مديرمسئول و سردبير دوهفتهنامه «تنديس» تأکيد کرد: ما بايد بهگونهاي در عرصههاي بينالمللي مانند بيينال ونيز حضور يابيم که دست کم شأن فرهنگي ايران حفظ شود.
محمدحسن حامدي در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي ايسنا، تصريح کرد: وقتي جمعبندي و برنامهريزي مشخصي براي حضور در ونيز نداريم، چرا در اين بيينال شرکت ميکنيم؟ اگر قرار است در اين بيينال شرکت کنيم، نبايد به گونهاي باشد که آخرين حلقههاي اعتماد هنرمندان به بدنه دولتي نيز سلب شود. بايد از مسئولان امر پرسيد چه کسي کار هنرمندان را براي حضور در اين بيينال کارشناسي کرده و کدام صاحب رسانه و چند منتقد براي انتخاب هنرمندان با هم کلنجار رفتهاند؟ در گذشته اين کارها انجام مي شد و بحثهاي زيادي براي انتخاب هنرمندان مطرح ميشد که اکنون خبري از اين حرفها نيست.

او با بيان اينکه بايد آثاري را به ونيز ببريم که درخور هنر معاصر ايران باشند، گفت: بيينال ونيز، شو نيست. اشکالي ندارد که آثار هنرمندان منتخب را در نمايشگاههاي داخلي و خارجي در معرض ديد بگذاريم و درباره آنها تبليغ کنيم اما وقتي پولي براي حضور در چنين بييناليهايي و اعزام هنرمند براي چنين مجامع معتبري نداريم، حکايت آن مَثل ميشود که «جيب خالي، پُز عالي».
وي همچنين اظهار کرد: آماري که از تعداد هنرمندان حاضر در بيينال ونيز ميدهند، لزوما نشاندهنده کيفيت نيست. هميشه دغدغه اين است که اگر چند هنرمند شاخص را ببريم که در چنين بيينالهايي با اقبال عمومي مواجه شوند، بهتر از اين است که تعداد زيادي از هنرمندان را جمع کنيم و فقط آمار را بالا ببريم.
او درباره حضور هنرمنداني از کشورهاي ديگر در غرفه ايران نيز معتقد است: اين کار ميتواند جنبه سياسي داشته باشد. ما کمکهايي را به برخي کشورهاي اسلامي ميکنيم و حالا ميخواهيم در شکل «فرهنگي» آن نيز اينگونه اعمال نظرها را داشته باشيم. از نظر من، اين روند در حالي که دقت اوليه در آن وجود ندارد، دردي را از هنرمندان داخلي و حتي خارجي درمان نميکند.
حامدي همچنين با بيان اين اعتقاد که وزارت ارشاد در سالهاي گذشته از جامعه هنري تا حدودي فاصله گرفته است، گفت: دولت براي اينکه ارتباطات را موجه نشان دهد، براي جريانات داخلي خود از کساني که نمود کمتري دارند يا هنرمندان طراز اولي که تا حدودي از عرصه هنر بهدليل کهولت سن کنار رفتهاند، استفاده ميکند تا اصالتي به حرکتش بدهد، ولي واقعيت اين است که اين جدايي و فاصله، روشن است و همين اتفاق در بيينال ونيز ظاهرا در حال رخ دادن است.
مديرمسئول نشريه تنديس (دوهفتهنامه هنرهاي تجسمي) ادامه داد: يک زماني حضور در بيينال ونيز از اين نظر که ميخواستيم چيزي را که در چنته داريم به دنيا عرضه کنيم، اهميت داشت و براي داخل کشور هم مهم بود. هنرمنداني که آن زمان به ونيز ميرفتند، دستاوردي داشتند که بر هنر داخل ايران نيز تأثير داشت.
او در ادامه اظهار کرد: بهنظر ميرسد در فهرست هنرمندان انتخابي براي حضور در بيينال ونيز ميخواستند از هر گرايشي، يک هنرمند باشد و مثلا سهميه فلان ارگان و گروه را بدهند ولي اين کار، به جريانهاي داخل کشور کمکي نميکند. ما در بيينال ونيز شرکت ميکنيم و در نهايت، يک گزارش کار هم ارائه ميدهيم مبني بر اينکه با حضور گسترده هنرمندان، در بيينال شرکت کرديم ولي عملا نه دردي از هنر منطقه دوا ميشود و نه دردي از هنر ايران!
وي با بيان اينکه يکدهه پيش، رفتن به بيينال ونيز يک افتخار بود و چندماه ذهن جامعه تجسمي را اشغال ميکرد، گفت: حالا حضور در اين بيينال، هيچ اتفاق و رخداد مهمي نيست و مثلا من بهعنوان فعال در حوزه رسانه، خبر ندارم که چه اتفاقي آنجا قرار است بيفتد و اين بيشتر از هر چيزي بهدليل گسستي است که بين جامعه هنري و وزارت ارشاد ايجاد شده است.
حامدي درباره حضور يک سرمايهگذار از بخش خصوصي در کنار نماينده دولت ايران نيز تصريح کرد: بخش خصوصي نميتواند تکليف هنر ما را مشخص کند و به هنر ما خط بدهد. الان هنر ايراني، ديگر اصالت قديم را ندارد چون بازار فروش آثار هنري تعيين ميکند که اصالت چيست. اکنون اصيلترين هنرمندان ما در حاشيهاند و پرفروشها سرشان را بالا گرفتهاند؛ همانهايي که اکنون سرمايهشان قرار است حساب هنر ما را در ظاهر روشن کند.
