حدودا يک ماه از شروع پنجاه و هشتمين دوسالانه هنر ونيز سپري ميشود و در حالي که اين رويداد بزرگ بدون حضور ايران در حال برگزاري است، برخي از مسوولان فرهنگي کشور همچنان اميد حضور در اين رويداد هنري را براي ايران از دست رفته نميبينند؛ با اين حال پرويز تناولي ـ هنرمند شناختهشده کشورمان ـ بر اين باور است که شايد بايد زمان را از دست رفته دانست.

پرويز تناولي هنرمند مجسمهسازي است که تجربهي حضور در بينال ونيز را در کارنامه هنري خود دارد. او بر اين باور است که زمان براي شرکت در اين دوره از بينال را شايد بايد از دست رفته ديد و درباره اين رويداد چنين گفت: «بينال ونيز دو سال يک بار برگزار ميشود و برخي از کشورها در اين فضا، يک غرفهي رسمي دارند. ايران اما از جمله کشورهايي است که هيچ غرفهي رسمي ندارد. غرفه رسمي را معمولا يک موزه مديريت ميکند که در ايران مديريت غرفهي اجاره شده بر عهده موزه هنرهاي معاصر تهران است.»
او ادامه داد: «اصولا نه فقط بينال، بلکه هر نمايشگاه هنري، يک کوراتور (گرداننده) دارد که غرفه و چيدمان نمايشگاه بر عهده او است. از آنجا که موزه هنرهاي معاصر تهران تحت نظر وزارت ارشاد است، پس از انتخاب کار، بنا بر بودجهاي که دارند، بايد مجوز ارشاد را نيز اخذ کنند؛ بر اين اساس نه تنها سليقه کوراتور بلکه موازين و قوانين ارشاد نيز دخيل ميشود.»
تناولي با اشاره به اين نکته که شرکت کردن در بينال ونيز براي هنرمندان افتخار بزرگي محسوب ميشود، گفت: «شرکت در بينال ونيز براي هنرمندان منتخب افتخار بزرگي است. اغلب کشورهاي شرکتکننده بهترين و خاصترين هنرمند خود را به بينال ميبرند. اکثرا حتي فقط يک هنرمند. و به اين ترتيب پيشرفت هنري کشور خود را به بهترين وضع ممکن به دنيا معرفي ميکنند.»
اين هنرمند مجسمهساز اضافه کرد: «ايران پس از انقلاب اسلامي چندين بار در بينال ونيز شرکت کرد. اولين بار با مديريت دکتر عليرضا سميع آذر در سال ۱۳۸۴ بود که در آن زمان مديريت موزه هنرهاي معاصر تهران را برعهده داشتند و بعد از آن تعداد انگشتشمار ديگري. بنابراين ايران در دوره مديريت ايشان توانست حضور پررنگي در بينال ونيز داشته باشد.»
او در ادامه اظهار کرد: «با از دست دادن غرفه دائمي و با توجه به پر شدن فضاي دائمي جشنواره، غرفههاي ايران در چد دهه اخير، به محل ديگري منتقل شد که اکثر کشورهاي عرب زبان آنجا را خريداري ميکردند و البته ايران کماکان هم غرفه دائمي ندارد. بنابراين هر بار دولت ايران از طريق وزارت ارشاد اسلامي بودجهاي تعيين کرده و مکاني را اجاره ميکند.»
تناولي در آخر اظهار کرد: «دوره جشنواره ۶ ماهه است و ونيز به دليل جزيرهاي بودن مکان گراني محسوب ميشود؛ بنابراين بودجه ۶ ماهه اجاره، حمل و نقل آثار به ونيز، بازگشت و استخدام و رسيدگي به کارمندان غرفه، براي اين مدت زمان شايد امکانپذير نيست.»
غيبت ايران در پنجاهونهمين دوره از بينال هنري ونيز، در چنان سکوت خبري آغاز شد که در ابتداي برگزاري، از سمت هيچ مسئولي توضيحي دربارهي علت غيبت عنوان نشد و يا اطلاعرساني در اين زمينه صورت نگرفت.
شايد دليل اين اتفاق را تا حدودي بتوان به تغيير مديريتها در حوزه تجسمي ـ از موزه هنرهاي معاصر تهران تا اداره کل هنرهاي تجسمي ـ در آن مقطع زماني نسبت داد.
ضمن اينکه يکي از مسائل ديگري که دربارهي حضور نداشتن ايران در بينال هنر ونيز به ذهن ميرسد، مربوط به مشکلات مالي است.
اين در حالي است که براي مثال حضور ايران در پنجاه و ششمين دوره اين رويداد هنري با کمک يک بنياد خصوصي ممکن شد. و اين تجربه، پرسشي جدي را به ميان ميآورد، اينکه چرا مانند برخي دورههاي گذشته از کمک بخش خصوصي در اين زمينه بهره گرفته نشد؟ و يا اينکه چرا يک روند سيستماتيک قوي جاري نميشود تا با تغيير آدمها، حضور کشورمان در رويدادهاي مهم هنري به قوت خود باقي بماند؟
