نمايشگاهي بزرگ در موزه پيکاسو پاريس به آثار کمتر شناختهشده جکسون پولاک و تأثير پيکاسو بر دوران اوليه کارهاي او اختصاص دارد. اين نمايشگاه نشان ميدهد که چگونه پولاک، تحت تأثير پيکاسو، مسير هنري خود را به سمت خلق سبک منحصر به فرد خود تغيير داد.

Jackson Pollock, Mask (1941). © Pollock-Krasner Foundation / ADAGP, Paris 2024
به گزارش گالري آنلاين، وقتي بيشتر مردم به هنرمند جکسون پولاک فکر ميکنند، نقاشيهاي آبستره و چکيدهنگاريهاي پر جنب و جوش او به ذهن ميآيد که با جنبش مردسالارانه هنر پساجنگ نيويورک پيوند خورده است. اما پيش از آغاز اين آثار انقلابي در حدود سال ۱۹۴۳، پولاک در نقاشيهاي فيگوراتيو و اکسپرسيونيستي آزمايش ميکرد که شديداً تحت تأثير پيکاسو و ديگران بود.
پولاک با اشاره به پيکاسو گفت: "اين لعنتي همه کار کرده است." با اين حال، او ثابت کرد که اشتباه ميکند و با خلق سبک خاص خود، نقاشيهايي که از هنر بوميان آمريکا، نقاشان ديواري مکزيکي و سوررئاليستهاي اروپايي که در نيويورک تبعيد شده بودند، الهام ميگرفت، به شهرت رسيد.
با اين وجود، پيکاسو همچنان نقش مهمي در مسير هنري پولاک ايفا ميکرد و او را به سوي اکتشافات بيشتري در زمينه آبستره فيگوراتيو هدايت ميکرد. اکنون بسياري از اين آثار در نمايشگاهي تحت عنوان "سالهاي اوليه جکسون پولاک (۱۹۳۴-۱۹۴۷)" در موزه پيکاسو پاريس به نمايش گذاشته شده است.

Jackson Pollock, The Moon Woman (1942). © Pollock-Krasner Foundation / ADAGP, Paris 2024
اين نمايشگاه، مجموعهاي از آثار کمتر شناختهشده پولاک را نشان ميدهد. در ميان اتاقهايي که به بررسي جريانهاي هنري مهم براي اين نقاش آمريکايي اختصاص يافتهاند، چند اثر از پيکاسو نيز در کنار آثار پولاک به نمايش درآمده است. اما براي درک بهتر اين شباهتها، بازديدکنندگان بايد از ديگر گالريهاي موزه نيز ديدن کنند. اوران استالپرز، يکي از کيوريتورهاي موزه و سازماندهنده نمايشگاه، ارتباط ميان اين دو هنرمند را در چند مثال مشخص توضيح داده است.
پولاک در اواخر دهه ۱۹۳۰ و اوايل دهه ۱۹۴۰، پس از مشاهده "گرنيکا" (۱۹۳۷) و آثار ديگر پيکاسو در نمايشگاه بزرگ موزه هنر مدرن نيويورک در سال ۱۹۳۹، به کارهاي پيکاسو بسيار حساس شده بود. پولاک بارها به آثار پيکاسو اشاره کرده و به موضوعاتي مانند گاو و اسبهاي در حال نبرد در "گرنيکا" علاقه داشت. در نخستين اتاق نمايشگاه، موضوع اصلي مبارزه گاوبازي که الهامبخش پيکاسو بوده و نقطه شروعي براي "گرنيکا" است، به تصوير کشيده شده است.

Jackson Pollock Untitled (1938-1941). © Pollock-Krasner Foundation / ADAGP, Paris 2024

Pablo Picasso, Guernica (1937) on view at the Stedelijk Museum in Amsterdam. Photo: Herbert Behrens / Anefo

Pablo Picasso, Etude pour Guernica (Tête de cheval) (1937). Courtesy Musée de la Reine Sofia. Photo © Musée de la Reine Sofia, Madrid. © Succession Picasso
در آثار پولاک، ميتوان ديد که او چگونه فيگورها را تجزيه کرده و با استفاده از خطوط هندسي اين اشکال را از آثار پيکاسو به شکلي انتزاعي بازسازي ميکند. در نقاشي "سر" (۱۹۳۸-۱۹۴۱) که موجودي شبيه به گاو را به تصوير ميکشد، پولاک از کل بوم با حرکات بزرگ قلممو استفاده کرده است. اين نوع کار که به نوعي دوران گذار براي پولاک محسوب ميشود، تأثير پيکاسو را به خوبي نشان ميدهد.

Jackson Pollock, The She-Wolf (1943). © Pollock-Krasner Foundation / ADAGP, Paris 2024

German President Theodor Heuss (second from left) talking with the painter Arnold Bode (left) in front of a painting by Picasso during the first documenta in 1955
اتاق ديگري در اين نمايشگاه به بررسي طراحيهاي روانکاوانه پولاک پرداخته که از سال ۱۹۴۱ و در زمان درمان او با روانشناس يونگي، جوزف هندرسون، براي درمان اعتيادش به الکل آغاز شده بود. در اين طراحيها، تأثير پيکاسو بهوضوح ديده ميشود. يکي از موتيفهاي تکرارشونده در اين آثار، زبان بهصورت يک سلاح تيز است که در "گرنيکا" نيز ديده ميشود.
در نمايشگاه موزه هنر مدرن در سال ۱۹۳۹، اثري به نام "زن در آينه" (۱۹۳۲) به نمايش درآمد که به نوعي تقابل دو فيگور را نشان ميداد.

Jackson Pollock Male and Female (1942-1943). © Pollock-Krasner Foundation / ADAGP, Paris 2024

Jackson Pollock, The Key (1946). © Pollock-Krasner Foundation / ADAGP, Paris 2024
