به گزارش گالري آنلاين به نقل از هنرآنلاين ، محمد حسين سعلبيفر مدير نگارخانه لاله درباره عملکرد اين گالري گفت: در شش ماهه اول سال ما 7 نمايشگاه برگزار کرديم که يکسري از اين نمايشگاهها جريانات ثابت هنري هستند که در گالري لاله رقم خورده است و امسال چندمين دوره آنها برگزار شد. به طور مثال ما فروردين ماه نمايشگاه فروش چند نسل هنرمندان معاصر را داشتيم که فروش خوبي داشت و تلاش ميکنيم با اين حرکتها، شهروندان از طبقه متوسط جامعه که علاقمند به هنر هستند، نيز بتوانند آثار فاخر خريداري کنند و از هنرمندان نيز ميخواهيم در اين جريان با قيمت کمتر آثار خود را ارائه کنند تا شهروندان را با آثار هنري مناسب و فاخر آشنا کنيم تا زمينهاي براي مجموعه داري و سرمايه گذاري مناسب شود.
فصل بهار فصل پر جنب و جوشي براي اين عرصه است، اما تابستان به دليل تعطيلي مراکز هنري و دانشگاهها گالريها بيشتر به سمت سکوت ميروند. در اين مدت فروش آثار نگارخانه لاله خوب بوده است، ضمن اين که تلاش کردم اقتصاد هنر بيشتر به گردش در بيايد که نمونه آن فروش آثار چند نسل هنرمندان معاصر است که با استقبال خوبي روبه رو شد.

براي 6 ماهه دوم نيز 10 نمايشگاه پيش رو داريم که سومين نمايشگاه سالانه هنرمندان خود آموخته از جمله آنها است که تاکنون بازخورد خوبي از آن گرفتهايم. نمايشگاه ديگرمان نمايشگاه بينالمللي منتخبي از آثار تصويرسازي براتيسلاواست که با يکماه تاخير در ايران به نمايش در ميآيد.
سعلبيفر با بيان اين که در بخش اقتصاد هنر خريد و فروش آثار هنري در جزيترين شکل آن به يک دهه اخير بر ميگردد و اين موضوع پررنگتر شده است؛ بيان کرد: پيش از اين اولويت، فروش آثار نبود و جنبه تاثيرات هنري و نقش هنر مدرن و معاصر مطرح بود، اما در يک دهه اخير با شکلگيري حراجهاي منطقهاي و بينالمللي شرايط به گونهاي ديگر رقم خورد و تاثير خوبي داشت و گالريها به صورت حرفهاي آثار هنري خود را انتخاب کردند و روي آن مانور دادند. اين حراجها تاثير زيادي روي خريد آثار هنري دارند. ما نيز سعي ميکنيم طبقه متوسط را تشويق کنيم تا روي خريد آثار هنري سرمايهگذاري کنند و با اين اتفاق در آينده روي حراجها نيز نقش موثري داشته باشند، چرا که به نظر من با سرمايهگذاري بر روي آثار هنري در آينده ميتوانند تبديل به مجموعهداراني شوند که علاوه بر رشد فرهنگي جامعه اقتصاد هنر را نيز دگرگون کند.
در بخش خصوصي جنبه اقتصادي بسيار اهميت دارد از سوي ديگر معرفي و رصد هنرمنداني که آينده درخشاني دارند جزو ارکان اصلي هنر معاصر محسوب ميشود. هرچند گالري لاله نيمه خصوصي است اما سعيمان بر اين است که دوشادوش اقتصاد، فرهنگ را نيز جلو ببريم.
ما يکسري سياستهاي سازماني خاص داريم از جمله اين که بايد بستري فراهم کنيم تا شهروندان تهراني بتوانند از اين فضا استفاده کنند. ما سياستهاي خاص گالريهاي خصوصي را نداريم و تنها با يکسري از هنرمندان خاص کار نميکنيم. اغلب گالريهاي خاص و خصوصي روي هنرمنداني که ارزش سياستگذاري دارند هم به صورت مادي و هم هنري مانور ميدهند. درحالي که نبايد از اين نکته غافل شد که اگر هنرمندي آتيه خوبي داشته باشد، هم گالري حمايتکننده سود ميبرد و هم آن هنرمند و اين برد دو سويه است. برنامههاي ما دو سويه است بخشي از آن برروي مخاطب خاص تمرکز داريم و در بخش ديگر ارتقاء سوادبصري مخاطباني است که از اقشار مختلف جامعه هستند. بايد روي تاسيس گالريها توجه کرد، يکسري از افراد هستند که هيچ تخصصي ندارند و به دليل درخشش و سوددهي اقتصاد هنر وارد اين عرصه شدهاند که به نظرم اگر اين افراد به عنوان سرمايهگذار در اين عرصه حضور داشته باشند، بهتر است. ضمن اين که اگر در کنارشان مشاوران هنري حضور يابند در اين عرصه ميتوانند عملکرد بهتري داشته باشند و شاهد رشد هنر و اقتصاد هنري باشيم، اما اين اتفاق متاسفانه بيشتر شبيه به يک پز فرهنگي شده است. بنابراين گمان ميکنم مديران بايد در اهداي مجوز به داشتن تخصص و درک و بينش هنري گالري داران نيز بيشتر توجه کنند.

سعلبيفر همچنين با اشاره به اين که کوچ گالريهاي بالاي شهرنشين به مرکز شهر محاسن و معايبي دارد اظهار کرد: مکان گالري بسيار مهم و تاثيرگذار است. رويدادهاي هنري و مکان هويت گالري را شکل ميدهند. يکسري از گالريها در شمال شهر بودند و الان به مرکز شهر روي آوردهاند اين اتفاق خوب است چرا که مخاطبان گالري گرد راحتتر ميتوانند به گالري گردي بپردازند. گالريداري که ملکش اجارهاي است، براي اينکه بتواند هزينههاي جاري و سود خود را در نظر بگيرد، در اين زمينه تلاش بيشتري ميکند. گاهي نيز شرايط به گونهاي است که فضاي گالري هيچ تاثيري در اين زمينه ندارد. به نظرم تمرکز گالريها در مرکز شهر اتفاق خوبي است، گالريهاي شمال شهر يکسري مخاطبان خاص دارند و با مرکزيت يافتن گالريها، يک منطقه به صورت بورس در ميآيد و رقابت را ميان گالريداران و هنرمندان بيشتر ميکند، چرا که بايد حرفي براي گفتن در اين رقابت داشته باشند تا مخاطب با اندوخته خوبي از گالري خارج شود. امروز همگاني کردن هنر معاصر بسيار اهميت دارد.
وي در ادامه با بيان اينکه اخلاق حرفهاي تا چه ميزان در بين گالريداران رعايت ميشود گفت: ما نهادي نداريم که بخواهد اخلاق حرفهاي و اصول گالريداري را بگويد، و هرآنچه که به عنوان اخلاق حرفهاي از آن ياد ميکنيم يکسري رفتارهاست که سينه به سينه و نسل به نسل ميان گالريداران ميچرخد، ولي به صورت مکتوب چارچوبي وجود ندارد. در واقع هر گالري سياست خاص خودش را دارد که با يکسري هنرمندان و در ژانر خودشان پيش ميرود و اين درحالي است که جاي منشور اخلاقي بسيار خالي است. از سوي ديگر نبايد اين نکته را فراموش کرد که گالريداري در ايران ريشهدار نيست و چيزي به عنوان رشته مديريت هنري در دانشگاههاي ما وجود ندارد و جاي خالي آن بسيار حس ميشود.
مدير گالري لاله درباره شرايط يک گالري مطلوب اظهار کرد: نورپردازي مطلوب، ديوارهاي خوب، فضاي مناسب براي آثار حجمي، تمهيدات مناسب براي هنرهاي جديد همه و همه مهم هستند، اما مهمتر رويدادي است که در آن فضا بوجود ميآيد. برخي گالريها کوچک هستند اما اتفاقات خوبي را در عرصه هنر رقم ميزنند، به نظرم همه چيز به بينش گالريدار بر ميگردد که قصد دارد در عرصه هنري چه کند و گاهي فضا و مکان گالري در درجه دوم اهميت قرار ميگيرد.
وي درباره تخصص داشتن مديران گالريها گفت: گالريهايي داريم که مدير مسئولش تخصص هنري ندارد، اما اتفاقاتي که در آن جريان دارد، در سطح هنر معاصر ايران است. چرا که يک هيات و شوراي فکر مهم دارد که او را در اين راه همراهي ميکنند، خوشبختانه امروز بحث نمايشگاهگردان به خوبي درحال جا افتادن است و اکثر گالريداران براي برگزاري نمايشگاههاي خود از کيوريتور استفاده ميکنند و در اين زمينه هدفمند جلو ميروند. در اين راه اغلب پروژههايي مطرح ميشود که به مسائل اجتماعي ميپردازد و اين خود ميتواند جريان ساز باشد. نمايشگاهگرداني يک علم چند سويه است که علم و هنر را بهم پيوند ميزند و جاي خالي آن در دانشگاهها به شدت حس ميشود.
