلات و …..)
7. توسعه دانش و انتقال آن از بخشهاي دانشگاهي به حوزه صنعت و توليد
8. امکانسازي بررسي هاي آسيب شناسانه و ارائه راه حل هاي علمي در مواجهه با چالشهاي پيشِ روي اين حوزه
9. توسعه مهارتها و فنون به نحو صحيح و بومي شده به علاقمندان و متخصصان
در پايان شايان ذکر است که اين همايش با همکاري و حمايتهاي همه جانبه "انجمن طراحان و دوزندگان رو دوزيها و آرايه هاي تزييني مد و لباس کشور" داراي مجوز رسمي از "وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي" و "وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعي" به شماره ثبتي 3233104 برگزار ميگردد.
محورهاي همايش
1. مطالعات با رويکرد نظري
مفهوم و مباني نظري تزيين در طراحي مد و لباس
پژوهشهاي بنيادي و کاربردي با رويکرد شناخت تزيينات در تاريخ لباس ايرانيان
ارزيابي و آسيب شناسي سرفصلهاي دروس مرتبط در دانشگاهها و مراکز آموزش عالي
ارزيابي و آسيب شناسي پايان نامه هاي دانشگاهي بر محوريت تزيينات در طراحي مد و لباس
معرفي و شناسايي آثار پژوهشي، تأليفات و ترجمان ها درباره تزيينات مد و لباس
جايگاه هنرهاي تزييني مد و لباس در مطالعات بين رشته اي
2. مطالعات با رويکرد فرهنگي- اجتماعي
هويت و بومشناسي هنرهاي تزييني مد و لباس
نقش زنان در هنرهاي تزييني وابسته به عرصه طراحي مد و لباس
جايگاه تزيينات مد و لباس در هنرهاي معاصر
کاربرد هنرهاي تزييني مد و لباس در رونق صنايع وابسته و بازار اقتصاد هنر
تجلي تفکر ايراني- اسلامي در تصويرسازي آرايه هاي تزييني مد و لباس
اهميت هنرهاي تزييني مد و لباس در پيشرفت و توسعه پايدار فرهنگي
آسيب شناسي هنرهاي تزييني مد و لباس در نمايشگاه ها و جشنواره هاي هنري
3. مطالعات با رويکرد تاريخي
آيکونولوژي نقوش و آرايه هاي تزييني در منسوجات و پوشاک
سبکشناسي و سير تحول نقوش و آرايههاي تزييني در منسوجات و پوشاک
تبارشناسي تزيين در منسوجات و پوشاک اقوام ايراني
توليد و تجارت تزيينات منسوجات و پوشاک در قلمرو فرهنگهاي ايراني
4. مطالعات با رويکرد مهارت ورزي
فنون سنتي تزيين در طراحي و توليد منسوجات و پوشاک
مواد، وسايل و ملزومات اجرايي تزيينات پوشاک
شناخت استادکاران و آثار فاخر آنها در حوزه تزيينات پوششي ايرانيان
ارتباط هنرمندان معاصر با تکنيکها و امکانات اجرايي فناورانه و دانش بنيان
