به قلم: سعيده قرشي- معمار، پژوهشگر
فروشندگان خياباني از لحاظ مقياس، انواع کالاها، مکان و جابهجايي مختلف هستند؛ آنها ممکن است بسته به رويدادهاي شهر، آب و هوا، محل مشتريان و يا زمان روز حرکت کنند. اين را ما رشتيها به خوبي ميدانيم. حوالي عصر به قصد قدمزدن به خيابان مطهري که برويم تنوع گفته شده را کاملا درک خواهيم کرد. اين حوالي عصر اگر به حوالي ظهر تغيير زمان دهد و يا اگر به تابستان، زمستان، نزديک عيد و يا چهارشنبه سوري تبديل شود باز هم متفاوت خواهد بود. شايد اغراق به نظر برسد اما بخش زيادي از خاطرات ما رشتيها حول اين اسامي شکل گرفته است؛ صيقلان، خانۀ ابريشمي، سوخته تکيه، مسجد صفي، ساغريسازان، حاجيآباد، چهاربراداران و نهايتاٌ چهارراه ميکائيل … همه و همه همزيستي مسالمتآميز يک تنوع را به تصوير ميکشد … مطهري جاي همهي اينهاست، هم جاي گذر است و هم جاي ماندن. جاي خوردن خوراکيهاي خوشمزهي بين راهي، جاي عبادت، جاي ديدن قلب تپندهي امروز رشت و تاريخ ظهور محلههاي ديروز آن، جاي خواندن و خوانده شدن، جاي تجارت و جريان داشتن، جاي دستفروش بودن … .

متاسفانه يا خوشبختانه فروشندگان دستفروش در هيچ جاي دنيا مورد استقبال قرار نميگيرند اما باز متاسفانه يا خوشبختانه به دليل کاهش توجه و ممانعت از طرف مقامات، تعدادشان افزايش مييابد در قاهره بخش فراواني از درآمد غيررسمي را دست فروشان خيابان به خود اختصاص ميدهند. Elshater, Abeer در سخنراني در Ain Shams University, Cairo, Egypt با اشاره به اهميت فعاليتهاي کوچک و کوتاه مدت در رابطهي بين فروشندگان دستفروش و فضاي عمومي شهرها و اثرات مثبتي که بدين واسطه در يک فرايند تغيير بلند مدت روي ميدهد اشاره کرده است. او اين تغييرات را موثر و مفيد در کيفيت پيکربندي شهري ميداند. او در پژوهشي طي دو روش تحليل محتوا و انجام مصاحبه به فهم مشکل دست فروشها در قاهره پرداخته است.
اين پژوهش در قاهره نشان ميدهد که موانع ايجاد شده] ناشي از استقرار دستفروشها [ مانع بزرگي براي شهروندان محلي و گذر از ترافيک است. اين يعني به طور سالانه هزينهي بسياري از اين طريق تلف ميشود. به دنبال راهکار براي کارا کردن ترافيک، دولت اقدامي براي پشتيباني موثرتر از جريان ترافيک داشته و در تلاش براي جابجايي دستفروشها به خيابانهاي فرعي و يا استقرار مجدد در بازارها، بوده است. اما اين عمل موفق آميز نبود و کاملا قابل پيشبيني است که فروشندگان دستفروش به طور اجتنابناپذيري به شلوغترين راهها روي بياوردند. از طرف ديگر، هرچند ساکنين در محلههاي قاهره برخي اوقات از دستفروشها خريد هم ميکنند اما معتقدند وجود دستفروشان حريم خصوصي آنها را دچار اختلال ميکند. اين موارد احساس محروميت از جامعه را براي فروشندگان خياباني به همراه دارد.
ليدون و گارسيا (2014) اشاره ميکنند که چيدمان مناسب فضاي محدود خيابان ميتواند فرصتي براي استفاده موثر از آن باشد. حمل و نقل و فعاليتهاي تجاري دو استفاده حياتي از خيابان است. فروشندگان بايد مجاز به فروش در مناطق قابل دسترس براي مشتريان باشند. آنها اشاره ميکنند که راهکارهاي حل ترافيک بايد با موارد نزديک به حمل و نقل عمومي حل شود؛ فراهم آوري يک محوطهي پارکينگ که در آن فروشندگان در نزديکي پارکينگ قرار دارند و شرايط جاري آزاد را حفظ ميکنند، از جمله راهکارهاي عملي است. Elshater, Abeerدر پژوهش خود به بررسي دقيق يک نمونه موردي از خيابان و دستفروشان در قاهره پرداخته است و تحليل وضعيت موجود خود را در چهار مورد زير بيان کرده است:

• محدودهي مسير به عنوان فرصتي براي کاربران خياباني و فروشندگان خياباني (دست فروشها) براي شرکت در گسترهاي از فعاليتهاست. فروشندگان دستفروش تجربه هيجان انگيز و کارايي به يک گذر ساده ميدهند.
• بين فروشندگان و ساکنان يک فروپاشي اجتماعي وجود دارد. اين باعث ميشود به دنبال راههايي باشند تا به کسب و کار هم ضربه بزنند.
• هيچ قانوني در رابطهي بين فروشندگان و ساکنين و حتي بين فروشندگان وجود ندارد.
• دستفروشها، پيادهروي در پياده را دچار مشکل ميکنند.
پژوهش با بيان اينکه برخورد با مشکلات ناشي از فروشندهها بايد يک سيستم چند رشتهاي را پوشش دهد؛ چهار راهحل محوري را پيشنهاد ميکند: مردم، زمان، مکان و قوانين … چهار واژهاي که به طور کليدي شهر را تعريف ميکند … در اين ارتباط بيشتر خواهيم نوشت …
اين مطلب پيش از اين در روزنامه دوات/ زيبا شهر رشت به چاپ رسيده است.
