صدور مجوز فعاليت مجسمهسازي با امضاي مديرکل مرکز هنرهاي تجسمي موضوعي است که در روزهاي گذشته حاشيهساز شد و انتقاد جامعه هنري را به همراه داشت. اين انتقادها در نهايت با انتشار توضيحي از سوي اداره کل هنرهاي تجسمي مبني بر اينکه «خلق اثر هنري نياز به اخذ هيچگونه مجوزي از سوي دولت ندارد»، تا حدودي آرام گرفت.
به گزارش گالري آنلاين، به همين منظور خبرنگار بخش تجسمي ايسنا با ۹ مجسمهساز کشور تماس گرفت تا از موضع آنها در قبال اين مجوز آگاه شود. در اين ميان برخي از مجسمهسازان با اين مجوز موافق و برخي نيز صدور آن را بيهوده ميدانستند که در ادامه نظرات آنها را ميخوانيد:

مجوزي براي معافيت مالياتي
در قدم اول با عباس مجيدي ـ رئيس هيئت مديره انجمن مجسمهسازان ايران ـ تماس گرفتيم تا درباره اين مجوز توضيحاتي را به ما ارائه دهد. او ميگويد: صدور اين مجوز تبديل به يک سوءتفاهم بزرگ شده است. هنرمندان هميشه براي فعاليت خود آزاد هستند و هيچ کسي نميتواند براي آنها مجوزي صادر کند. اين مجوز يک گواهي براي همکاري مجسمهسازان با نهادها و ارگانهاي خاص است که ما آن را از ارشاد گرفتهايم. زيرا خيلي وقتها که مجسمهسازان با نهادهاي مختلف کار ميکردند با وجود اينکه از ماليات معاف بودند ولي ماليات از طرف وزارت دارايي به آنها تحميل ميشد و اين سازمان نميپذيرفت که طبق ماده ۱۳۹ اصلاحي قانون، هنرمندان از پرداخت ماليات معاف هستند، در نهايت نيز از آنها ميخواست که مجوزي براي معافيت مالي خود ارائه دهند.
مجيدي ادامه ميدهد: به همين دليل هنرمندان يک گواهي از ارشاد ميگرفتند تا طبق آن از پرداخت ماليات معاف شوند. در همين راستا انجمن مجسمهسازان با موافقت ارشاد مجوزي را تنظيم کرد تا هر مجسمهسازي که مايل است آن را دريافت کند و به واسطه آن مانعي براي اخذ قرارداد نداشته باشد و در عين حال از پرداخت ماليات معاف باشد. به طور کلي اين مجوز مانعي براي فعاليت هنرمند ايجاد نخواهد کرد و هرگونه ادعايي در اين باره صحت ندارد.

کسي فعاليت مجسمهساز را محدود نخواهد کرد
در ادامه با کامبيز صبري از اعضاي انجمن مجسمهسازان صحبت کرديم و نظر او را نيز در اين باره جويا شديم. صبري اظهار ميکند: من تا به حال نقد خاصي درباره صدور اين مجوز نشنيدهام. به نظر من اگر نقدي در اين باره وجود داشته باشد به ترس برخي هنرمندان براي محدود شدن فعاليتشان در آينده برميگردد. درواقع برخي از هنرمندان از اين امر هراس دارند که مبادا کم کم گفته شود تنها هنرمندي که مورد تأييد وزارت ارشاد است ميتواند نمايشگاه برگزار کند. گرچه که اين امر اتفاق بعيدي است؛ زيرا در حال حاضر عکاسان، گرافيستها، نقاشان و … هنرمندان حوزههاي ديگر ميتوانند به راحتي نمايشگاه مجسمهسازي برگزار کنند و کسي هم کاري به آنها ندارد و به مجوز هم نيازي ندارند.
اين هنرمند اضافه ميکند: همچنين گاهي در قراردادهاي مجسمههاي شهري با ارگانهاي دولتي ميبينيم هنرمندان حوزههاي ديگر طرف قرارداد هستند و مانعي هم وجود ندارد چون همه چيز به ارزش کار هنري آنها و قابليت خود هنرمند بازميگردد. بنابراين من خيلي متوجه نميشوم که چرا بايد نگراني يا انتقاد خاصي براي اين مجوز وجود داشته باشد. چون کل اين اتفاق رويداد مثبتي است و ما نميتوانيم به دليل ترسهايمان درباره آينده اين اتفاق مثبت، قضاوت منفي کنيم.
او در ادامه اين امر را به تشکيل تعاونيها نسبت ميدهد و ميگويد: تعاونيها هميشه باعث برد جمعي ميشوند ولي اينکه بخواهيم از ترس به فساد کشيده شدن آن در آينده هيچگاه يکي از آنها را تشکيل ندهيم، به جايي نخواهيم رسيد. اين مجوز يک گواهي است براي فعاليت هنرمند در يک کارگاه بزرگ يا همکاري او با يک نهاد خاص که اگر مسئولي درباره علت کار کردن او در آنجا سوال کرد، بتواند مجوزش را براي ادامه فعاليت خود رو کند و آن افراد متوجه شوند که او داراي يک شغل مستقل با تأييد وزارت ارشاد است.
صبري نيز همانند مجيدي از کاربرد اين مجوز براي معافيت مالياتي هنرمند مجسمهساز ميگويد و تصريح ميکند: همچنين اين مجوز يک هويت شغلي براي فرد ايجاد ميکند. وقتي که به تاريخ هنر نگاه کنيد متوجه ميشويد که در يونان باستان زماني که هنوز امپراتوري يونان قدرت نگرفته، نقش روي سکهها فردي را نشان ميدهد که جلوي يک سرديس نشسته و در حال شکل دادن به آن است. درواقع يک تاريخ ۳۰۰۰ ساله براي مجسمهسازي وجود دارد که از آن زمان آن را به عنوان يک شغل حساب ميکند. حال ما در کجاي تاريخ خود از مجسمهسازي به عنوان يک شغل ياد کردهايم؟ به همين دليل حساب کردن مجسمهسازي به عنوان يک شغل اتفاق مهمي است.

اثر هنري کامبيز صبري
هنرمند قابل را چه به مجوز؟
کوروش گلناري که در گذشته طي سه دوره دبير انجمن مجسمهسازان بوده و اکنون ديگر با اين انجمن در ارتباط نيست، نظري مخالف دو هنرمند قبلي دارد و بيان ميکند: به نظر من اگر يک مجسمهساز واقعاً هنرمند باشد، نيازي به چنين مجوزهايي ندارد. ولي وقتي که فرد کمتوان است، مدام بايد خودش را به فضاي دولتي وصل کند. من خودم به شخصه هيچ نيازي احساس نميکنم که بخواهم چنين مجوزي دريافت کنم؛ چون کار خودم را انجام ميدهم. هيچ هنرمندي هم در هيچ جاي دنيا دريافت چنين مجوزي را قبول نخواهد کرد چون کار هنري يک فعاليت شخصي است و به مجوز کسي نياز ندارد. از طرفي هنرمند براي قرارداد بستن با ارگانهاي خاص به عنوان يک شخص حقيقي ميتواند اين کار را انجام دهد و مانعي نخواهد داشت. معمولاً هم هنرمندان از پرداخت ماليات معاف هستند و نيازي به اين مجوز ندارند.

اثر هنري کوروش گلناري
مجوزي براي تأسيس کارگاههاي مجسمهسازي
قدرتالله عاقلي، يکي ديگر از هنرمندان مجسمهساز، درباره اين مجوز ميگويد: به نظر من دربارهي مجوز فعاليت مجسمهسازي يک کج فهمي به وجود آمده است؛ چون تا آنجا که من ميدانم اين مجوز براي تأسيس کارگاه است نه براي ساخت مجسمه. درواقع کساني که کارگاه مجسمهسازي دارند بيشتر روي پروژههاي شهري کار ميکنند و مانند کساني که کارگاههاي صنعتي دارند با کمک اين مجوز ميتوانند به صورت قانوني فعاليتهاي شهري خود را انجام دهند. ولي به طور کلي هر کسي که ميخواهد ميتواند مجسمه خود را بسازد و کسي هم نميتواند جلوي او را بگيرد؛ چون براي يک کار کوچک نمايشگاهي هر کسي حتي در زيرزمين خانه خود هم ميتواند کار کند و اصلاً نيازي به مجوز نيست.
او ادامه ميدهد: اين مجوز چيز بدي نيست. زيرا وقتي که هنرمندي کارگاه مجسمهسازي دارد و يک مأمور مالياتي از او بخواهد ماليات پرداخت کند، پروسه اثبات معافيت مالياتي او طولاني خواهد بود، ولي با داشتن مجوز ديگر دچار اين مشکلات نخواهد شد.

اثر هنري قدرتالله عاقلي
مجوز ارشاد حتماً اعتبار خواهد داشت
هومن باباييزاده يکي از مجسمهسازاني است که اين مجوز را دريافت کرده و درباره آن ميگويد: خيلي به جزئيات اين مجوز وارد نيستم. فقط در اين حد ميدانم که صادرکننده آن وزارت ارشاد است. به همين دليل نبايد قائم به فرد باشد و بايد اعتبار داشته باشد. من اين مجوز را براي معافيت مالي و دردسر نکشيدن در اين باره گرفتم. چون ممکن است در زمان فروش مجبور شويم توضيح دهيم که اثرمان کار هنري است نه صنعتي، ولي با اين مجوز ميتوان آنها را متقاعد کرد که نيازي به پرداخت ماليات نيست. در غير اين صورت اگر يک هنرمند بخواهد در جايي نمايشگاهي برگزار کند هيچگاه نيازي به گرفتن مجوز ندارد. چون يک گالريدار تنها درباره رزومه کاري هنرمند و فعاليتهايي که قبلاً داشته از او ميپرسد. اين مجوز يک چيز اضافه بر سازمان است که براي مسائل مالياتي به کمک هنرمند ميآيد.

اثر هنري هومن باباييزاده
اين مجوز دوندگي هنرمندان براي بازگشت پولشان را حذف ميکند
قدرتالله معماريان، مجسمهساز نيز ميگويد: قرار بوده که ماليات از هنرمندان سلب شود، اينگونه هم بوده ولي ميگفتند که خودتان برويد و قضيه را پيگيري کنيد تا پولتان را پس بگيريد. واقعيت اينجاست که اگر قرار است هنرمندان ماليات و عوارض را نپردازند چرا ديگر آن را ميگيرند؟! به اين فکر کنيد که ما يک مجسمه را ظرف يک ماه يا دو ماه ميسازيم بعد براي اينکه ماليات را از پول ما کسر کردهاند بايد پنج يا شش ماه هم براي برگشت پولمان دوندگي کنيم. براي خود من پيش آمده که ماليات از پولم کسر شده و آنقدر براي پس گرفتن آن اذيت شدم که از بازگشتش صرف نظر کردم.
او ادامه ميدهد: در واقع اين اقدام انجمن پيشگيري براي رخ دادن چنين آسيبهايي بوده است، وگرنه نميتوان با اين مجوزها فعاليت هنرمند را محدود کرد. اگر فعاليت يک هنرمند محدود شود، يک جامعه بيمار خواهد شد. اين امر مانند متوقف کردن طبابت يک پزشک است. در حال حاضر بيشتر هنرمندان محل مناسبي براي فعاليت خود ندارند چون اگر بخواهند ماليات پرداخت کنند آنقدري از فروش آثار خود درآمد نخواهند داشت که بخواهند پولي هم براي ماليات بدهند. به عنوان مثال اگر خود من، هنرمند حوزه هنري نبودم کارگاهي براي فعاليت نداشتم. به همين دليل برخي از هنرمندان وقتي که سفارش ميگيرند مجبور ميشوند براي مدت کوتاهي جايي را براي انجام آن پروژه اجاره کنند و وقتي که کارشان تمام شد فوري آنجا را پس دهند. در ادامه هم ممکن است هشت يا ۹ ماه بيکار باشد. در نتيجه بودجهاي براي تهيه محل کار ثابت نخواهند داشت.

به جاي اين مجوزها از حقوق هنرمندان دفاع کنيد
عليرضا آسانلو که سابقه ساخت سرديسهايي از مشاهير را در کارنامه کاري خود دارد، صدور اين مجوز را امري بيهوده ميخواند و اظهار ميکند: به نظر من اين مجوز دردي از هنرمندان را دوا نخواهد کرد. چون سيستم دولتي بسيار گزينشي است و غيرمؤثر فعاليت ميکند.
او ادامه ميدهد: ارگان مهمي مثل شهرداري که امکانات و سرمايه دارد و توانايي انجام کارهاي مهم و ماندگار شهري را دارد، اين کار را نميکند گرچه که اين امر در کشورهاي پيشرفته ديده ميشود. همه اقدامات سيستمهاي دولتي شوآف هستند و براي خودشان هزينهاي ندارند و هنرمند هيچ وقت سر در نميآورد که فلان کاري که دولت قصد انجام آن را دارد چه سودي براي او دارد و چه کمکي خواهد کرد؟ زيرا تنها براي خود دولت منفعت خواهد داشت. اگر دولت مقداري با يک رويکرد کارشناسانه عمل کند و روي کاري که قصد انجام آن را دارد فکر کند، ميتواند به جاي محدوديتهايي که قصد دارند ايجاد کنند و در کنار آن از کار هنرمندان سر در بياورند، کارهاي موثرتري انجام دهند تا در اين شرايط سخت که يک هنرمند مجسمهساز مبارزه ميکند تا بتواند اثر هنري خلق کند، از او حمايت شود.
آسانلو اظهار ميکند که هنرمند در کشور ما يک مبارز است چون بايد مراقب خط قرمزها، سلايق و عقايد مختلف باشد و اگر در نهايت زرنگ باشد شايد بتواند از اين راه کسب درآمد کند. به نظر او اين مجوز کار بيهودهاي است و منفعت مشخصي ندارد چون هنرمندان در نهايت از ماليات معاف هستند.
او در ادامه مثالي از پايمال شدن حقوق هنرمندان بيان ميکند: چند سال پيش با خانه هنرمندان قراردادي بستم تا سه مجسمه از چهرههاي مرتضي مميز، استاد غلامحسين اميرخاني و جليل شهناز بسازم. اين مجسمهها را ساختم ولي کسي حتي نيامد کارها را ببيند. در صورتي که با من قرارداد داشتند و تعهد مالي و اخلاقي داشتند. چند بار به خانه هنرمندان رفتم تا بدانم چرا کارشان را تحويل نميگيرند ولي در نهايت با يک پوزخند مرا از سر خود باز کردند. اگر قرار است ساختاري مشخص شود، بهتر است از حقوق هنرمندان دفاع شود و جايي باشد تا مانع پايمال شدن حقوق آنها شود؛ البته سيستمها در کشور ما ناکارآمد هستند. اگر قرار است مسئلهاي از لحاظ حقوقي حل شود، بهتر است ساختار رسيدگي به حقوق هنرمند را بهبود ببخشند. اين قبيل کارها تنها باعث هدر رفتن زمان و انرژي است. به همين دليل به نظر من هنرمندان در انزوا و تنهايي موفقترند تا زماني که بخواهند با سيستمهاي دولتي کار کنند؛ مگر اينکه روابطي در سيستمهاي دولتي داشته باشند.

عليرضا آسانلو
اين مجوز در آينده راهگشاي مشکلات مجسمهسازان خواهد بود!
بيژن غنچهپور نيز که پيش از اين از اعضاي هيئت مديره انجمن مجسمهسازان ايران بود، در اين باره عنوان کرد: اين مجوزها در حال حاضر کارکرد کمي دارند. يعني تنها در حد معافيت مالياتي يا چيزهايي از اين دست. ولي ميتواند گسترش پيدا کند. از اين نظر که در واقع ايدهاي که براي طراحي مجوزها وجود داشت، ايدهاي بود که تمام مشاغل و صنفهاي ديگر نيز آن را دارند و ما آن را نداشتيم. اينکه يک دولت به عنوان يک نهاد بالادستي شغل مجسمهسازي را به رسميت بشناسد و به آن مجوزي براي فعاليت اهدا کند که با توجه به آن فرد صاحب شغل از پرداخت ماليات معاف شود، امر مثبتي است. همچنين اين مجوز ميتواند در آينده شامل مزايايي براي کاهش قيمت متريال کار مجسمهسازي و مسائلي اين چنيني شود.
او ادامه ميدهد: همچنين درخواستهايي که انجمن از دولت دارد ميتواند با وجود اين مجوز صورت بگيرد. دولتها در قبال مشاغل مختلف وظايفي دارند. تا وقتي که چنين مجوزي از اساس وجود نداشته باشد، امکاني هم براي ساختن چنين امکاناتي وجود نخواهد داشت. اين مجوز هم از اين به بعد چه باشد و چه نباشد در روند کاري مجسمهساز خللي وارد نخواهد کرد و تنها امکاني براي دريافت امکانات بيشتر از نهادهاي دولتي براي هنرمندان است.

اثر هنري بيژن غنچهپور
اين مجوز قدمي مثبت در توسعه هنر است
در پايان طاهر شيخالحکمايي، مجسمهساز در اين راستا ميگويد: کسي نميتواند فعاليت مجسمهساز را محدود کند، چون براي برگزاري يک نمايشگاه آثار هنري شرايط خاصي وجود دارد؛ به گونهاي که من به عنوان يک هنرمند با يک گالري دولتي يا غيردولتي صحبت ميکنم و براي برگزاري نمايشگاهم قرار ميگذارم و کسي هم نميتواند براي فعاليتم محدوديت خاصي ايجاد کند. اين مجوز براي ماليات است. گرچه که هنرمندان از پرداخت ماليات معاف هستند. به همين دليل اين فعاليت به نوعي يک قدم مثبت در توسعه هنر به شمار ميرود و دقيقاً به نکات منفي اين اتفاق واقف نيستم.
