سوگنامه ای برای جلدها: نگاهی به تغییرات عکس جلد مجلات در ۱۰۰ سال
به گزارش سرویس عکاسی گالری آنلاین به نقل از عکس آنلاین ، روی جلد مجلات و عکسهایشان چگونه طی 100 سال اخیر دچار تغییر شد؟ شاید پاسخ آن را بایستی نه تنها در طراحی و تصاویری که کمپانیهای بزرگ رسانهای میپسندند بلکه باید آن را در تغییر فرهنگ و شیوههایی که ما را قائل به تفکر میکنند جستجو کرد. کارن چنگ و جری گابرا تصمیم گرفتند تا این مسئله را کنکاش کنند.
چنگ چنین میگوید: من سعی کردم تا روی جلد مجلات بزرگ را طی صد سال اخیر جمعآوری کنم. آنها باید با یکدیگر رقابت میکردند تا در صدر اخبار باقی بمانند . همین نکته باعث این تغییر و به اصطلاح خودشان تکامل در صد سال اخیر شده است.
عکسهای روی جلدِ مجلهی کامپولیتن با زنانی که بسیار محافظهکارانه لباس پوشیده بودند شروع شد. پس از آن، آنها شروع کردند تا جاهایی از بدن جنس مونث را نشان دهند و این امر به مرور رشد کرد. سرانجام آنها شروع به نمایش عکسهایی با پُزهای تحریک آمیز کردند. همانطور که جامعهی زن طی قرن بیستم دارای حقوق اجتماعی بیشتر میشد سعی میکدند تا بتوانند آن چیزهایی را بیشتر به تن کنند که تا قبل از آن از داشتن و پوشیدنشان محروم بودند. و شاید همین امر باعث بالاتر رفتن فروش مجلات شد! آزادیِ زن به زعم این جنس و سوء استفادهی مجلات بزرگ از این امر!
در میان این مجلات آنچه که تعجب برانگیز است عکسهای روی جلد مجلهی نشنال جئوگرافیک بود. این مجله بر خلاف مجلات دیگر مانند وُگ تا دههی 60 میلادی شروع به نمایش روی جلد تمام عکس نکرد. از میان مجلات نوجوانان میتوان به سونتین اشاره کرد که به جای پیامهایی برای شیوهی زیستن به این قشر در دهههای اخیر آنها را به این سو میکشاند که چگونه به عنوان یک نوجوان بینقص و تحریکآمیز جلوه کنیم!! با مقایسهی تمامی اینها میتوان تنها به یک فرمول رسید:یک عکاسی پرتره از یک شخصیت مشهور و جذاب با یک متن پررنگ که تنها برای جذب کردن شما به سوی خود طراحی شده است. این تنها فرمولیست که مجلات ایشان را به فروش میرساند.
همهی این مجلات با یکدیگر خود را به بالای تاریخ صد سالهی اخیر ما رساندهاند. مطمئناً ما نیز در طی این مدت دچار جاذبهی جنسی شدهایم. بیشتر کممایه شدهایم. کمتر میخوانیم. اما در عوض بیشتر روشنفکر شدهایم!! در هر گامی جامعه آنچه را که میخواسته مورد مقبولیت واقع شود را محدود کرده است.
شاید این قیاس سوگنامهای نه برای به باد رفتن چیزی به نام فرهنگِ جامعه بلکه سوگنامهای برای هنر است؛ برای هنر زیبای عکاسی که اکنون بر روی مجلات خود را جز تکنیکی سخیف بیش نمیبیند.