
گروه هنرباني آوام : مريم روشن فکر
«قله، تنها جايي بر کوهستان نيست. قله در قلب و ذهن ما جاي دارد.
قله ، پاره اي از يک روياست که به حقيقت مي پيوندد.
و مدرکي مسلم بر اين است که زندگيمان بامعناست.
قله نشاني از آنست که ميتوانيم باقدرت اراده و توان جسممان ، زندگي را به آنچه مي خواهيم و آنچه دستانمان قدرت خلق آن را دارند، تبديل کنيم …»
اريک_واينماير
نازيلا پاکياري مثل هميشه صميمي و پر انرژي، مصمم و مسلط به آن چه که انجام ميدهد، رو به سوي هدفي شفاف دارد. کمک به کودک و نوجوان براي دريافت خود و آموختن تعامل با جهان بيرون. پاکياري از سال ۱۳۷۸ تا کنون در حال تدريس هنر به کودکان است.

او سالهاي ابتدايي تدريس را در جوار استادش در شيراز گذرانده و اولين جرقههاي بازنگري در شيوه آموزش هنر به کودکان همان جا در ذهن او زده شد و از همان سال تحقيق و پژوهش درحوزه هنر کودک را شروع کرد. دختر دوسالهاش انگيزه مضاعفي شد براي ايدههاي آموزشي او در هنر و حاصل آن نمايشگاهي شد به نام من و اسباب بازيهايم. درسال ۱۳۸۳ به عنوان مربي کارگاه پرورش خلاقيت فعاليت خودش را مراکز آموزشي مربوط به کودکان شروع کرد. در سال ۱۳۸۴ اولين نمايشگاه گروهي بيش از ۶۰ کودک ۴ تا ۶ سال خود را تحت عنوان تجربههاي کودکي در فرهنگ سراي سئول برگزار کرد و در کنار اين نمايشگاه حاصل قصه گويي و قصه سازي همراه با تصويرگري کودکان را به صورت کتابي تحت عنوان «مجموعه قصههاي بچههاي شيطون» منتشر کرد[۱].

او تحقيق و پژوهش را جزئي جدا ناپذير از يک معلم ميداند. اين بود که انجام يک تجربه موفق افقهاي ذهني او را گسترش داد و ايدههاي جديدي شکل گرفتند که اجراي آن نياز به محيطي غني هم به جهت فضا و ابزار مناسب و هم به جهت وجود همکاران با تجربه و خلاق داشت. به همين دليل اقدام به مهيا کردن يک فضاي آمورشي مستقل نمود. او ميگويد «براي بسط ايدههاي آموزشي خود در جهت پرورش خلاقيت فقط نميتوان به هنر بسنده کرد بلکه در کنار آن خودشناسي و پرورش هوش درون فردي همزمان با شناخت پيرامون و رشد هوش برون فردي و EQ ميبايست رخ دهد.» در همين زمينه دورههاي متعددي را در جواراساتيد روانشناس و کاردرمان گذراند. به نظر او هنر ابزاري براي رسيدن به اين مقاصد است و خودش نميتوان صرفا هدف باشد. رشد و پرورش اين مهم (هوش درون فردي و برون فردي) قطعا باعث شکوفايي استعدادها خواهد شد. بنابر اين با روش جديدي از تلفيق هنرها با علوم نوين فعاليت خود را بسط و گسترش داد.

پاکياري در ادامه فعاليت هنري با هنرجوياني که از ۳ سالگي در کنارش بودند در سال ۱۳۸۷ پروژهي هنري «کوچ[۲]» و همچنين نمايشگاه نقاشي ( طبيعت از نگاه کودک ) را به اجرا رساند. کوچ پروژهاي بود شامل يک برنامه تحقيقاتي گسترده و جامع درباره زندگي عشايروهنر آنها و نيزپرندگان و مفهوم کلي کوچ . در اين پروژه کودکان با شيوههاي متفاوت با مفهوم کوچ آشنا شده و تجربه هاي جديدي را بدست آوردند. پس از آن نياز به گسترش مجدد فضا احساس شد که بتواند در حد ممکن محيطي غنيتر به لحاظ تجهيزات و ايجاد کارگاههاي جديد نياز اهداف آموزشياش را تامين نمايد و هنرجويان بدون محدوديت هر آنچه در ذهن دارند را پياده و اجرا نمايند به همين دليل با نقل مکان به محيطي بزرگتر و تجهيز آن به کارگاههاي هنري تخصصي بهار ايده به سمت شکل دهي يک مدرسه تمام عيار هنر رفت.

او جرقه پروژه جديدش را با پايان رساندن دورههاي فلسفه براي کودکان ( با دکتر ناجي، دکتر قائدي و دکتر پيلگرن آلماني ) بدست آورد و شرايطي را فراهم کرد تا هنرجويانش ضرورت و اهميت گفتگو و تعامل در رسيدن به اهدافشان را درک کنند و به لزوم درک بهتر مفاهيم اساسي در پيرامون زندگي پي ببرند. تاثير آن در پروژه «ماهي سياه کوچولو» کاملا مشهود بود. اين پروژه در سال ۱۳۹۱ اجرا گرديد که از افسانهها و ادبيات ايران و همچنين مراسم آييني سنتي، نقالي، پرده خواني و بحر طويل، بهره برد و حاصل آن پرفورمنس و نمايشگاه نقاشي از آثار هنرمندان کودک و نوجوان گرديد. در سال ۱۳۹۳ پروژه پرفورمنس پرواز بر اساس داستان مولانا اجرا گرديد که برگزيده جشنواره تاتر کودک و نوجوان سوره شد. با کسب اين تجربه موفق از آن به بعد بهار ايده زمان بيشتري را به شرکت در جشنوارههاي داخلي و بين المللي اختصاص داده و هنرجويانش موفق به کسب رتبه هاي برتر در اکثر جشنوارهها گرديدند. ضمنا از همين سال نيز با اختصاص فضايي در ساختمان آموزشگاه اقدام به برگزاري نمايشگاههاي متعددي از آثار هنرجويان نمود.

در راستاي بهبود مستمر خدمات آموزشي موسسه بهارايده، نازيلا پاکياري شرکت دردورههاي بين المللي مرتبط با حوزه هنر کودک و نوجوان را در برنامه کاري خود قرار داده است. هم اينک نيز در پاييز سال ۱۳۹۷ اجراي پرفورمنس نمايشگاه نقاشي گروه کودک بهار ايده با عنوان «خروس زري پيرهن پري» با همکاري اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي تهران در گالري نرگس برقرار شد.

نازيلا پاکياري در جمع بندي صحبتهاي خود در ارتباط با هدف خود از پروژه محور کردن آموزش کودکان ميافزايد: «هدف از پروژه محور بودن فعاليتها هنري سه بخش را شامل ميشود:
الف : بعد روانشناختي
- پرورش خلاقيت و حفظ درک شهودي
- پرورش EQ در تجربه کارگروهي
- صبر
- اهميت زمان
ب : شناخت پيرامون و جهان هستي
- شناخت هويت و فرهنگ ايراني و تاريخ هنر
- آشنايي با اسطوره و افسانه و به نوعي ادبيات ايران
- شناخت اقوام و هنر فولکلور
- آشنايي با هنرمندان و دانشمندان جهان
- کسب مهارت هاي هنري
ج:حاصل پروژه
۱-پرورش انسانهايي مسول وآگاه وخلاق
۲-بدست آوردن مهارتهاي ضروري براي زندگي وکارآفريني
۳-پرسشگري وپژوهشگري
۴-تفکر سريع وخلاق
۵-شکوفايي استعدادها
شايد اين يک تعصب باشد … ولي من باور نميکنم که انساني، علت صعودش به قله را ديدنِ منظرهي اطراف بيان کند!
هيچ کسي سختي کوهستان را براي ديدنِ يک منظره تحمل نميکند.»

پي نوشت:
[۱] مولف: نازيلا پاکياري ناشر: تيلور | تاريخ نشر: ۲۲ مرداد، ۱۳۸۶
[۲] مؤلفان: نفيسه توسلي، نازيلا پاکياري ناشر: تبلور زبان ۱۳۸۷
منبع: تنديس
