نقد سیدامین بنیجمالی بر «حراج تهران» درها روی آثار کلاسیک ایرانی بسته است
به گزارش گالری آنلاین ،سیدامین بنیجمالی در تماس با سرویس هنرهای تجسمی ایسنا در مقام یک مشاور هنری، در اینباره اظهار کرد: در تماس با دفتر حراج تهران و صحبت با مسؤولان آن، متوجه شدم که سال 95 آثار کلاسیک در «حراج تهران» ارائه نخواهند شد و آنها برنامهای برای ارائه این آثار ندارند.
او ادامه داد: هرچه را که در توان داریم باید برای معرفی اساتید و بزرگان هنر کلاسیک ایران که اشخاص نجیبی هستند، به کار بگیریم، چون آنها هنرمندان ناشناختهای هستند که باید به دنیا معرفی شوند. برای اشاره به مناعت طبع و بلند نظری آن انسانهای بزرگ بد نیست عرض کنم که چند روز پیش، قرآن نفیسی را دیدم که در عهد تیموریان کتابت شده بود. هر طور حساب کردم دیدم که حداقل برای نوشتن و تذهیب آن، پنج سال زمان صرف شده، اما کاتب با افتادگی و فروتنی، در انتها فقط به این بسنده کرده که محتاج به دعای خوانندگان است، حتی اسمش را هم زیر اثرش ننوشته است. نمونههای مشابه در این زمینه زیاد است، مثلا «محمد زمان» هنرمندی بود که «یا صاحبالزمان» امضا میکرد یا «علی اشرف» با نوشتن جمله «ز بعد محمد، علی اشرف است» نامش را در عبارتی گم میکرد تا به چشم نیاید.
بنیجمالی به پتانسیل «حراج تهران» برای حمایت از هنر کلاسیک اشاره کرد و گفت: «حراج تهران» میتواند روی این زمینه مانور دهد و این فرهنگ غنی را بهصورت ملموس به دیگران نشان دهد. از حراجهایی مثل کریستیز و ساتبیز نمیتوان توقع داشت که روی عظمت هنر کلاسیک ایران تأکید کنند، اما ما از «حراج تهران» توقع داریم که فقط به ارائه آثار مدرن و معاصر اکتفا نکند و آثار غنی کلاسیک را هم به دنیا معرفی کند.
او بیان کرد: «حراج تهران» این پتانسیل را دارد که در کنار توسعه کمی اقتصاد خود، به توسعه کیفی یعنی ارتقای فرهنگ جامعه هم کمک کند و روی آن تأثیرگذار باشد که بحمدالله اثر آن مشهود است. اگر در این زمینه، گامهای صحیحی برداشته شود هنرمندان کلاسیک ایران از غربتی که بعضا دچارش هستند نجات پیدا میکنند.
این مشاور هنری همچنین به مطرح شدن ادعای تقلبی بودن اثر مرحوم استاد محمد غفاری کاشانی (کمالالملک) در چهارمین «حراج تهران» اشاره و اظهار کرد: یکی از دلایل مطرح شدن ادعای تقلبی بودن این اثر، کمکاری ماست. وقتی این اساتید و آثارشان بهصورت مستمر در حراج وطنی ما شرکت داده نمیشوند، چنین اتفاقهایی میافتد که یا ادعای تقلبی بودن آنها مطرح میشود یا تابلوی مرحوم سپهری تا دو میلیارد و 800 میلیون تومان به فروش میرسد و تابلوی کمالالملک فقط 500 میلیون تومان.
او همچنین گفت: نمیخواهم تمام مسؤولیتها را متوجه «حراج تهران» کنم. اتفاقا تیم «حراج تهران» در این زمینه بسیار زحمت میکشد، اما فعلا این حراج تنها حراج قدرتمند کشور است و شایسته است توقعها را برآورده کند. بگذارید یک جمله معترضه عرض کنم و آن اینکه چه عیبی دارد اگر چند تخته قالی نفیس هم که هنر ملی ماست، در شب حراج چکش بخورد. در هر حال فقط در سال 94 بود که آثار کلاسیک در «حراج تهران» ارائه شد و متأسفانه بهنظر میرسد جای این آثار در دورهی بعدی حراج خالی خواهد بود.
بنیجمالی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: یک عدهای که ممکن است دلسوز هم نباشند، از موقعیت حراج استفاده و ادعای تقلبی بودن اثر کمالالملک را پیراهن عثمان کردند. نمیدانم اما شاید یکی از دلایلی که «حراج تهران» نمیخواهد چنین آثاری ارائه شود، این است که همین جنجال عجیب و غریب و بدون دلیل به راه میافتد. البته من به بحث تقلبی یا اصل بودن اثر کمالالملک وارد نمیشوم، چون آن اثر را از نزدیک ندیدم؛ اما بیشک مشاوران حراج کسانی هستند که در این راه، مو سفید کردهاند. اگر اثر تقلبی بود قطعا آنها با توجه به سابقهای که دارند و زحمتی که در این زمینه کشیدهاند، اجازه وارد شدن اثر تقلبی به حراج را نمیدادند.
او همچنین در ادامهی سخنانش، به مسائلی در «حراج تهران» که نسبت به آنها انتقاد داشت نیز اشاره کرد و گفت: یکی از مواردی که در چهارمین «حراج تهران» مطرح بود ارائهی تابلویی از کمالالملک بود که در کاتالوگ حراج، سوژه این اثر «دوست محمدخان معیرالممالک» معرفی شده بود. من چند روز قبل از حراج با مسؤولان آن صحبت کردم و گفتم که سوژه اثر، دوست محمدخان نیست، بلکه «کامران میرزا» پسر ناصرالدین شاه است و عکسی را که در وین اتریش چاپ شده است، به آنها نشان دادم.
بنیجمالی همچنین بیان کرد: اثر دیگری که درباره آن صحبت شد، تابلویی از استاد مرحوم میرزا عبدالمطلبخان نقاشباشی اصفهانی (مقتول در جمادیالاول 1321 هجری قمری) بود که قیمت برآوردشده برای آن بسیار پایینتر از ارزش واقعیاش بود. در واقع، قیمت برآوردشده برای اثر این هنرمند که در کسوت استادی کمالالملک بوده است، در حد آثار شاگردان کمالالملک (مرحوم آشتیانی و پتگر) بود. به همین دلیل، گفتم که این برآورد قیمت صحیح نیست.
او توضیح داد: به دستاندرکاران «حراج تهران» اثری از آن استاد مرحوم را ارائه کردم که تصویری بود از مظفرالدینشاه در روزی که به تخت نشسته بود. به آنها گفتم در چنین روز بزرگی در حالی که همه هنرمندان مطرح در دسترس دربار بودند، از این هنرمند دعوت شد که این تصویر را خلق کند. برآورد اولیه نقاشی عبدالمطلب نقاشباشی 60 تا 80 میلیون تومان بود. این اثر در «حراج تهران» به قیمت 160 میلیون تومان به فروش رسید، در حالی که آثار شاگردان کمالالملک در حدود همان قیمتهای اولیه به فروش رفتند. شاید صحبتی که شد باعث بالا رفتن قیمت اثر این هنرمند تا دو برابر شد.
بنیجمالی در پایان اضافه کرد: باید هنرمندان ناشناخته و غریب در تاریخ ایران را در چنین رویدادهایی به مردم و علاقهمندان به هنر شناساند.
انتهای پیام