
«باد از شرق مي وزد» عنوان نمايشگاه جلال الدين مشمولي است که با تکنيک آب مرکب بر روي مقوا انجام شده و در باغ انجمن خوشنويسان در حال نمايش است. بخشي از جاذبه اي که در کارهاي او ديده مي شود به ماده اثر گذار و سطح اثر پذير آثار بر مي گردد. سادگي در انتخاب مصالح و انطباق آن با محتواي ساده آثار، امر مهمي جلوه مي کند. انتخاب آب مرکب بر سطح اثر پذير کاغذي، به خاطر احياي پيشينه هاي هنري کشور، جالب توجه است. اما شايد چندان منحصر بفرد نباشد. با اين حال، جاذبه آثار اما کماکان وجود دارد.
جداي از حظ فرمال عناصر و کيفيات، کشف علت اين جاذبه، بدون در نظر گرفتن آثار قبلي او، کار آساني نيست. به همين جهت لازم است که نيم نگاهي به مجموعه آثار قبلي اين هنرمند به نام «پسران سياهرود» بياندازيم و با جستجوي فضاي ذهني هنرمند، به چرايي و چگونگي کاربست لوازم بصري آن آگاهي يابيم.

اولين نکته مهم اين است که مجموعه آثار جديد با عنوان «باد از شريق مي وزد» برخلاف مجموعه آثار قبلي يعني «پسران سياهرود» فاقد حضور فيگور انساني است. اين امر اتفاقي نيست.
در دوره اي که مجموعه «پسران سياهرود» پديد آمد، مشکلات محيط زيستي منطقه زندگي اين هنرمند، در آثار هنري او بازتاب يافته و اندوهي توليد کرده بود که در عرصه هنر، به صورت بازنمايي تصويري رابطه کودک و رودخانه تجسم يافته بود. در مجموعه آثار «پسران سياهرود»، دغدغه اصلي نقاش به بحران زيست محيطي رودخانه هاي شمال کشور برمي گشت. 140رودخانه که همگي آنها دچار آلودگي هستند. در آن آثار، مشمولي، نقاشي رمانتيست بود که برخلاف رمانتيست هاي فردگرا، دغدغه هاي اجتماعي داشته و سمت و سوي شور رمانتيک او، به طرف عملي اجتماعي و بيان يک معضل همه گير قرار داشت. در آن دوره، رومانتيسم اجتماعي مشمولي، سوگوار گذشته پرشکوه زندگي تلفيقي انسان و طبيعت بود. اما نوستالژي او، نه مانند روياپردازي هاي روشنفکرانه که در نهايت به آسايش زندگي سطحي و مبتذل منجر شود، و نه جستجوي بي حاصل و منجمد آن انساني که همه اعمالش بر مدار بازگشت به گذشته بچرخد، بود. ماهيت رومانتيسم او در آن مجموعه آثار، به گونه اي بود که با نفي تجميع مفهوم بهشت گمشده و صنعتي شدن، از طريق يادآوري با مديوم نقاشي، از تمام قوا جهت اصلاح اجتماعي و اخلاقي سود مي برد.
حال برمي گرديم به مجموعه پيش رو، يعني نقاشي هايي که فاقد حضور هر گونه فيگور انساني در فضايي روشن و رنگين، با ترکيب بندي هايي که چشم را در دوراهي انتزاع و واقعيت منظره، رها مي کنند.
با ديدن اين آثار، ممکن است از قرار گرفتن در اين دوراهي لذت هاي عميقي ببريم. ممکن است در خيال مناظر زيبايي که تنها در بهشت ممکن است وجود داشته باشند، غرق شويم. اما هر چه هست، نقاش، تمامي ابزار بصري را فراهم آورده تا چشم اندازهاي جديدي را به ما نشان دهد که در آن انسان حضور ندارد. ممکن است فکر کنيم، اين نمايشگاه نيز در ادامه همان نوستالژي بازگشت به خانه در مجموعه «پسران سياهرود» است، در نتيجه بايد يادآور شويم، تفاوت در اين است که مشمولي در آثار جديد يعني «باد از شرق مي وزد»، انسان را به عنوان عامل اصلي تخريب محيط زيست، به طور کامل از جهان نقاشي اش، حذف کرده است و بدين ترتيب، شکوه جهاني را پيش مي کشد که ديگر انساني در آن زندگي نمي کند.
رضا رفيعي راد

