اثر هنري به سفارش نام و نان هنري سخيف است

اگر بخواهند هنر را در چرخه اقتصاد وارد کنند، ابتدا بايد بستر توليد را مهيا کنند که آن بها دادن به هنر و هنرمند است که متاسفانه هيچکدام از اين زير ساخت ها مهيا و فراهم نيست وقتي هنريک جامعه انساني در قله و اوج قرار مي گيرد که از حمايت مردم وحکومت ها برخوردار باشد.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از خبرگزاري اقتصادي ايران، استاد پيشکسوت نقاشي حسين مجني به خبرنگار اکونيوز  در رابطه  با اقتصاد هنر اظهار داشت: در شرايط تحريم  هنرمندان تحت فشار اقتصادي بيشتر و مضاعفي هستند و اگر به دانشمندان، هنرمندان و متفکران که ماحصل عصاره رشد فرهنگي وهنري يک جامعه هستند توجه و عنايتي نشوند آن جامعه توان مقاومت در برابر بحران وحوادث را نخواهد داشت و بي شک  آن جامعه  دچار صدمه و آسيب جدي خواهد شد و اما در مقابل توجه دولت ها از قشر فرهنگي، هنري و متفکرين آن جامعه را به پيروزي و بهروزي مي رساند.

وي گفت: بايستي بستر توليد فرهنگ و هنر مانند باند  پرواز هواپيما مجهز و آماده باشد تا هنرمندان و متفکران با فراغ بال دست به آفرينش آثار هنري ناب بزنند و در اين راستا اگر سود معنوي و اقتصادي حاصل شود دولت ها و مردم جامعه نيز از آن بهره خواهند برد، مطبوعات ، رسانه ها و فضاهاي مجازي بايد در جهت آگاهي جامعه از رويدادهاي فرهنگي و هنري قدم بردارند تا زمينه مناسب براي عرضه و تقاضا فراهم شود و ارتباط هنرمند با جامعه، مردم و دولت ها ارتباطي دوستانه و سازنده باشد.

اين استاد پيشکسوت نقاشي ادامه داد: امروزه يک واژه گنگ اقتصاد هنر بر سر زبان ها افتاده که مشخص نيست اقتصاد  کدام هنر و کدام هنرمند و چه کساني از عالم هنر بهره  اقتصادي مي برند، واژه هنر و اقتصاد هر کدام  به تنهايي واژه مجردي هستند که وقتي در کنار يکديگر قرار مي گيرند نامفهوم تر مي شوند يا اگر مقصود گنجاندن هنر در اقتصاد و يا اقتصاد در هنر است اين دو مقوله کاملا از هم جدا هستند.

وي گفت: گاها مقالات و نوشته ها و نسخه هايي براي علاج اقتصاد هنر نوشته مي شود بدون آنکه از ريشه و علت بيماري، فقر هنرمند، فقر فرهنگي جامعه و بازار مکاره هنر حرفي به ميان آيد و اگر پولي به واسطه هنر و هنرتجسمي جريان داشته باشد جرياناتي پيدا شده و بازارگردان مي شوند و خط ربطي اشتباه و تباه کننده را به بازار هنر القا مي کنند مثلا وقتي شيخ نشين ها تابلوهاي طلاکاري شده خط نقاشي را براي حوض خانه خود مي پسندند مي گويند بچه ها خط نقاشي فروش خوبي دارد تا مي توانيد بسازيد و … متاسفانه کارهاي سخيفي را مشاهده مي کنيم که به سفارش نام و نان است و در پس زمينه آثار خبري از احساس و حضور هنرمند نمي بينيم فقط ساخته اند که بفروشند.

استاد حسين مجني بيان کرد: هنرمند افکار اقتصادي ندارد بلکه به آفرينش مي انديشد و دنياي هنر به نوعي پاسخ دادن به احساسات دروني و بيروني هنرمند است و ربطي به اقتصاد ندارد بلکه به نيازهاي روحي و دروني خود و جامعه پاسخ مي دهد  البته اين روزها بر روي آثار هنري قيمت گذاري مي کنند و بازاري به وجودآورده اند که سود آور و اقتصادي است.

 ساختار فکري و فرهنگي يک جامعه يک شب به وجود نيامده که در مدت يک روز بهبود و تغيير حاصل شود، در جهت بهبود بخشيدن به اقتصاد هنر و يا تغيير نگاه جامعه در جهت حمايت از اقتصاد هنر احتياج به طرح و برنامه ريزي تخصصي است که زير بناي آن ايجاد بستر رشد فرهنگي يک جامعه مي باشد که به هنر و هنرمند ارزش قائل شده و شرايطي ايجاد کنند تا محصولات فرهنگي، هنري فاخر و ماندگار عرضه شود تا در زمان خود و يا در آينده معادل اقتصادي خود را پيدا کنند.

پیمایش به بالا