پيدا شدن مجسمه دزدي قيصر امين‌پور؛ رويا يا واقعيت؟

شهريور ماه امسال اعلام خبر مفقود شدن سرديس قيصر امين پور در منطقه ۲ تهران، بار ديگر اين پرسش را در اذهاني که ربودن مجسمه‌هاي شهريار، سر «مجسمه باربر» در خيابان ناصر خسرو تهران و يا ربودن مجسمه کودک در ونک را بخاطر داشتند ايجاد کرد که آيا دزد مجسمه‌هاي تهران بار ديگر بازگشته است؟! اما ۱۴ مهر ماه زماني که فرمانده يگان حفاظت شهرداري تهران خبر کشف سرديس قيصر امين‌پور را اعلام کرد، براي مقطعي اين نگراني‌ها پايان يافت.

به گزارش گالري آنلاين، در ادامه اعلام اين خبر، خبرنگار ايسنا مصمم شد تا با سازنده اين سرديس گفت‌وگو کند تا حس و حال او از پيدا شدن اثري که براي ساختش زمان و انرژي گذاشته بود را جويا شود.

سرديس قيصر امين‌پور (شاعر معاصر ايران) که در بلوار سعادت‌آباد نصب شده بود، دوم شهريور (ماه) به سرقت رفت. اين سرديس در ابتدا در ميدان «قيصر امين‌پور» در بلوار شهرداري سعادت‌آباد قرار داده شده بود ولي پس از حذف ميدان، در چهارراهي که با حذف ميدان ايجاد شده بود، نصب شد.

در همان زمان سازمان زيباسازي شهري به سازنده اين اثر که حسين علي عسگري است، سفارش ساخت اثري جايگزين را داد.

حال در ۱۴ مهر فرمانده يگان حفاظت شهرداري تهران از دستگيري سارقين سرديس قيصر امين‌پور و کشف اين اثر خبر داد.

سرديس قيصر امين پور

در همين راستا ايسنا گفت‌وگويي با حسين علي عسگري سازنده اثر داشت؛ زماني که به او از کشف اثرش مي‌گوييم، با تعجب مي‌گويد: من بي‌خبرم و اتفاقا نسخه جديدي از اين اثر را ساخته‌ام که در حال نصب است ولي اگر واقعا پيدا شده باشد خيلي خوب است؛ چراکه اين اثر با برنز ساخته شده و اعتبار و ارزش خاصي دارد. البته مجسمه‌هاي ديگر نيز اعتبار هنري خاص خود را دارند و اينکه جنس اثر چيست خيلي تفاوتي ايجاد نمي‌کند، ولي مجسمه برنزي، اثري ماندگار است و ارزش بالايي دارد.

از او سوال مي‌کنيم که اين اثر در چه سالي و به سفارش کجا ساخته شد؟ پاسخ مي‌دهد: تقريبا در سال ۸۹ يا ۸۸ به سفارش سازمان زيبا سازي شهري ساخته شد.

پس از سرقت مجسمه چه حسي داشتيد؟ بيان مي‌کند: واقعيت اين است که اين اثر اولين کاري نبود که از من به سرقت رفت. در اين چند سال حدود چهار يا پنج سرديسي که ساخته‌ام به سرقت رفته است. اولين سرديسي که از من به سرقت رفت چهره فردي به نام «شيخ کليني» (يکي از فقهاي شيعه) بود که در منطقه ۲۰ نصب شده بود که پس از سرقت دوباره آن را ساختم و نصب شد.

او ادامه مي‌دهد: يکي ديگر از آنها مجسمه خيلي بزرگي بود که به شکل عجيبي از آن بي‌اطلاع هستم و نمي‌دانم که چه شده است؟ تنها مي‌دانم که نيست. اين اثر را در سال ۸۰ در محله صادقيه نصب کرده بوديم که در سال‌هاي ۸۶ يا ۸۷ گم شد. اين اثر نيز با برنز ساخته شده و نزديک ۴۰۰ کيلو وزن داشت. درواقع آن قدر بزرگ بود که قابل بردن نبود. نمي‌توانم دزديده شدن چنين کاري را درک کنم!

علي عسگري مي‌گويد که « به تازگي به يکي از آثارم که در پارکي در منطقه ۲۰ نصب شده بود سر زدم ولي ديدم که نيست. حال نمي‌دانم که اين اثر به سرقت رفته يا به طور موقت برداشته شده است؟ اين اثر کاري از شخصيت جبار باغچه‌بان (بنيانگذار نخستين مدرسه ناشنوايان در تبريز) بود. پس از اينکه از نبود اثر آگاه شدم به سازمان زيباسازي اطلاع دادم است که قرار شد خودشان پيگيري کنند.»

از او سوال مي‌کنيم که آيا هر چند وقت يک بار به آثاري که ساخته است، سر مي‌زند؟ مي‌گويد: به صورت قطعي نه ولي اگر نزديک منطقه نصب اثرم باشم سر مي‌زنم که ببينم در چه وضعيتي است. ولي وقتي که مي‌بينم برخي از آثارم سرقت مي‌شوند و يا در وضعيت خوبي نيستند، ناراحت مي‌شوم؛ چون جدا از هزينه‌اي که خود سازمان زيباسازي شهري براي ساخت آثار صرف مي‌کند، من نيز پنج يا شش ماه براي ساخت هر اثر وقت و انرژي مي‌گذارم.

از اين هنرمند سوال مي‌کنيم که چه تدبيري مي‌توان براي جلوگيري از سرقت آثار هنري شهري گرفت؟ پاسخ مي‌دهد: چنين اتفاقاتي به صورت خيلي نادر در سطح دنيا نيز رخ مي‌دهد و حتي به مجسمه‌ها آسيب هم مي‌زنند، ولي اين اتفاق در ايران به دليل مشکلات فرهنگي است. من نمي‌توانم هيچ پيشنهادي براي جلوگيري از آسيب ديدن يا سرقت اين آثار بدهم؛ چون اين اتفاق خيلي پيچيده است و به يک کارشناسي نياز دارد که علت سرقت آنها را بررسي کند.

او ادامه مي‌دهد: اين آثار براي کسي که آنها را سرقت مي‌کند هيچ ارزشي ندارد و تنها مي‌تواند آنها را پنهان کند. اگر اين آثار را به عنوان برنز خام هم براي فروش ببرند، قيمت زيادي ندارد. از طرفي شهرداري يا سازمان زيباسازي پس از سرقت اين آثار پيگيري زيادي مي‌کنند؛ به همين دليل سارق نمي‌تواند به راحتي اثر را به فروش برساند.

علي عسگري اظهار مي‌کند که پس از سرقت اثر اصلي، اکنون به مدت ۲۰ روز در حال ساخت اثري جديد از قيصر امين‌پور است. درواقع از همان اثر نسخه ديگري براي نصب آماده مي‌کند.

او مي‌گويد که قرار بوده اثر جديد دو يا سه روز گذشته نصب شود ولي چون ساخت سرديس زمان بر است، به تعويق افتاد. البته اگر اصل کار را پيدا کرده باشند، احتمالا همان را نصب کنند.

از اين هنرمند درباره چگونگي ساخت سرديس اصلي و مراحلي را که براي ساخت آن طي کرده است هم سوال مي‌کنيم که مي‌گويد: من تا به حال آقاي امين‌پور را از نزديک نديده بودم و زماني هم که پيشنهاد ساخت سرديس ايشان را به من دادند در قيد حيات نبودند. البته خيلي سخت مي‌توان به چنين شخصيت‌هايي دسترسي داشت. به عنوان مثال زماني که قصد ساخت سرديس خانم مرضيه برومند (کارگردان) را داشتم به سختي توانستم او را ملاقات کنم و عکس بگيرم. ولي براي ساخت سرديس قيصر امين‌پور آثار و اطلاعات او را مطالعه کردم و با استناد به تصاويري که از او موجود بود کار را ساختم. البته خود سازمان هم تصوير خاصي نداشت و من در اينترنت سرچ مي‌کنم و هر چه تصاوير بيشتري داشته باشم بهتر است.

اين هنرمند ادامه مي‌دهد: باتوجه به تجربه من تمام شخصيت فرد را مي‌توان در چهره او ديد. براي ساخت سرديس قيصر امين‌پور، عکس‌هايش را در دوره‌هاي مختلف کنار هم چيدم و در نهايت به اجماع شخصيت او رسيدم و نتيجه گرفتم که داراي يک شخصيت جدي بوده است. البته يکي از آشناهاي او به من مي‌گفت که خيلي انسان اهل بگو و بخندي بوده است ولي من هيچ وقت در تصاوير او چنين چيزي را حس نکردم و به نظر من انساني بوده که اصولا دغدغه‌هايي داشته و به لحاظ دروني خوشحال نبوده است.

پیمایش به بالا