ويدئو آرت: تعريف و ويژگيها
ويدئو آرت، ژانر جديدي از هنر معاصر است و رسانهاي صوتي-تصويريست که گاهي همراه با اينستاليشن نيز ديده ميشود. ايده و ابتکاري که در ابتدا توسط سه هنرمند در اين زمينه به نامهاي "اندي وارهول"، "وُلف وستل" و "نام جونگ پيک"، شکل گرفت.
امروزه از طريق پيشرفتهاي اخير در تکنولوژي در زمينههاي کامپيوتر ، ويدئو و ديجيتال، هنرمندان قادر به ويرايش و دستکاري فيلمها شده و کارهاي خلاقانهاي را به نمايش گذاشته اند؛ و هنرمندان زيادي را نيز به اين عرصه کشاندند.
در واقع، در سالهاي 1996، 1997 و 1999 جايزۀ تِرنِر ، شاخص کليديِ برتري در دنياي هنرِ پستمدرن به هنرمندان ويدئو آرتيست تعلق گرفت.
در حال حاضر دروس تئوري و عملي ويدئو آرت به عنوان چند واحد درسي در بسياري از بهترين مدارس هنر دنيا آموزش داده ميشوند و کارهاي ساخته شده در بهترين گالريهاي هنر معاصر به نمايش گذاشته ميشوند.
"از نظر آيرا کنيز برگ، کلمه ويدئو، ريشه لاتيني دارد و به معني ديدن است. اما تعريف اين واژه در روزگار ما طيفي از سيستمها و دستگاههاي الکترونيکي، فرمتهاي متفاوت ضبط و پخش تصوير و صدا، نوعي رسانه و شکلي از هنر را شامل ميشود. در حقيقت، ويدئو رسانهاي است که ريشه در بسياري ازابداعات تکنولوژيک دارد که البته سيل عظيم رويدادهاي فرهنگي، سياسي و هنري قرن بيستم را دربرميگيرد.
از نظر فني خاستگاه ويدئو را بايد در تکميل سيستمهاي صوتي، تصويري جستجو کرد که مبناي ديجيتال (۰ و ۱)دارند. فيلم رسانهاي آنالوگ است که فريم به فريم دنياي سهبعدي روبهروي لنز دوربين را به سطحي دوبعدي تبديل ميکند. اين تبديل با بازي نور بر سطح امولوسيون ايجاد ميشود اما در مورد ويدئو، کامپيوتر و تلويزيون مسئله فرق ميکند: صفرها و يکها هستند که واقعيت را ميسازند اگر که بتوان به آن نام واقعيت داد." (بخشي، علي، ۱۳۸۴، «پرسشهاي کهنه از رسانهٔ نو»، تنديس، شمارهٔ ۶۶)
ويژگيها
ويدئوآرت به طور معمول در دو نوع اساسي ظاهر مي شود: تنها يک ويدئو پخش ميشود و يا همراه با اينستاليشن ارائه ميشود. در کارهاي صرفاً ويدئويي، يک فيلم به نمايش گذاشته، طرحريزي شده و يا به شکل تصاويري پشت سر هم نشان داده ميشود. اما در حالت همراه با اينستاليشن، به طور معمول محيط متشکل از نمايشِ همزمانِ چندين بخش متمايز از ويدئو و يا ترکيبي از ويدئو با هنر پرفورمنس ميشود.
در حال حاضر، ويدئو اينستاليشن رايج ترين نوع از هنرهاي ويدئوييست که بخشي از مُدِ چند رسانهاي در زمينۀ ترکيب حوزههاي معماري، طراحي، مجسمه سازي، هنر الکترونيکي و ديجيتال است.
آخرين پيشرفتها در اين حوزه شامل استفاده از اينترنت و هنر کامپيوتري براي دستکاري تصاوير فيلم و کنترل ويديوها از طريق شبکۀ جهاني وب و يا از راه دور است.
يکي از پيشگامان ويدئو اينستاليشن نام جون پايک (Nam June paik) بود که در آثارش از ميانه ي دهه ي 60 از چندين مونيتور تلويزيون با آرايشي تنديس گون استفاده مي کرد. پايک به کار خود در زمينه ي ديوارهاي ويدئوي و پروژکتورها ادامه داد و موفق شد فضاهاي فراگير عظيمي ايجاد نمايد.

گري هيل(Gary hill)ويدئو انيستاليشنهاي در هم بافته اي با استفاده از ترکيب مونيتورهاي اوراق شده، تکنولوژي هايپروژکشن و ديسک ليزري خلق کرده است که به کمک آنها تماشاگر مي تواند با اثر تعاملکند. مثلاً در قطعه اي که نامش کشتي هاي بلند(tall ships)است و در سال1992 تهيه شده تماشاچي وارد فضايي مي شود که تصاوير شبح گون از اشخاص نشسته بر روييک ديوار نقش بسته است. حرکت تماشاچي موجب مي شود که آن تصاوير برخيزند و به طرف بينندهحرکت کنند.

آثار توني آرسلر(Tony oursler)از تکنولوژي پيشرفتهي اوايل دهه ي 1990 استفاده مي کند مانند ويدئو پروژکتور هاي بسيار کوچک که ميتوانند داخل مجسمه يا بناها تعبيه شوند و همچنين از پيشرفت در روشني تصاوير کهبنابر آن تصاوير مي توانند در سطوح غير از يک پرده ي تحت نمايش داده شوند.

در بريتانيا ويدئو اينستاليشن الگوي خاصي را بسط داد. اين امر عمدتاًبه خاطر وجود جشنواره هاي مرتب در ليورپول و هول و تمايشگاه هايي همچون موزه ي هنرمدرن آکسفورد است که معمولاً آثار را نمايش مي دهند.
مقايسۀ ويدئوآرت و فيلمسازي
در هنرهاي تجسمي، "ويدئو" با "فيلم" تفاوت دارد (ازجمله سينماي آوانگارد)؛ و اين تفاوت ناشي از ناديده گرفتن قوانين فيلمسازي سنتيست.در حاليکه توليد کنندگان فيلم با داستان، فيلمنامه، بازيگران و ديالوگها که عناصراصلي فيلمهاي سرگرمي هستند، دست و پنجه نرم ميکنند، هنرمند ويدئويي به دنباليافتن راهي براي به چالش کشيدن ايدههاي بيننده درباره فضا، زمان و فُرم است.
خواستگاهها و تاريخچۀ ويدئوآرت
هنرمند آلماني وُلف وُستل (98_1932)، مخترعDecollagesاولين شخصي بود که در اسمبليج خود بنام "Deutscher Ausblick" در سال 1959 مجموعههايتلويزيوني را در بر گرفت که در حال حاضر بخشي از مجموعه موزه BerlinischeGalerieميباشد.اما به طور معمول، يک موسيقيدان، پرفورمنسِر و مجسمه ساز کرهاي به نامNam Chung Paik(2006_1932) و اندي وارهول (87_1928) رهبر جنبش هنري پاپ به عنوان پيشگامانژانر هنر ويدئويي در نظر گرفته ميشوند.

در سال 1965، با استفاده از يکي از اولين ويدئو ريکوردِرهاي پُرتابلِسوني،Nam June Paikشروع به ساخت يک ويدئوآرتِ موسيقيايي کرد، در حاليکهوارهول در استوديو فکتوريِ خود براي مدتي بر روي فيلمهاي ويدئوييِ در فرمت هاي 8و 16 ميليمتر کار مي کرد.
هنرمندان پيشگام در حوزۀ ويدئوآرت
هنرمندان اوليه در اين حوزه، کساني بودند کارشان که با هنر مفهومي، پرفورمنس و فيلم تجربيارتباط داشت. آنها شامل آمريکاييهايي از جملهVito Acconci, John Baldessari, Peter Campus, DorisTotten Chase, Joan Jonas, Bruce Naumanو … بودند.
سايرين از جملهSteina Vasulka وWoody Vasulka براي توليد آثار انتزاعي به بررسيِ خودِ ژانر ويدئوييبا استفاده از synthesizersپرداختند.
نمايندگانِ بعدي شامل آمريکاييهايي از جملهSadie Benning, Paul Chan, Gary Hill, Miranda July, MaryLucier, Paul Pfeiffer and Eve Sussman; the Canadians Colin Campbell, StanDouglas, Lisa Steele, Bill Viola and Rodney Werdenو هنرمندان اروپايي از جمله آلمانيهاييمثلAgricola de Cologne،Dieter FroeseوWolf Kahlenهستند.
لهستانيهايي از جمله: Wojciech BruszewskiوMiroslaw Rogala؛ انگليسيها مثلDouglas Gordon, David Hall and Gillian، ايتالياييهاييمانندStefano Cagol وMartin Arnoldاتريشي،Pipilotti Ristسوئيسي وDomingo Sarreyاسپانيايي.
تهيه و تنظيم: هما سلوکي
