معماري زمينه گرا؛ دويست و هفتاد و هشتمين گفتمان هنر و معماري

بافت هاي کهن در دل خود عناصر غني و نهفته اي دارند که با نگرشي نو مي توان به احيا و شناخت آن ها پرداخت تا مؤلفه هاي بازنشاندن در معماري معاصر را به عرصه ظهور رساند. با توجه به ضرورت شناخت عوامل معماري بر اساس نيازهاي انسان معاصر و گذشته و تلفيق آنها با يکديگر مي توان گفت که دست يافتن به عوامل مهمي از جمله زمينه گرائي در معماري به همانند دوره هاي پيشين و پرداختن به اصول و مؤلفه هاي طراحي گذشته و ارائه فضاهائي در تطبيق با کالبد زندگي معاصر، نياز به توجه به زمينه و بستر طرح دارد. در معماري زمينه گرا، معماري نه تنها براي مکان شدن عمل مي کند (و نه براي فضا شدن)، بلکه به بازتوليد نيروي محيطي و مکمل هاي متافيزيکي آن مي پردازد. معماري زمينه گرا، معماري است که به خلق آثار مطلوب تر و متعالي تر در موازنه محيط منجر مي شود. معماري که در عين حال که به گونه اي ضمني به تمايز مکان، نظر دارد، به صراحت تداوم ارزش هاي کالبدي و غير کالبدي مکان يا زمينه موجود را نيز خواستار است و در عين حال خلق ارزش هاي جديد را هم نفي نمي کند. رويکرد اصلي زمينه گرائي، درک ارزش هاي زمينه و تداوم آينده است.

در واقع زمينه گرائي مبتني بر اين اصل است که يک پديده به صورت مجزا و مجرد از پيرامون خود قابل تصور نيست و پديده ها تنها در انحصار نيروها، جوهره و ويژگي هاي دروني خود نمي باشند، بلکه به محيط و مجموعه پيرامون خود وابسته اند. هر پديده در محيط پيرامون خود تاثير مي گذارد و از آن نيز تاثير مي گيرد و در تعامل با يکديگر هستند. در واقع کل هستي به هم پيوسته است و هر جزئي موثر در کل است وهر تغيير در جزء در کل هستي تاثيري حتمي از خود به جا خواهد گذاشت. معناي هر شيء ريشه در روابط آن با اشياء ديگر دارد. "ساختار" در عوض، به ويژگي هاي شکلي و فرمي مجموعه اي از روابط اشاره دارد. به طور کلي زمينه گرائي، سازگاري با زمينه کالبدي، تاريخي و اجتماعي – فرهنگي است که بر طبق آن طراح زمينه گرا بايد قادر باشد ويژگي هاي مکاني را دريابد و آن را بخشي از فرايند طراحي خود قرار دهد.

در تبيين طراحي زمينه گرا، با نگاهي با اطراف مشخص ميشود که عمده ترين شکل بصري شهرهاي ما، انسجام و تداوم است. انسجام و تداوم زماني از مکان هاي طراحي فاصله مي گيرد که ويژگي هاي صفات هويتي مکان، از عمق زماني بسيار ناچيزي برخوردار مي گردد. ما بايد از سبک زمان خود فراتر رفته و به سبک هاي مناسب براي زمينه هاي مختلف دست يابيم. توجه به روحيه زمان از توجه به روحيه مکان اعتبار و اهميت کمتري ندارد. نگاه زمينه گرا، نوعي انتخاب روشنفکرانه التقاطي نيست که سبکي را بدون توجه به محيط پيرامون آن برگزيند، بلکه نگاهي وابسته تر به ويژگي هاي بصري است تا در انتخاب به طراح کمک کند. تاريخ نشان داده است که سبک هاي مختلف معماري مي توانند در کنار يکديگر شکل گرفته و درعين حال، هويت خاص زيبائي شناسي خود را نيز حفظ کنند. اين امر تنها مستلزم ارزيابي آگاهانه و دقيق علائم بصري زمينه و وجود طراحاني است که از مهارت خلق ساختمان هاي سازگار و پاسخگو بهره مي جويند.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از روابط عمومي انجمن مفاخر معماري ايران، در دويست و هفتاد و هشتمين گفتمان هنر و معماري که به موضوع معماري زمينه گرا اختصاص دارد، سرکار خانم دکتر مهناز محمودي وآقايان دکتر مهدي خاک زند و مهندس محمد مطلبي سخن خواهند گفت که با نمايش فيلم همراه است. دبير پنل گفتگو آقاي دکتر محمدمهدي محمودي ميباشند.

 زمان: چهارشنبه 23 خرداد ماه 1397 از ساعت 15:30 الي17:30

مکان: موزه هنرهاي ديني امام علي (ع) خيابان وليعصر (عج)- بالاتر از ظفر – بلوار اسفنديار – شماره 35

پیمایش به بالا