پرکارترين طراحان لباس جشنواره تئاتر فجر چه کساني بودند؟

به گزارش گالري آنلاين به نقل از هنرآنلاين ، طراحي لباس يکي از بخش‌هاي مهم اجراي يک اثر نمايشي است. لباس عاملي مهم در ايجاد ارتباط و رساندن پيام است و معناي دروني شخصيت‌هاي اجتماعي يا متن نمايش را از طريق نشانه‌هاي بيروني بيان مي‌کند.

ديدن لباس بر تن يک شخص نا آشنا، اطلاعات و پيام‌هاي بسياري را در مورد او به ما مي‌دهد و بر اساس اين اطلاعات درباره او قضاوت مي‌کنيم. همين اطلاعات ساده در صحنه تئاتر يا سينما بسيار برجسته‌تر به نظر مي‌رسند و هر جزيي از لباس در سينما و تئاتر نوعي پيام را به تماشاگر منتقل مي‌کند.

در سينما و تئاتر ايران از سال‌ها پيش طراحي لباس و صحنه به عهده يک نفر گذاشته مي‌شد و در جشنواره‌ها نيز جايزه جداگانه‌اي به طراحي لباس اختصاص نداشت، اما توجه به اهميت اين بخش باعث شد از سال گذشته در جشنواره تئاتر جايزه خاصي براي طراحي لباس نمايش‌ها در نظر گرفته شود و از سوي ديگر شاهد تعداد زياد نمايش‌هايي باشيم که در آن‌ها طراح لباس مستقل از طراح صحنه وجود دارد.

جشنواره تئاتر در 6 بخش توليدات تازه تئاتر ايران، نسل نو، مرور تئاتر ايران، نمايش‌هاي مهمان، تئاتر ملل و نمايش خياباني برگزار شد، در بعضي از نمايش‌هاي شرکت کننده در جشنواره نگاه خاصي به طراحي لباس وجود داشت در حالي که در معرفي بعضي ديگر از کارها نام کسي به عنوان طراح لباس ذکر نشده بود.

پرکارترين طراح لباس در اين دوره جشنواره شيما ميرحميدي است که با 3 کار حضور داشت و پس از آن پريدخت عابدين نژاد، مژگان عيوضي، الهام شعباني و نسرين خرمي هر کدام با 2 نمايش در جشنواره حاضر بودند.

تازه‌هاي تئا‌تر ايران

بخش تازه‌هاي تئا‌تر ايران که به صورت رقابتي برگزار مي‌شود، محلي براي رقابت طراحان لباس است. معمولا آماده کردن نمايش براي اولين حضور در جشنواره تئاتر در شرايط فشرده زماني و کمبود بودجه انجام مي‌شود، به همين دليل بعضي گروه‌هاي نمايشي نمي‌توانند لباس نمايش خود را به جشنواره برسانند.

از ميان 10 نمايشي که در اين بخش حضور دارند 7 اثر داراي طراح لباس مستقل هستند و در 2 اثر طراحي صحنه و لباس برعهده يک نفر است، در حالي که يک نمايش بدون وجود طراح لباس به صحنه رفت.

"آخرين انار دنيا" با طراحي لباس فاطمه پشت‌کوهي و محبوبه خاکي نهاد؛ "تاريکي" مونا باراني، "طپانچه خانم" پريدخت عابدين نژاد، "روزهاي بي باران" شهرزاد مظاهري، "سند چشم انداز" امير دلفاني، "راه مهر، راز سپهر" مژگان عيوضي و "داستان‌هاي ميان رودان" الهام شعباني نمايش‌هايي بودند که طراح لباس جداگانه داشتند.

در نمايش‌هاي "غرامت" ساسان مفتاحي و "نسل آخر" شيما ميرحميدي نيز طراحي صحنه و لباس بر عهده يک نفر بود و نمايش "سفر به نهايت دور" طراح لباس نداشت.

آخرين انار دنيا يکي از نمايش‌هايي بود که توجه زيادي به طراحي لباس آن شده بود. اين نمايش که داستان آن در جنوب کشور روايت مي‌شود و گروه اجرايي آن هم از بندرعباس در جشنواره حضور داشتند، داراي چند دسته لباس مختلف بود. لباس‌هاي محلي، لباس‌هاي روزمره معمول، لباس نظامي و طرح‌هاي فانتزي در اين نمايش وجود داشتند. سياه، سفيد و قرمز رنگ‌هاي غالب لباس‌ها بودند و به جز آن رنگ‌هاي خاکي و يشمي در لباس‌هاي نظامي ديده مي‌شد. بازيگران بارها در صحنه‌هاي مختلف لباس خود را تغيير دادند تا فضا و حالات مختلف را نمايش دهند. حتي استفاده از لباس در اين نمايش کارکرد بيشتري پيدا کرد و در بخشي از نمايش، لباس‌هايي که با تورهاي نازکي شبيه نوار پانسمان درست شده بودند نشان دهنده بدن زخمي و سوخته مجروحان جنگي بود.

نسل نو

در بخش تئاتر نسل نو نيز 8 نمايش حضور داشت که همگي آن‌ها داراي طراح لباس بودند. ""B5-6 نسا قلي پور، "به يادآر مرا" نسرين خرمي، "توران" شيدا زواري، "خواب طولاني انارآباد" آلما گشتاسب، "عاشقانه فريدون" بتسابه نعيمايي، "ماهي هاي نه ماهه" مهدي تنگستاني، "مده آ" نسرين خرمي و "نگهبان و اژدها" سحر رضواني در اين بخش به صحنه رفتند.

مرور

در بخش مرور تئاتر ايران تعدادي از آثار اجرا شده در طول سال به نمايش درآمدند.

"آنتولوژي صبح فرحناک يک چاقو" فوزيه خورشيدي، "ادامه مطلب" فرانک صبائي، "تب سرد روي پيشاني داغ" مهسا غفوريان، "خانم" صالحه آقابيگي پور، "ساده با تو با يک ترانه" اکرم احمدوند، ندا قربانيان، "شرم و دغدغه" فائزه علي‌آبادي، "آنسفاليت" نسرين خرمي، "ازدواج آقاي مي سي سي پي" الهام شعباني، "آهو اگر نهال تازه سال شکننده جواني بود، بر گور من بکارش" فاطمه حاجي‌زاده، "چشمان مورب، گيسوان پريشان" حسين اديب، "سرگيجه" ندا نصر، "عامدانه، عاشقانه، قاتلانه" افسانه صرفه جو، "قرار" آتوسا قاضي، "متاستاز" ندا نصر، "هيچ کس نبود بيدارمان کند" پريدخت عابدين نژاد، "وانيک" نگار نعمتي، "وقتي ما مردگان برمي‌خيزيم" شيما ميرحميدي، "برف نيمه مرداد" نسرين خرمي، "جنايت و مکافات" سوده شرحي، "نوبت يعني بعدي" پروا آقاجاني، " جان گز" گلناز گلشن، "چر" سمانه احمدي مطلق، "دونه کفترهام نذريه" آرزو رستمي، "زماني براي گاوهاي شيرده" عزت ايماني، "زبان اصلي" مهناز مهدي‌زاده و "کات" مانا زياري نمايش‌هايي بودند که طراح لباس داشتند.

در نمايش‌هاي "تعبير خواب" مهدي نيک‌روش و صمد آذرخش، "مرگ کسب و کار من است" مهرنوش مرديها، "يک زندگي بهتر" سينا شفيعي، "تخلف ميزانسيک سهراب" مهرناز نظري، "دو روي روايت نادري" داريوش پيرو، "رعنا" ياسر ميرحميدي، "فاجعه معدن کوشيرو" مرتضي غفاري و محمد زارعي و "هتلي‌ها" مجيد علي اسلام، طراحي صحنه و لباس برعهده يک نفر بود.

در معرفي نمايش‌هاي مجلس قرباني سنمار، آش با طعم زهر، بيضايي، چشم بر هم زدن، حسن کچل، زخمه، آي، پيکر زن همچون ميدان نبرد در جنگ بوسني، ترانه‌اي براي تو و ملودي شهر باراني طراح لباس معرفي نشده بود.

در نمايش "ازدواج آقاي مي سي سي پي" الهام شعباني با استفاده بسيار محدود از رنگ، تلاش کرده است فضاي سنگين و خفقان‌آور نمايشنامه فريدريش دورنمات را به تصوير درآورد. کت‌ها و شنل‌هاي مشکي گاه با يک لکه قرمز همراه مي‌شوند تا يادآور اعدام‌هاي گسترده يا جنبش‌هاي سياسي باشند. تنها شخصيت اين نمايش که لباس متفاوت و رنگي به تن دارد پزشک فداکاري است که تمام سرمايه خود را به مستمندان بخشيده است. او با لباس‌هايي مندرس با رنگ‌هاي گرم ديده مي‌شود و شخصيت متفاوت او در داستان، با لباس‌هاي متفاوت‌اش بهتر ديده مي‌شود.

نمايش‌هاي مهمان

در اين بخش نيز نمايش‌هاي "خاطرات و کابوس‌هاي يک جامه دار… " علي رفيعي، شيما ميرحميدي، "بازار عاشقان" آذر نجيبي، "در خواب ديگران" مانا يزداني اميري، "سال ثانيه" ندا نصر، "ترور" ادنا زينليان، "اوديسه" مرضيه برزي، "من شاه ريچارد بودم" رعنا اميني، " اروند خون" مژگان عيوضي و "شب آوازهايش را مي خواند" الهام معين داراي طراح لباس هستند.

در نمايش‌هاي "صبح ب خير" فريد يوسف پور و"تکه هاي سنگين سرب" لادن سيدکنعاني نيز طراحي صحنه و لباس برعهده يک نفر بود. همچنين نمايش‌هاي ديوان غربي- شرقي، وضعيت صفر و دعوت به دو نمايش همراه بدون طراح لباس به صحنه رفتند.

در نمايش "خاطرات و کابوس‌هاي يک جامه‌دار" علي رفيعي مانند هميشه، جدا از کارگرداني به طراحي لباس نيز پرداخته است. او در همکاري با شيما ميرحميدي لباس‌هايي در چند سبک متفاوت را براي نمايش طراحي کرده است. مردان درباري که بعدا نقشه قتل اميرکبير را پياده مي‌کنند با باراني‌هاي بلند مشکي که متعلق به دوره معاصر است به صحنه مي آيند و خود اميرکبير هم پالتوي خاکستري به تن دارد. استفاده نکردن از لباس رايج عهد قاجار، و به جاي آن بهره بردن از لباسي که چندين دهه است در جوامع مختلف رواج دارد مي‌تواند دليلي بر تکرار تاريخ و تنهايي هميشگي اميرکبيرها در زمانها و مکان‌هاي مختلف باشد.�

� � � � � �

تئاتر ملل

به نظر مي‌رسد يکي بودن طراح لباس و صحنه در يک نمايش، فقط منحصر به ايران نيست و در کارهاي خارجي هم چنين موضوعي ديده مي‌شود.

"دگرديسي پروانه شدن"، "سطح زنده" و "سربازها" سه نمايش از کشور مجارستان بودند که علاوه بر کارگرداني، طراحي صحنه و لباس آن‌ها نيز بر عهده سوفيا برسزي بود. "فاجعه" سنور سرانو از اسپانيا و "پرگرينوس" جوآنا جاسکوروکا از لهستان نيز آثاري بودند که طراح لباس و صحنه مشترک داشتند.

"هملت" نينا وتزل از آلمان، "خانه‌اي در آسيا" الکساندرو لادو از اسپانيا، "هدا گابلر" سيلي فيلبرگ از نروژ، "بازي سايه" يو کاميناگا از ژاپن، "هيولاها" الودي گروندين از فرانسه و "رقص مرگ، بي لالا" وصال روزخش و امين ميري از ايران- آلمان، نمايش‌هايي بودند که از طراح لباس در کار خود بهره بردند.

در معرفي نمايش‌هاي "من- مده آ" گرجستان، "انتظار" بلژيک، "انقلاب بدن" بلژيک و "سلطان مار" ايران-آذربايجان نيز عنوان طراح لباس وجود نداشت.

در نمايش "دگرديسي پروانه شدن" لباس معنايي متفاوت دارد و آنچه به شکل رايج از لباس در ذهن داريم در اين اثر ديده نمي‌شود. پوشش بدن بازيگران در اين نمايش استوانه‌هاي پارچه‌اي است که از جنس پارچه استرچ دوخته شده‌اند. بازيگران درون اين پوشش پيله مانند پنهان شدند و اثري از آن‌ها به عنوان يک انسان ديده نمي‌شود. چنين پوششي اين امکان را براي اجراگران به وجود آورده تا با فرم دادن به بدن خود عناصر مختلف گياهي، حيواني و جانوري را تجسم بخشند.

پیمایش به بالا