به گزارش گالري آنلاين دومين نشست بررسي جغرافيا و هنر معاصر و نقد آثار هنرمندان معاصر زنجان با حضور فرح اصولي هنرمند معاصر، بهنام کامراني هنرمند معاصر و منتقد هنر، علي ذاکري هنرمند معاصر و مدرس هنر و رحمان پرچگاني نقاش، مدرس و رئيس هيئتمديره خانه هنرمندان زنجان در نگارخانه لاله برگزار شد.

در ابتداي اين نشست رحمان پرچگاني که اين نمايشگاه را برپا کرده است، طي سخناني گفت: از سال 1369 انجمن هنرهاي تجسمي در زنجان راهاندازي شد و پس از آن نيز خانه هنرمندان زنجان شکل گرفت. در طي اين مدت هنرمندان بسياري در عرصه هنرهاي تجسمي و بخصوص نقاشي در زنجان مشغول فعاليت هستند اما به دليل اينکه فضايي براي ارائه آثار خود نداشتند آثارشان ديده نميشد. به همين دليل نيز آنچه که در تهران اتفاق ميافتاد با يک دوره زماني طولاني به زنجان ميرسيد. پس از شروع فعاليت خانه هنرمندان و انجمن هنرهاي تجسمي اوضاع تغيير يافت و در اين دوره هنرمندان سرشناس نقاشي به زنجان دعوت شدند و به مرور نسل جديد شروع به فعاليت کرد و اتفاقات خوبي در اين حوزه شکل گرفت و تاثيرات خود را بر هنر زنجان گذاشت.
وي ادامه داد: در اواخر دهه 70 حوزه هنري جرياني را شکل داد و ادامه يافت و باعث شد که دغدغه ما نيز شکل بگيرد و خانه هنرمندان با مسير منطقي باعث شد تا جوانان در اين حوزه حضور يافته و به هنر نقاشي بپردازند.
پرچگاني درباره نمايشگاه هنرمندان زنجان گفت: اين چهارمين نمايشگاهي است که در اين زمينه برگزار ميشود. در واقع با برگزاري اين نمايشگاه قصد داريم علاوه بر نمايش هويت زنجان، بحث جغرافيا، کوچ، جابجايي و تاثير آن در عرصه هنر را نيز مطرح کنيم. اکثر هنرمنداني که در عرصه هنر فعال هستند، عمدتا از شهرستان به تهران ميآيند و زماني که باز ميگردند به اندازهاي درگير زندگي شهري ميشوند که ديگر نميتوان ردپايي از جغرافيا را در آثارشان جستجو کرد. از سوي ديگر بايد از انرژي اين افراد استفاده کرد و اين حرکتي است که بايد شروع شود و ادامه پيدا کند. ضمن اينکه بسياري از هنرمنداني که آثارشان در اين نمايشگاه به نمايش در آمده است، جزو آن دسته از هنرمنداني هستند که فرصت نمايش آثار خود را نداشتهاند و حالا با اين اتفاق ميتوانند فضايي براي نمايش آثار خود بيابند.
کوچ، هويت را از بين ميبرد
بهنام کامراني نيز طي سخناني گفت: هرچه زمان ميگذرد، مرز بين صحبت کردن درباره اينکه چه چيزي هويت ميسازد و چه چيزي نه، مشکلتر ميشود. مهاجرت و صحبت درباره ويژگيهاي منطقه پيچيدهتر ميشود. آثار اين نمايشگاه مبرهن اين تنوع است آنچه که يک گروه را در يک جغرافيا به هم وصل ميکند و اين پيچيده است. اينکه اين هنرمندان چقدر از اساتيد و زادگاهشان و رسانههاي موجود تاثير گرفتهاند، موضوع بسيار پيچيدهاي است.
وي ادامه داد: بسياري از موارد هستند که هويت ما را در تاريخ به هم وصل ميکنند، اما در همه جا يکسان نيست و کاملا از هم جداست. هميشه از قلمرو حمايت ميکنيم، اما اعتقادي به هويت ايراني به مفهوم يکپارچه نداريم. به همين دليل هنر ما چند پاره است.
کامراني افزود: مسئله ديگر همزمان با جغرافيا يا خود بسيار مطرح ميشود و خود بدون ديگري معنا ندارد. يکي از مشکلات ما اين است که همه شهرستانها چشم به تهران دارند و اين اشتباه است. بايد ديد در هر منطقه چه ويژگيهايي وجود دارد و چطور ميتوان از آنها استفاده کرد. در واقع خود فضا و شهر بستري براي نمايش اثار هنري ميشود و اين رابطه بسيار زيباست؛ اينکه چطور بتوان از جغرافيا استفاده کرد اهميت بيشتري مييابد.
وي بيان کرد: ما مشکل فرهنگي داريم و همه اين فرهنگ به نوع رفتارمان بر ميگردد، هر منطقه از ايران فرهنگ و بافت فکري خودش را دارد و ميتواند افراد را دور هم جمع کند.
تعهدي که آدمها نسبت به زادگاه خود دارند را نبايد فراموش کرد چرا که آدمها به ريشه خود باز ميگردند.
يکي از مشکلاتي که افراد در فضاي مجازي به آن بر ميخورند اين است که رواننژند ميشوند و هويت خود را فراموش ميکنند. تطبيق آدمها با فضا کار بسيار سختي است و در نهايت بيشتر آدمهايي که مهاجرت ميکنند عاري از هويت هستند.
از بين رفتن مرزها با هنر
فرح اصولي ديگر هنرمند حاضر دراين نشست درباره مرز ميان هنر و جغرافيا گفت: به عنوان نقاش علاوه بر اينکه در يک فضا کار ميکنم، هنرمندان هم صنف خودم را که ميبينم احساس آرامش ميکنم چرا که به نظر من هنر اين خاصيت را دارد که همه مرزها را از بين ببرد.
وي ادامه داد: همه افرادي که ميخواهند به سطح حرفهاي برسند به تهران ميآيند و متاسفانه در اين شهر بي در و پيکر و بزرگ نيز ميمانند، درحالي که اينها يک سرمايه هستند. اين افراد از شهر خود دور ميشوند و در جاي ديگر ميمانند و اين باعث ميشود شهر خود را از داشتن هنرمند محروم کنند.
اين هنرمند نقاش افزود: فکر ميکنم دسته بندي هنر درست نيست. معمولا هنرمندان در شهر خود موقعيتي پيدا ميکنند و بعد به يک شهر بزرگ مهاجرت ميکنند، اما در ايران همه چيز برعکس است. هر شهري ميتواند براي هنرمندان خود يک موزه داشته باشد و نمايشگاهي از آثار هنرمندان خود برگزار کند که اتفاقا بسيار هم مورد توجه قرار ميگيرد. تنها بايد خواست و براي رسيدن به اين هدف تلاش کرد.
گفتني است در پايان اين نشست حضار به طرح پرسش و پاسخ پرداختند و هنرمندان جوان مشکلات خود را در اين زمينه با استادان حاضر مطرح کردند.
