موناليزا؛ اثري با چشماني که اسرار مخفي را مي‌نگهدارند

«موناليزا»، تابلوي زن رنسانسي که با لبخند رازآلودش قرن‌ها پژوهشگران دوست‌دار هنر را مسحور کرده است، نه تنها معروف‌ترين اثر داوينچي، بلکه مشهورترين نقاشي در تاريخ هنر جهان نيز محسوب مي‌شود. طبيعتا بسياري از سارقان هنري به اين اثر چشم داشتند، اما موفق‌ترين آنها مرد جواني بود که در سال ۱۹۱۱ اين اثر مشهور را دزديد.

به گزارش گالري آنلاين، ايسنا به نقل از يورونيوز نوشت، تابلو نقاشي رنگ روغن «موناليزا» از سال ۱۸۰۴ ميلادي تاکنون در موزه لوور پاريس نگهداري مي‌شود. گمان مي‌رود اين نقاشي که به تصويرگري‌هاي رنسانس از مريم مقدس بسيار شباهت دارد، چهره زني به نام «ليزا گرارديني»‌،‌ همسر يک تاجر لباس و ابريشم به نام «فرانسسکو ژوکوندو» را به تصوير کشيده است. به نظر مي‌رسد اين نقاشي در اتاقکي به نام «لوجيا»‌ که دست کم يک ديواره ندارد،‌ خلق شده باشد.

در پشت سر اين زن منظره‌اي محو وجود دارد که با استفاده از روش «اسفوماتو»‌ خلق شده است. از اين روش براي ايجاد تصاويري بدون خطوط و مرزهاي مشخص، گويي اجسام در ميان دود يا مه نشان داده مي‌شوند، استفاده مي‌شود. 

در اين نقاشي، اين زن در حالي که دستانش را روي هم گذاشته است به چشمان مخاطب خيره شده و لبخند محوي نيز بر چهره دارد. البته لبخند خاص اين شخصيت مدت‌ها نظر بينندگان را جلب کرده است؛ به نحوي که مخاطبان با تماشاي اين نقاشي نمي‌توانند به آساني حس و حال اين زن و يا قصد نقاش را تشخيص دهند.

نکته مهم ديگر اين نقاشي نگاه خيره اوست. برخي با نگاه کردن به اين نقاشي احساس مي‌کنند چشمان او در نقاط مختلف اتاق آن‌ها را دنبال مي‌کند؛ گويي او موجوديت زنده دارد. با اين وجود و با اين که شايد به نظر برسد چشمان اين زن مخاطبان را دنبال مي‌کند، آنچه که به اسم «تاثير موناليزا» مشهور شده است در اين نقاشي اتفاق نمي‌افتد. درحقيقت، محققان آلماني معتقدند چشمان اين زن به ۱۵ درجه سمت راست افراد نگاه مي‌کند که بيشتر به گوش افراد نزديک است تا چشمان آن‌ها.

سالانه ميليون‌ها نفر براي بازديد از اين نقاشي به اين موزه مي‌روند و تلاش مي‌کنند با مشهورترين اثر «داوينچي»‌ عکس بگيرند. اما داستان شهرت اين نقاشي از کجا شروع شد؟‌

شايد بهتر باشد به بيست و يکم اوت سال ۱۹۱۱ رجوع کنيم؛ روزي که «موناليزا»‌ به سرقت رفت.

«يورونيوز»‌ در سالگرد سرقت اين اثر هنري نوشت:‌ نقاشي «موناليزا» اثر «لئوناردو داوينچي» به چند دليل احتمالا مشهورترين نقاشي جهان است. نخست اينکه، اين نقاشي يکي از معدود نقاشي‌هاي به جاي مانده از اين نقاش چيره‌دست رنسان است و دوم اينکه «داوينچي» در مقايسه با ساير هنرمندان معاصر خود از مهارت و روش خاصي در خلق اين پرتره استفاده کرده است. اما دليل سوم، احتمالا مهم‌ترين است. در بيست و يکم اوت سال ۱۹۱۱، اين اثر هنري ربوده شد.

البته در سال ۱۹۱۱ و پيش از سرقت نيز اين نقاشي همچنان يک اثر هنري ارزشمند بود. «موناليزا» که توسط «داوينچي» بين سال‌هاي ۱۵۰۳ و ۱۵۰۶ نقاشي شد، مدتي در «کاخ ورساي» و اتاق خواب «ناپلئون» نگهداري مي‌شد و سپس در خانه نهايي خود يعني «موزه لوور» باقي ماند. با اين حال به‌رغم محبوبيت اين اثر هنري در بين رهبران فرانسوي،‌ اين نقاشي چندان در بين علاقه‌مندان به گالري و موزه شناخته شده نبود؛ تا اينکه دزيده شد.

وقتي جاي خالي اين نقاشي در روز پس از سرقت مشخص شد، موزه به مدت يک هفته تعطيل شد تا محل اختفاي «موناليزا» مشخص شود. پليس در مورد اينکه چه کسي مي‌توانست اين کار را انجام دهد سردرگم شده بود و اين درحالي بود که مطبوعات بين‌المللي به شدت داستان سرقت را دنبال مي‌کردند.

خيلي زود، بازرسان از هنرمندان درباره اين اثر هنري بازجويي کردند. پليس نخست يک شاعر فرانسوي را به عنوان مظنون به سرقت دستگير کرد. اين شاعر يک هفته را در بازداشت پليس گذراند چراکه پليس او را با تعدادي مجسمه مصري دزديده شده از موزه لوور مرتبط مي‌دانست. پس از اينکه پليس نتوانست پرونده سرقت را به اين شاعر نسبت دهد،‌ او در نهايت از اتهامات وارده تبرئه شد.

تا سال ۱۹۱۳ ميلادي هيچ خبري از سرنخي درباره پرونده سرقت «موناليزا» وجود نداشت. تا اينکه در نهايت مردي به نام «لئوناردو وينچزو»‌ در نامه‌اي خطاب به يک دلال آثار هنري در فلورانس، ۵۰۰,۰۰۰ لير براي نمايش «موناليزا» در گالري اوفيتزي پيشنهاد داد.

زماني که با اين پيشنهاد موافقت شد،‌ اين مرد به همراه نقاشي «موناليزا»‌ به فلورانس سفر کرد و يک شب در هتل اقامت کرد. همان‌جا بود که اين مرد دستگير شد.

با اينکه سارق خود را با نام «لئوناردو وينچزو» معرفي کرده بود، اما نام واقعي او ««وينچنزو پروجيا» (Vincenzo Peruggia) بود که در موزه «لوور» کار مي‌کرد. «پروجيا» در حقيقت کسي بود که در ساخت محفظه شيشه‌اي نگهدارنده «موناليزا» همکاري کرد. سرقت نقاشي کار سختي نبود. او شب را در کمد پنهان شد و آن را از موزه خارج کرد.

«پروجيا»‌ ادعا مي‌کرد که اين نقاشي را با هدف انتقال نقاشي به خانه اصلي آن يعني ايتاليا ربوده است. «پروجيا»‌ به‌رغم اين نکته تاريخي که «داوينچي»‌ خود «موناليزا»‌ را پس از نقل مکان به فرانسه در قرن شانزدهم ميلادي به اين کشور هديه کرده بود، از اينکه «ناپلئون» نقاشي «موناليزا» را ربوده است،‌ خشنود نبود.

البته در نهايت «پروجيا»‌ موفق شد که «موناليزا» را در يک گالري ايتاليايي به نمايش بگذارد. اين نقاشي پس از دستگير شدن «پروجيا» و پيش از بازگردانده شدن به «لوور» به مدت دو هفته در گالري «اوفيتزي» به نمايش گذاشته شد. تمام اين وقايع، جايگاه «موناليزا» در تاريخ هنر را تضمين کرد.

پیمایش به بالا