
به قلم: سعيده قرشي- معمار، پژوهشگر
گرگ و ميش عصر است نه صبح، اين يعني اينکه گرگِ شب ميخواهد ميشِ روشني را فراري دهد. شال و کلاه ميکنم و پليور پشميام را ميپوشم. يک راست ميروم به اصطلاحِ پژوهشگرها براي مشاهدهي ميداني… پيادهراهِ مهربانِ شهرم. تصميم ميگيرم تا «پيادهراه»، پياده بروم … ميشود پيادهروي براي «پيادهروي». کلي به خودم وعده دادهام که از آن ماشين زردهاي قديمي که در تهران هست و قهوه ميفروشد پيدا کنم و يک نوشيدني گرم از يک کارآفرين جوان بخرم و بنوشم. به صداي يک موسيقي هرچند اينجا و آنجا فالش اما زنده در شهر گوش کنم، باقالي داغ بخورم و سربه سر چاي آلبالوفروش بگذارم، يکي دو ساعتي به اصطلاح فضاي رويدادپذير شهرم را استشمام کنم …
جذابيت بحث در مورد فضاهاي رويدادپذير شهري به امروز و ديروز برنميگردد، کتابهاي معماري و شهرسازي و همينطور داستانها و فيلمهاي دهه 80 ميلادي را که نگاه ميکني ميبيني مدتهاست بحث روز بوده است و انگار هيچ وقت هم کهنه نميشود.
به سال 1987 سوزان و هنري لنارد، در اصول طراحي فضاي شهري از امکان پذير کردن حسِ بودن در خانه [در فضاي شهري] براي افراد مختلف و تقويت کانال هاي ارتبــاط مستقيم بين افراد (نظير تماس چشمي، صدا و تشخيص صورت) ياد ميکنند. در اين پژوهش شهرهاي موفق اروپايي – از منظر فضاي شهري زيستپذير- را مورد بررسي قرار دادهاند و مهمترين اصول اجتماعي آن را شامل موارد زير دانستهاند:
- فراهم آوردن دسترسي آسان و ايمن به اين فضاها براي همهي اعضاي جامعه محلي به ويژه کودکان، سالمندان و معلولين؛
- فراهــم آوردن امکــان استفاده مکرر و منظــم [از فضا] توسط ساکنان محل(روشنايي، مبلمان، سايه و …)
- به وجود آوردن احساس مهم بودن و احترام به نفس در افراد
- تقويت حس تعلق به يک اجتماع با هويت
- افزايش آگاهي و لذت از زمان حال در خلال بروز رويدادها (جشنــواره ها و سرگرمي هاي خيابانــي)
- تشويق به کنجکاوي، علاقه مندي و جستجو (به واسطه پوشش گياهي، بناها، المانها و … )
- به وجود آوردن تجارب معني دار و خاطره انگيز
- جهت دهي به فعاليت مردم و تسهيل فعاليتهاي متفاوت توسط آنها و خودداري از اغتشاش بصري

نگرش همراستاي ديگري نيز به شهر زيست پذير تحت عنوان «نگاه به شهر به عنوان يــک موجود زنده» وجود دارد. در کنفرانس دوسالانه زيست پذير ساختن فضاي شهري، به سال 1985دانشگاهيــان، متخصصان و مسئولان شهرها به منظــور گسترش درک از شهر به عنوان يک موجود زنده و اينکه چگونه سياســتهاي شهري بر کيفيت زندگي ساکنــان اثر مي گذارند، گرد هم آمدند که نتايج آن براي تعريف شهر زيست پذير دسته بندي شده است. تيمر و کيت سيمور شهــر زيست پذيــر را ترکيبي از فضاي شهري در خلال يک سيستــم شهري مرکــب با ابعــاد اجتماعي، اقتصــادي، فرهنگــي و بــوم شناختي تعريف ميکنند. در واقع شهــر زيست پذير طيــف متنوعي از ذينفعــان را در يک نظام شهري شامل مي شود. يــک پيوستگي که هسته ارزشهاي مشترک است و به صورتي درست براي بهبود کيفيت زندگي شهروندانش عمل کرده و بر نتايج اعمال آنها نظارت ميکند و با حرکـت بـه سـمت اسـتفاده از مزيـتهـاي نسـبي خــود در منطقــه و جهــان و ســرمايهگذاري در ايــن بخشهــا پايا ميماند؛ کاري که بسياري از شهرهاي کارآفرين در سراسر دنيا از اين طريق به رونق اقتصادي نوآورانه دست يافتهاند.
لانري در کتاب شهر خلاق دستورالعملي براي فضاي شهري نوآور به رويکردهـاي جديـد در کارآفريني شـهري، بازآفرينـي و توسـعه فضايـي ميپردازد و مهمتريــن آنهــا را شــامل برندســازي شــهري، شــهر خــلاق، توســعه اقتصــاد محلــي و شــکوفايي شــهري نام ميبرد. از بيــن ايــن رويکردهــا دو رويکــرد برندســازي و شــهر خــلاق بســيار در ارتبــاط بــا احيــاء، برنامهريــزي و توســعه شــهري فرهنگــ مبنــا ميباشــند؛ بــه ويــژه برندســازي شــهري تأ کيــد ويــژهاي بــر احيــاء ارزشهــاي تاريخــي و فرهنگــي و زيرســاختهاي معمــاري و شهرســازي مناســب در جهــت ارائــه يــک هويــت درآمدزا و قابــل عرضــه دارد. ايــن امــر ميتوانــد پيونــدي مناســب بيــن ارائــه ارزشهــاي تاريخــي و هويتــي ميــراث فرهنگــي شــهر و رونق اقتصــادي و رقابــت پذيــري شــهري ايجــاد نمايــد. ايــن ارزشهــا عـلـاوه بــر ارزشهــاي تجــاري، ارزشهــاي زيبايــي شــناختي، ً در جهــت منافــع شــهري و اجتماعــي و … را به همراه دارنــد کــه تمامــا شـهروندان و پيشـبرد توسـعه شـهري و محلـه خواهـد بـود. بر اين اساس در اجماعي از تجربههاي موفق جهاني و داخلي اهداف زير براي رهيافت تجديد حيات شهري قابل ذکر است:
- در حوزه اقتصادي: جذب ســرمايه گذاران، ايجاد اشــتغال، بازسازي اقتصاد شهري
- در حوزه اجتماعــي- فرهنگي: افزايش مســكن شــهري و توســعه زيرساخت هاي محلي، تقويت ميراث معماري (هسته تاريخي) و گردشگري شهري، يا جذب موسسات تحقيقاتي و دانشگاهي
- در حوزه كالبدي: ساماندهي سازمان فضايي- كالبدي شهرها، نحوه اســتفاده از زمين، ضوابط منطقه بندي، ضوابط ساختمان سازي، تامين معيارهاي ســاخت و ساز و مرمت و آسايش زيستي براي سازه هاي شهري متناسب با هر منطقه جغرافيايي
- در حوزه زيســت محيطي: مبارزه با آلودگي و بهبود شــرايط زندگي در عيــن حالي كه ارزش ها و خواســته هــاي جامعه و هر گروه اجتماعي نيز در نظر گرفته شود.
در سکانس آخر فيلم در دنياي تو ساعت چند است در جايي که گلي (ليلا حاتمي) در خانه پدري در محله ساغريسازان درحالي که بامهاي سفالي پيداست و صداي شهر شنيده ميشود؛ مشغول پاک کردن تکههاي رنگ از روي شيشههاي پنجره است، درفضايي که به تازگي رنگ شده و رنگ و بويي از نو شدن فضايي اصيل را به تصوير ميکشد. گلي (ليلا حاتمي) با همان صداي شبه روشن فکر هميشگي که آدم را ياد شبهاي پاريس مياندازد به فرهاد (علي مصفا) مي گويد «از نقاش ساختمان خواستم ريزهکاريهاي آخر را براي من بگذارد؛ ميداني که من نقاش هم هستم» و فرهاد (علي مصفا) کاملا جدي ميگويد «خوب اينها را هم خودتان نقاشي ميکرديد» و درنهايت لبخند توام با تفکري که بر لبان گلي و برلبان مخاطب نوآور تصوير ميشود …
گرگ ديگر ميشها را فراري داده هوا تاريک است و من سرزندگي فضايي را تجربه کردم. پليور پشميام هم من را گرم نگه داشت … راستي چاي آلبالو فراموش نشود.



اين مطلب پيش از اين در روزنامه دوات/ زيبا شهر رشت به چاپ رسيده است.
