هادي مظفري ميگويد: آييننامهاي را آماده کردهايم که بهزودي تصويب و به استانها ابلاغ خواهد شد. با توجه به اين آييننامه در تمام استانها شوراي حجم و يادمانهاي شهري ايجاد خواهد شد که از اين به بعد ايجاد هر نوع اثر هنري در فضاي شهري بايد زير نظر کارشناسان اين شوراها صورت بگيرد.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، ساخت مجسمههاي شهري در انواع مختلف از ديرباز امري مرسوم بوده است؛ مجسمههايي که يا به صورت سرديس مشاهير علمي، فرهنگي و سياسي ساخته ميشوند و يا براي فضاي شهري جنبه تزئيني دارند؛ البته گاهي مجسمههايي هم ساخته شدهاند که داد ديگر هنرمندان مجسمهساز را درآورده و با انتقادهاي زيادي روبهرو ميشوند.
گاهي اوقات بدشکل شدن اين مجسمهها به دليل ناتواني هنرمند يا در صورت توانايي هنرمند به علت در اختيار نداشتن زمان کافي و متريال مناسب به وجود ميآيد.
ايسنا در اين راستا گفتوگويي با مديرکل هنرهاي تجسمي داشته و از او پرسيده است که در نهايت چه ساز و کاري را براي حل اين مشکلات با همکاري سازمان زيباسازي شهر تهران درنظر دارند؟

هادي مظفري در پاسخ ميگويد: در حوزه ساخت سرديسِ مشاهير، از مجسمهساز خواسته ميشود سرديس فردي را بسازد که همه ميتوانند درباره آن اظهار نظر کنند. در چنين حالتي برخي ميتوانند بگويند که مجسمه به مدلي که از روي آن ساخته شده شباهت دارد يا ندارد و يا اينکه جوانتر يا پيرتر از سن مدل ساخته شده است. هنرمندي که ساخت سرديس را انجام ميدهد بايد اعتماد به نفس بسيار بالايي داشته باشد چون تمام اهالي که در شهر زندگي ميکنند اين حق را به خود ميدهند که درباره آن اثر قضاوت کنند. حال ممکن است يک اثر به لحاظ تکنيکي و هنري کار باکيفيت و جذابي باشد اما خانواده آن فرد صاحبنام که سرديس او ساخته شده، اثر را نپسندند و احساس کنند که تفاوتهاي جدي دارد.
مظفري ادامه ميدهد: چون سالها معاونت سازمان زيباسازي را بر عهده داشتهام، تقريبا حوزه تجسمي، مخاطبانش و هنرمنداني را که در اين عرصه کار ميکنند ميشناسم. ساخت سرديس در هر جاي دنيا قضاوت مخاطبان را به همراه خواهد داشت. اين قضاوت براي تمامي مشاهير وجود دارد. در موزههاي مختلف دنيا هم که برويد، با ديدن مجسمههاي هايپررئال هنرمندان و سوپراستارها حتما درباره شباهت آنها با مدل اصلي قضاوت خواهيد کرد. به طور کلي تشخصي ميزان کيفيت اينگونه آثار يک کار کارشناسي است و قضاوت درباره آنها کار سادهاي نيست.

نقشبرجسته جنجالي سعدي که برداشته شد
او با بيان اينکه مجسمهسازي در فضاي شهري با رويکردهاي مختلفي اتفاق ميافتد، اظهار ميکند: مجسمه يکي از آثاري است که بايد به تقويت هويت شهري کمک کند؛ يعني در يکسري فضاي عمومي مجسمهاي طراحي ميشود که بايد در درازمدت به آن منطقه هويت ببخشد، ولي خيلي اوقات ميبينيم براي تزئين فضاي شهري سراغ مجسمه شهري ميرويم؛ يعني اثري را خلق و نصب ميکنيم که براي يک دوره کوتاه شاديآفرين باشد و يا اينکه براي مناسبت خاصي پيامي را به مخاطب ارائه دهد. همه مجسمهها و آثار شهري مجسمههاي هويتي نيستند.
به او ميگوييم که گاهي آثار ساختهشده آنقدر بيکيفيت هستند که صداي ديگر هنرمندان را هم درميآورند، پس در چنين زماني اثر ساختهشده تنها به دليل قضاوتهاي مختلف و نادرست دچار بازخواست نشده است، چه بسا که چنين مواردي کم هم نيستند. پس چرا دست کم حداقلها رعايت نميشود؟ مديرکل هنرهاي تجسمي پاسخ ميدهد: جامعه مجسمهساز ما به لحاظ تعداد، جامعه محدودي است؛ بخشي از کيفيت از کميت بيرون ميآيد؛ يعني از سال ۶۵ تا ۹۵، ۴۸۲هزار گرافيست و ۴۹۰۰ نفر مجسمهساز در دانشگاههاي هنر تربيت کردهايم. با توجه به اين آمار تعداد مجسمهسازان به ۵۰۰۰ نفر نميرسد گرچه که تعداد گرافيستها نزديک به ۵۰۰ هزار نفر است؛ البته از طرفي بسياري از هنرمندان مجسمهساز ما افراد قابل و توانمندي هستند که شايد هنوز فرصت کافي براي حضور آثارشان در فضاي شهري را نداشتهاند. اگر فرصت حضور آثار هنرمندان درجه يک و صاحبنام در فضاي عمومي به وجود بيايد بخشي از نگرانيهاي موجود رفع خواهد شد.
او در ادامه درباره ديگر دلايل حضور آثار بيکيفيت در فضاي شهري ميگويد: شورايعالي انقلاب فرهنگي مصوبهاي دارد که بر اساس آن هر اثري که بخواهد در فضاي شهري نصب شود بايد مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را داشته باشد. متأسفانه چون اين آييننامه ساز و کار خيلي سختي دارد و تشکيل اين شورا با حضور افراد مناسب در ۱۸ سال اخير صورت نگرفته، تمامي آثاري که در فضاي شهري ما قرار گرفتهاند فاقد نگاه ارزيابي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي هستند. به همين دليل معمولا شهرداريها با کارشناسان و افراد زبدهاي که در اختيار دارند سعي کردهاند آثار بهتري را در فضاي شهري قرار دهند. البته در شهري مثل تهران و يا کلانشهرهايي مانند تبريز، مشهد، اصفهان و… هميشه از استادان دعوت و نظرخواهي شده است. ولي در شهرهاي کوچک نه تنها اين نقطهنظرات گرفته نشده بلکه بعضا در بسياري از شهرها شايد اصلا چنين متخصصاني نداشته باشند.
مظفري در پاسخ به اينکه آيا ساز و کاري براي حل مشکلات ساخت و نصب مجسمههاي بدشکل شهري انديشيده شده است، ميگويد: آييننامهاي را آماده کردهايم که در حال طي کردن مراحل تصويب آن هستيم و اميدوارم به زودي تصويب و به استانها ابلاغ شود. با توجه به اين آييننامه در تمام استانها شوراي حجم و يادمانهاي شهري ايجاد خواهد شد که بايد رزومه کارشناسان پيشنهادي آنها براي مرکز هنرهاي تجسمي وزارت ارشاد ارسال شود و در صورت تأييد و صدور حکم توسط وزارت فرهنگ و ارشاد، هر مرکز استان حضور ترکيبي بين پنج تا هفت نفر از کارشناسان هنرهاي تجسمي به ويژه در رشته مجسمهسازي را خواهد داشت. همچنين کارشناسان روانشناسي و تاريخي براي بررسي آثار هنري شهري که قرار است در فضاهاي عمومي نصب شود در اين شوراها حضور خواهند داشت. با تصويب اين آييننامه که در مراحل جدي تصويب قرار دارد بخش زيادي از مشکلات آثار شهري حل خواهد شد.
در پايان اين مسئله را با او مطرح ميکنيم که گاهي کاستن از فضاي شهري به آرامسازي آن کمک بيشتري خواهد کرد تا افزايش المانهاي شهري. آيا اين شوراها براي اين امر برنامهاي خواهند داشت؟ پاسخ ميدهد: با تشکيل اين شوراها قطعا وظيفه اول آنها به جاي آرايش شهر، پيرايش آن خواهد بود. يعني اول بايد زوايد بصري را در فضاي شهري خود کاهش دهيم و اگر فضايي براي نصب اثر هنري فراهم ديديم آن وقت به آن فضا يک اثر هنري اضافه کنيم. ولي اين اصرار که قرار باشد ما به صورت يکنواخت در تمامي نواحي شهري يکسري آثار خلق کنيم و آنها را جانمايي و نصب کنيم روند درستي نخواهد بود.

هادي مظفري
