برخوردش با زندگي در سالهاي آخر عمر، براي همکاران و شاگردانش درسآموز بود؛ نگاه عرفاني و عالمانهاش به دنيا سبب شد تا به عنوان الگويي در زندگي شاگردانش باقي بماند؛ باشد که آنها هم بتوانند مسير استاد را ادامه دهند و فضاي معرفتي و عارفانهاش روي زمين نماند.

به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، مراسم تشييع پيکر احمد خليليفرد ـ هنرمند نقاش ـ امروز (۱۶ ارديبهشتماه) از مقابل دانشگاه سوره به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار شد.
احمد خليليفرد که مدتي در بستر بيماري بود، صبح پنجشنبه، ۱۴ ارديبهشت ماه از دنيا رفت.
همچنين مراسم يادبود اين هنرمند يکشنبه ـ ۱۷ ارديبهشت ماه ـ از ساعت ۱۵ الي ۱۷ در مسجد امام خامنهاي حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي ـ خيايان سميه برگزار ميشود.
در اين مراسم افرادي از جمله علي تن (مشاور وزير فرهنگ در امور ايثارگران)، عبدالرضا سهرابي (مديرکل دفتر هنرهاي تجسمي وزارت فرهنگ)، محمدحسين ساعي (رييس دانشگاه سوره)، کاظم نظري (مشاور رئيس دانشگاه سوره در رشتههاي هنري)، کوروش پارسانژاد (گرافيست)، مصطفي گودرزي (نقاش)، محمد خزاعي (نقاش)، حسين عصمتي (نقاش و نگارگر)، طاهر شيخالحکمايي (مجسمهساز) و … حضور داشتند.
احمد خليليفرد در سال ۱۳۳۹ به دنيا آمد. ليسانس نقاشي خود را از دانشکده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران و فوق ليسانس نقاشي خود را از دانشکده هنر دانشگاه تربيت مدرس گرفت. خليليفرد بيش از ۴۱ نمايشگاه داخلي و خارجي را برگزار و همچنين پنج نمايشگاه انفرادي در تهران برگزار کرده بود. او همچنين مدال برنز و ديپلم افتخار از تري فال پاريس را دريافت کرد.
هميشه شکرگزار بود
در ابتداي اين مراسم، ساعي بيان کرد: طي چهار ـ پنج سال اخير توفيق آشنايي با ايشان را داشتم. پس از حضورم در دانشگاه، در اولين ماه محرم که خدمت ايشان رسيدم، درخواست کردم که با حضور دانشجويان اثري براي امام حسين (ع) خلق کنند که نتيجه آن تابلوي «ظهر عاشورا» شد که اکنون در مترو شادمان نصب است. آقاي خليليفرد درباره اثر گفت: «سربازاني که با سپر جلوي تصوير هستند به امام حسين (ع) نگاه ميکنند. اين افراد آماده رزم، به منزله بيعت من با امام حسين (ع) است.»
او ادامه داد: سالهاي آخر، بيماري خيلي ايشان را اذيت ميکرد ولي هيچ شکوه و شکايتي از او نشنيديم و هرچه بود، شکر بود و زبان شکر. فضاي سالهاي آخر عمر ايشان براي من درسآموز بود. امروز انساني که نگاهي عرفاني و عالمانه به دنيا داشت، از دنيا رفته است. اميدوارم شاگردان ايشان بتوانند مسير استاد را ادامه دهند. فضاي معرفتي و عارفانهاي که ايشان در سالهاي آخر عمرشان پشت سر گذاشتند، روي زمين نماند.
هرگز کسي او را ناراحت نديد
محمود شالويي نيز بيان کرد: امروز همه ما سوگوار از دست دادن عزيزي هستيم که در جامعه هنرهاي تجسمي، در اخلاق و معنويت انساني شايسته و کمنظير بود. از دورهاي که بيماري به ايشان روي آورد، هرگز کسي خليليفرد را ناراحت و نگران نديد. همواره شاکر و خرسند بود و چنان دست و پنجه نرم ميکرد که گويي رو به بهبودي است. ۱۰ روز پيش با من تماس گرفت و گفت: «فلاني من خوب شدم». گفتم: «پس الان قصد کار کردن داري؟» گفت: «من کار ميکردم اما حالا ميخواهم با جديت بيشتري کار کنم.»
او ادامه داد: از آن روز همواره خدا را شکر ميکردم که احمد دوباره کار خود را از سر گرفته است. او اهل دل و معنويت بود. نزديک به ۲۰ سال است که ايشان را از نزديک ميشناسم و همواره به همين خوبي و نيکويي بود. از نمونههاي بارز يک هنرمند متعهد و متخلق بود و امروز واقعا جاي او خالي است. احمد متعلق به اين دنيا نبود و سرانجام به عالم باقي پرکشيد. به مردم عزيز کردستان که چنين هنرمندي را در دامن خويش پرورش دادند و به جامعه هنري تقديم کردند، تسليت ميگويم.
ميخواستيم روز معلم را به تو تبريک بگوييم
نظري نيز بيان کرد: احمد آقا ما منتظر بوديم در دانشگاه روز معلم را به تو تبريک بگوييم. جايت خالي است. طنين صدايش در دانشگاه است. ظهر عاشورا را بسيار زيبا ميکشيد و حين کار کردن تک و تنها در گالري مينشست و با خودش حرف ميزد. نميدانيد چه حالي داشت. روحش شاد باشد.
در آثارش بين عناصر قومي و فرهنگي خود ارتباط برقرار ميکرد
خسرو، عضو هيات علمي نقاشي دانشگاه سوره درباره آثار اين هنرمند فقيد گفت: من همدوره احمد بودم. ما از ابتدا در دانشگاه تهران همدوره بوديم. به نمايندگي از گروه تجسمي خواستم از همه تشکر کنم. احمد، با نقاشي زندگي ميکرد و اين خصلت را تا آخرين لحظه داشت. يک اثر ديواري احمد در اتوبان يادگار امام وجود دارد که وقتي امروز به چشمم خورد، خاطرم آمد که اين اثر جزو معدود آثار تهران است که چند بار مرمت شده است. احمد بين عناصر قومي و فرهنگي خود، ترجماني از آن را با تمام موقعيتهاي ايراني رابطه برقرار کرده است که باعث ميشد آثارش خوانشي عمومي، ساده و زيبا داشته باشند. او اشعار و ادبيات ديار خودش را به زيبايي براي ما ترجمه ميکند. حتي در کارهايي که گرايش مذهبي داشت، ميشد ارتباط فرهنگي و مخاطب پذيري را در آثارش مشاهده کرد.
او هميشه عاشق بود
هدايت هم با بيان اينکه «احمد از وقتي که خودش را شناخت، عاشق بود»، گفت: احمد زنده است. من با احمد دوستي بسيار داشتم. با هم سفرها رفتيم. زندگي کرديم. طنز احمد زبانزد بود. شوخ بود. دلنشين بود. خوش سفر و خوش اخلاق. واقعيت اين است که براي ما سخت است اما پذيرفتن اينکه يک نفر در ميان ما نيست با صبر و شکيبايي قابل پذيرش خواهد بود. او با نيکخويي و خوشرفتاري هميشه در دل ما جا دارد و در جامعه هنري جايگاه خود را خواهد داشت. او خود را به ثبت رسانده است. احمد چيزي به اين دنيا بدهکار نيست. کارش را کرد. روانش شاد.
ولدبيگي از دوستان و آشنايان اين هنرمند فقيد نيز طي سخناني کوتاه عنوان کرد: او کسي بود که سالهاي سال، هنرش در تاريخ هنر کردستان درخشيد و انديشهاش براي مردم کردستان، آشناست. آثارش در گوشه و کنار مناطق کردنشين براي تاريخ به يادگار مانده است.
در پايان با حضور حجتالاسلام رحماني، بر پيکر اين هنرمند نماز خوانده شد.
حجتالاسلام رحماني پيش از اقامه نماز گفت: باورم نميشد روزي براي ايشان نماز بخوانيم. چند سال ايشان با ما رفاقت داشتند.
