
به گزارش سرويس نقاشي گالري آنلاين به نقل از ايسنا ، فرشچيان هماکنون در نيوجرسي آمريکا ساکن است و گاهي سفرهايي به ايران دارد. او که بيشتر براي رونمايي تابلوها و کتابهايش به ايران سفر ميکند، اوايل اين هفته نيز از دو تابلوي جديد خود در کاخ نياوران رونمايي کرد. يک روز قبل از اين مراسم، با ثبت جهاني صنايع دستي اصفهان و فرش تبريز مقارن شده بود.
بخشي از گفتوگوي او با جامجم را در زير ميخوانيد:
به عنوان کسي که سالها تجربه فعاليت هنري در کارنامه داريد و به عنوان يکي از پيشکسوتان عرصه نقاشي و نگارگري که سالها فعاليت کرديد، به نظر شما صنايع دستي اصفهان چه ويژگيهايي دارد؟ به عبارت ديگر اگر بخواهيد به جهانيان بگوييد صنايع دستي اصفهان ارزشمند است، به چه مواردي اشاره ميکنيد؟
در وضع فعلي آدم روي آن را ندارد که به جهانيان چنين چيزي بگويد؛ چرا؟ چون امروز بسياري از صنايع دستي ما را از چين و کشورهاي ديگر ميآورند. انشاءالله به ياري پروردگار توانا صنايع دستي اصفهان دوباره عزت و سربلندي خودش را پيدا کند و کيفيتش به روزهاي اوج و شکوه برگردد. من به دوستان خودم که در اين زمينه کار ميکنند و به همه آنها هم ارادت دارم و دوستشان دارم توصيه ميکنم کيفيت کار خود را به ابتذال نکشند.
همين حالا که با شما صحبت ميکنم در اتاقي که نشستم يک تابلوي عصر عاشورا در مقابلم هست که در چين درست کردهاند و به ايران آوردهاند. صنايع دستي روزگاري در اوج بود، اما حالا صنايع دستي را از کشورهاي ديگر به ايران ميآورند. فرش ايران که روزي حرف اول را در دنيا ميزد به رده 27 و 28 رسيده است. از طرفي کيفيتش را هم از دست داده است. حالا که صنايع دستي اصفهان و فرش تبريز ثبت جهاني شده اميدوارم دوستان سر غيرت و همت بيايند و کارهاي جالبي انجام دهند. من تبريک خودم را براي ثبت جهاني اين هنرها ابراز ميکنم و اميدوارم اين فايده را داشته باشد که کيفيت کارها تعالي پيدا کند.

به هر حال هنرمندان و پيشکسوتان و اساتيد فعال در عرصه صنايع دستي طي اين سال ها درگير مشکلات زيادي بوده اند. آنها ناملايمتي هاي زيادي را از ساده ترين مسائل حقوقي و معيشتي گرفته تا بيمه و کارگاه هاي خود تحمل کرده اند. به هر حال اينها تاثيرگذار است و مسائل خيلي مهم هستند.
شما در آمريکا زندگي ميکنيد. با توجه به تصوري که از اين کشور وجود دارد و همچنين زمينه معنوي آثار شما، چطور اين تابلوهاي روحاني را در آن کشور نقش ميکنيد؟
آنجا فرصت کار بيشتري دارم. وقتي به ايران ميآيم بيشتر وقتم صرف تلفن و ديد و بازديد ميشود. آمريکا، در را به روي خودم بستم و همينطور مدام کار ميکنم.
يک سوال ديگر هست که ذهن بسياري از علاقهمندان هنرهاي سنتي ايران را مشغول کرده است. هر سال آثار تجسمي زيادي در حراجهاي داخلي و منطقهاي و جهاني ارائه ميشود که در اين ميان آثار مدرن خيلي مورد توجه قرار ميگيرد. چند سالي است که آثار اساتيد پيشکسوتان هنري کشورمان مانند رضا مافي، پرويز کلانتري، فرامرز پيلارام، سهراب سپهري، سيدمحمد احصايي و … در اين حراجها خوش ميدرخشند و با ارقام بالايي به فروش ميرسند. در اين ميان جاي هنرهاي سنتي ما در چنين حراجهايي خالي است. چرا آثار سنتي ايران در چنين حراجهايي ارائه نميشود؟
اين يک بحث مفصل است که بايد چرايي آن را بررسي کنيم. فکر نميکنم اکنون مجالش باشد. انشاءالله دفعه بعد که ايران آمدم صحبت ميکنيم، اما سوال اين است که آيا به هنرمند آن رقمها را ميدهند؟ من که بعيد ميدانم.
