کامبيز درمبخش، احمد عرباني و جواد عليزاده صاحبان نشريات طنز و پيشکسوتان فعال کارتون در رسانههاي ايران که بيش از ۵۰ سال فعاليت کردهاند، از بيمهريهايي که نسبت به اين حرفه شده است، سخن گفتند.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از ايسنا، اين سه هنرمند در اظهاراتي مطرح کردند که متأسفانه سهم واقعي کاريکاتور و کاريکاتوريست ادا نشده و هميشه مظلوم واقع شده است، چه قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب.
مشکل کاريکاتوريست بودن هميشه بوده است
کامبيز درمبخش – طراح، کاريکاتوريست و گرافيست – در نشستي، از حال و هواي کارهاي سالهاي گذشته و تفاوت آن با مطبوعات امروز گفت.
اين هنرمند با بيان اينکه ۶۰ سال است در مطبوعات فعاليت ميکند، يادآوري کرد: در اين ۶۰ سال تجربههاي بسيار زيادي در اين عرصه بهدست آوردم و به قول برخيها استخوان ترکاندم.
وي ادامه داد: اوايل، همه به خاطر پول کارشان را شروع ميکنند، اما به تدريج اين تبديل به يک عشق ميشود که هنوز هم براي من باقي مانده است و سعي ميکنم تا وقتي زنده هستم کار کنم. کارم من را زنده نگه ميدارد و استقبال ميکنم که مردم از کار من استقبال ميکنند و باعث پويايي من ميشوند.
اين طراح، کاريکاتوريست و گرافيست سپس درباره دلايلي که منجر شد اين حرفه را ادامه دهد، توضيح داد: يکي از دلايلي که من هنوز اين کار را ادامه ميدهم، استمرار آن است. استمرار در کار خيلي مهم است.
درمبخش سپس درباره مطبوعات قديم و امروز، اظهار کرد: آن موقع مطبوعات محدود بودند و در مجموع ۱۰ – ۱۵ مجله و روزنامه بيشتر وجود نداشتند، اما اکنون روي دکه روزنامهفروشيها بايد دنبال روزنامه بگرديم يا خيلي روزنامهها منتشر ميشوند که اصلا اسم آنها را نميدانيم و تا کنون نشنيدهايم؛ ولي بايد بگويم مشکل کاريکاتوريست بودن هميشه بوده و از آنها زياد استقبال نشده است. کاريکاتوريستها هميشه در حاشيه بوده و يک جاي کوچکي به آنها اختصاص دادهاند، چراکه هميشه کار آنها انتقاد بوده است و اين انتقاد براي صاحبان قدرت زياد جالب نيست. در حالي که کسي که انتقاد ميکند، دشمن نيست بلکه يک دوست است و در جهت بهبود کارها انتقاد ميکند.
اين هنرمند در ادامه تاکيد کرد: متأسفانه سهم واقعي کاريکاتور و کاريکاتوريست ادا نشده و هميشه مظلوم واقع شده است، چه قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب.
فضاي «توفيق» لذت خاصي داشت
در بخش ديگري از اين نشست، احمد عرباني بهعنوان کاريکاتوريست، نويسنده و کارگردان درباره حضورش در اين عرصه، توضيح داد: من و آقاي عليزاده نسل بعد از آقاي درمبخش هستيم و اکنون به ۵۰ سال ميرسد که در مطبوعات هستيم. پيش از اين، در «توفيق» بودم و شايد درصد زيادي که به کاريکاتور گرايش پيدا کردم، غير از خود نفس کاريکاتور، علاقهام به آقاي درمبخش و فضاي «توفيق» بود. فضاي «توفيق» لذت خاصي داشت، زماني که کار را منتشر ميکرديم، از آن راضي بوديم.
اين کاريکاتوريست سپس در مقايسه فضاي مطبوعات گذشته با حال حاضر، اظهار کرد: فضا در اين چند سال، بويژه با آن زماني که در «گلآقا» بودم، تغيير کرده است، چراکه آن موقع تکليف ما روشنتر بود و ميدانستيم چه کار بايد بکنيم و چه کاري نبايد بکنيم و دچار سرگيجه نبوديم؛ ولي اکنون که کار ميکنم، حس ميکنم نسبت به ۲۰ سال گذشته باز کمي دچار سرگيجه هستم.
او با طرح اين پرسش که چه کنيم و از نظر پيدا کردن سوژه به کدام طرف گرايش پيدا کنيم؟ گفت: کدام طرف را کاري نداشته باشيم؟ متأسفانه کساني که نظر ميدهند و نظارت ميکنند، اکنون زياد شدهاند. راستش را بگويم الان از کاريکاتور زياد لذت نميبرم بهخاطر همين بيشتر به کار انيميشن ميپردازم، اما اميدوارم شرايط بهتر شود.
نبايد به کاريکاتوريست ديد منفي داشت
جواد عليزاده، از ديگر هنرمندان عرصه کاريکاتور نيز در اين نشست درباره اينکه آيا بايد به کاريکاتور ديد منفي داشت؟ توضيح داد: يک کاريکاتوريست در جامعه آسيبشناسي ميکند و مايه و نواقص جامعه را به زبان طنز و کاريکاتور مطرح ميکند. گاهي هم خودش را به خطر مياندازد و از آنجا که کاريکاتوريستهاي مطبوعاتي با اسم و امضاي مشخص کار ميکنند، مشخص است که حسن نيت دارند. به همين جهت بايد از خيلي از کاريکاتوريستها ممنون باشند که به صورت رايگان مشکلات را آسيبشناسي ميکنند و معايب را نشان ميدهند تا در معرض ديد مسئولان قرار گيرد و آنها درصدد رفع برآيند. به همين جهت نبايد به کاريکاتوريست ديد منفي داشت.
او که از سال ۱۳۶۹ مجله «طنز و کاريکاتور» در دست دارد، درباره علاقه و عشق ۳۰ ساله و مصائب و مشکلات توليد و نشر، گفت: من هم مثل بقيه دوستان عاشق اين حرفه بوده و هستم؛ اما هميشه توصيهام به جوانان اين است که اگر ميخواهند کاريکاتور کار کنند، در کنار شغل اصليشان به اين کار بپردازند، چراکه کاريکاتور يک هنري است که رسالت انتقادي دارد و براي اينکه بخواهد استقلال خود را حفظ کند بهتر است شغل ديگري در کنارش داشته باشيم.
۲۶ سال انتشار مجله آن هم بدون اسپانسر
عليزاده سپس گفت: من عاشق حرفهام بودم و چون نشريه منتشر ميکردم، با مشکلات انتشار نشريه هم آشنا هستم. الان هم اگر کمکار شدهام و نامحسوس مجلهام را منتشر ميکنم بهخاطر خستگي کار است. ۲۶ سال انتشار مجله آن هم بدون درآمد از آگهي، اسپانسر و حامي. در حال حاضر يارانه نشريات هم خيلي کم شده است و وزارت ارشاد انتظار دارد بهصورت منظم نشريات منتشر شوند، اما يارانهها را به صورت نامنظم ميدهند. در حالي که انتشار منظم نشريات براي دوران نشريات کاغذي بود. اکنون نشريات اينترنتي فعال هستند و همين که نشريهاي سرپا بماند، ولو بهصورت نامنظم، وزارت ارشاد بايد از آن حمايت کند.
اين هنرمند پيشکسوت اظهار کرد: خيلي از مشکلات ديگر باعث شد نشريه ما به مشکل بربخورد، اما تا زماني که بتوانم اين نشريه را سرپا نگه خواهم داد.
از کشيدن کاريکاتور سوژهدار اجتماعي و سياسي لذت نميبرم
احمد عرباني نيز در بخش ديگري از اين نشست درباره سالهاي فعاليتش در «توفيق» و اينکه آيا اين مسائل که اکنون بهعنوان اقتصاد مطبوعات و خط قرمزها مطرح است، آن موقع نيز بود؟ گفت: اين مسائل و مشکلات هميشه بوده و ناگريز است؛ اما آن موقع خط قرمزها مشخص بود که چه کار بايد بکنيم و چه نبايد بکنيم. براي همين، اکنون از کشيدن کاريکاتور سوژهدار اجتماعي و سياسي ديگر لذت نميبرم، چراکه يا بايد فرمايشي کار کنيم که اينگونه تربيت نشدهايم يا اينکه اصلا کار نکنيم.
درمبخش هم درباره فعاليت در نشريات خارجي و مقايسه آن با نشريات داخلي، اظهار کرد: در اينجا متأسفانه همه در کار هنرمند دخالت ميکنند. در آنجا چيزي بهعنوان سردبير تصوير تصميم ميگيرد که چه کاري را بگذارد و چه کاري را نگذارد، يعني سانسور وجود دارد، اما خيلي شيک و شسته و رفته. اگر قرار باشد کار شما را هم چاپ نکنند، از همان ابتدا ميگويند سبک کار شما به درد روزنامه و مجله ما نميخورد؛ اما اينجا معيار و قانون خاصي وجود ندارد، يعني شما يک ريسک، آن هم بهخاطر کمترين بها ميکنيد و همين ريسکي که ميکنيد ميتواند منجر به بيکار شدن تعداد زيادي در يک مجله يا روزنامه شود و اين خيلي بد است که بهخاطر يک طرح يا نوشته، کل مجله و روزنامه را تعطيل کنند. بنابراين بايد يک روزي جلوي اين سياست گرفته شود.
او سپس افزود: به مرور زمان ما ياد گرفتيم که چه کار بايد بکنيم، کجا بايد برويم و خط قرمزها را بشناسيم. بعضي وقتها زيگزاگ ميرويم و اين خودش هنر است که بتوانيم با تمام اين احوال کار کنيم.
کاريکاتوريستهايي که خودرو بار آمدهاند
عرباني نيز در پاسخ پرسشي درباره اينکه در حال حاضر بيشتر کاريکاتورهاي ما تبديل به تسويهحساب شخصي شدهاند، اظهار کرد: الان بيشتر کاريکاتوريستها در محدوده سني ۳۰ سال و نسل جوان هستند که اينها تحت تأثير نشريه معتبرِ طنزي که در گذشته بوده است، نبودهاند و استاد نداشتهاند. به همين جهت کمي خودرو بار ميآيند.
او با بيان اينکه بيشتر کاريکاتورهايي که اکنون منتشر ميشود جنبه تصويرسازي دارند، افزود: کاريکاتوريستهاي ما در حال حاضر بايد کاريکاتوريستهاي انتقادي، مطبوعاتي، ژورناليستي و اديتوريال باشند، کما اينکه اکنون روزنامههاي مهم دنيا جزو لاينفک ستون روزنامههايشان، حتي صفحه اولشان کاريکاتور است، ولي ما اين را کم داريم. درست است که ستونهاي ثابت داريم؛ اما سوژههايي است که نه کسي را به هيجان ميآورد، نه طنز است. چيزي که بر اثر تجربه حس ميکنم، اين است که واقعا نه مخاطب را قلقلک ميدهند و نه حرف و حرکت خاصي دارند و خيلي ملايم هستند.
کاريکاتوريست نبايد جزو هيچ دستهاي باشد
درمبخش نيز درباره اينکه کاريکاتورها تبديل به تسويهحساب شخصي شدهاند، اظهار کرد: به نظرم يک هنرمند و کاريکاتوريست نبايد جزو هيچ دستهاي باشد، چراکه آنوقت است که کارش ارزش دارد. اگر قرار باشد کاريکاتوريست عضو دستهاي باشد، هيچوقت نميتواند از آن دسته که جزو او است، انتقاد کند. بنابراين يک کاريکاتوريست واقعي بايد مستقل باشد و تحت نظر و ايدئولوژي خاصي نباشد تا بتواند حرفش را بيان کند. البته اگر بگذارند.
همچنين عليزاده در اين زمينه گفت: يک کاريکاتوريست تحت هر شرايطي بايد بتواند انتقادات خود را مطرح کند و مستقل باشد. من هميشه به طنز گفتهام که «يک کاريکاتوريست فرار جناحي هستم» و از جناحها فراريام. بنابراين اين به توانايي حرفهاي کاريکاتوريست برميگردد که حتي اگر شرايط براي انتقاد سخت باشد بتواند با استفاده از خلاقيت و نمادهاي تصويري انتقادش را بهشکل غيرمستقيم مطرح کند.
درمبخش در پايان اين نشست درباره وضعيت نابسامان نشريات طنز، گفت: متأسفانه ما آنقدر مجله و روزنامه درباره کاريکاتور نداريم و جايگاه خاصي به کاريکاتوريستها داده نميشود و مملکتي که نزديک به ۸۰ ميليون نفر جمعيت دارد، دو نشريه به طنز اختصاص دارد که آن ها هم با مشکلات زيادي مواجه هستند. واقعا خود دلايلي که مردم مجلهها را نميخرند، يک درد بزرگي است.
