فوتبال نمونهاي کوچک از جوامع است که تاثيري مشهود بر فرهنگ و هنر دارد.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از هنرآنلاين، در معماري نئوکلاسيک گالري هنر واکر ليورپول اين روزها چيزهايي دور از انتظار ديده ميشود. نمايشگاه Art of the Terraces شبيه رويدادهاي هميشگي گالري واکر نيست. اين نمايشگاه که براي جام جهاني برگزار ميشود، قصد دارد داستان فوتبال را بازگو کند و نشان دهد هواداران فوتبال تأثير زيادي بر مد، هنر و فرهنگ داشتند.
نمايشگاه با مجموعهاي از نقاشيها شروع ميشود که اوج و فرودهاي بازي را به ياد ميآورد. هواداران در باران، هواداران بيحوصله و هواداراني که کلاه خود را به هوا پرتاب ميکنند. چيزي که تقريباً در آنها نميبينيم خود فوتباليستها هستند. همين باعث ميشود که با نمايش خوبي مواجه باشيم زيرا اين داستان سوپراستارها نيست، بلکه داستان مردمي است که حمايت آنها به بازي قدرت ميدهد.
به گفته بعضي از گردانندگان نمايشگاه، تمرکز صرف بر روي طرفداران آنقدر مهم بود که در نهايت آثار هنري امثال کيت هرينگ را رد کردند. نمايشگاه از عناصر ناخوشايند فرهنگي هم دوري نميکند و آثاري در آن به نمايش درآمده است که به عنوان مثال نشان دهنده آزار و اذيت بازيکنان سياهپوست است.
در اتاق پاياني نمايشگاه، تاپستري به نام ?Who Are Ya با موضوع هوليگانيسم فوتبال به نمايش درآمده است. جيمي هولمن، سازنده آن ميگويد: «اين چيزي نيست که به طور معمول انتظار داشته باشيد در يک گالري پيدا کنيد. هدف اين قطعه نشان دادن پيوند بين داستان قرن نوزدهمي آسيابهاي لنکاوي و نوههاي آن بافندگاني است که به تشکيل ليگ فوتبال کمک کردند. اين اثر سؤالاتي در مورد هويت طبقه کارگر ميپرسد و يادآوري ميکند که اگرچه فوتبال اکنون يک امر متنوع، چندفرهنگي و جهاني است، اما ريشه آن در اين مکانهاي ناشناسي است که قرار نيست هيچ اتفاقي در آنها بيفتد.»

حضور اين بازي در هنر را ميتوان حداقل از قرن شانزدهم رديابي کرد، زماني که پيتر بروگل در نقاشي خود به نام «بازيهاي کودکان» نشان داد که آنها توپي از مثانه خوک را به اطراف پرتاب ميکنند. از آن زمان هنرمندان تلاش کردهاند تا فضاي منحصر به فرد روزهاي مسابقه را به تصوير بکشند (مانند فيلم LS Lowry's Going to the Match )، به قهرمانان آن احترام بگذارند (مانند پرترهاندي وارهول از پله) و حتي شيوه ديدن ما را تغيير دهند (مانند La Représentation اثر رنه ماگريت).
ادي فرانکل، سردبير هنر و فرهنگ Time Out لندن، مردي است که به خوبي تلاقي هنر و فوتبال را درک ميکند. او هفت سال پيش، در حال گزارش دادن از يک حراج هنري، پنهاني در حال تماشاي بازي تيم مورد علاقهاش بود. پس از مدتي متوجه شد که عده ديگري از هنردوستان نيز وضعيت او را داشتند و همگي ضمن علاقه داشتن به هنر، عشق پنهاني به فوتبال داشتند.

فرانکل همراه عدهاي ديگر اولين فضاي هنري جهان به عنوانOof را راهاندازي کردند، که منحصراً به اين بازي زيبا اختصاص يافته است و بازديد از آن فقط از طريق فروشگاه هديه در استاديوم جديد تاتنهام هاتسپور امکانپذير است. بر اساس بررسيها، ۹۸ درصد از بازديدکنندگان آن هرگز به يک نمايشگاه هنر معاصر نرفتهاند. آشنا کردن هواداران فوتبال در بخش محروم لندن با برخي آثار هنري نسبتاً دور از ذهن، چيزي است که فرانکل را هيجانزده ميکند. او ميگويد: «فوتبال قرار است براي همه باشد، بنابراين ما اينايده را دوست داريم که هنر نيز ميتواند چنين باشد.»
اين فضا در طول جام جهاني ۲۰۲۲ ميزبان مجموعهاي از آثار آينه کاري شده توسط مارک تيچنر است که شامل عباراتي الهام گرفته از فوتبال است. ناگهان اتاق پر از سر و صداي جمعيت در زمان يک ضربه گل ميشود که بيش از پنج دقيقه طول ميکشد. فرانکل اذعان ميکند که جذب برخي از بازديدکنندگاني که تجربه محدودي از بازديد از نمايشگاههاي هنر معاصر دارند، ميتواند مشکل باشد. او متوجه شد که چيزهايي مثل برداشتن بروشور و خواندن متنهاي ديواري، توسط اکثر بازديدکنندگان ناديده گرفته ميشد، و بنابراين يافتن راههاي جديد براي دسترسي به آثار هنري يک چالش جالب بوده است. فرانکل ميگويد گاهي اوقات اتفاقات خوب پيش نميرود اما هر روز لحظاتي وجود دارد که به او اطمينان ميدهد که او به هدف خود رسيده است، مانند زماني که والدين بيتوجه به آثار هنري قصد ترک فضا را دارند اما کودکي اصرار دارد که از اتاقي به اتاق ديگر برود و سعي کند تا جايي که ميتواند درباره هر کاري اطلاعات کسب کند.

فرانکل که ۱۰ شماره مجله Oof را با محتواي هنري مرتبط با فوتبال منتشر کرده، خاطرنشان ميکند: «در واقع تعداد بسيار کمي از اين آثار درباره فوتبال است. آنها درباره زنان، مذهب، سياست… و هر چيزي است که ميتوان از فوتبال براي آن استفاده کرد. فوتبال نمونهاي کوچک از جامعه است. باور، اشتياق، شادي، خلسه، تعصب، نفرت، خشونت… همه اينها در اين ظرف کوچک اتفاق ميافتد و هنرمندان ميتوانند از آن بهرهبرداري کنند.»
