اسرار نقاشی های گویا بعد 200 سال کشف شد

علت شهرت گویا با نقاشی های اش از امپراطوری فرانسه چیست؟

به گزارش گالری آنلاین ،جنگ تحمیلی به اسپانیا در سال ۱۸۰۸ گویا را با پادشاهی غیر مترقبهٔ جوزف بناپارت برادر ناپالئون بناپارت مواجه کرد. در این زمان او برای نجیب زادگان فرانسوی کار می‌کرد. اما با این حال در طول مدت جنگ بی طرف باقی‌ماند.

دقیقا قبل از رفتن وی به فرانسه یکی از چهارده اثر سیاه قلم فرانسیسکو گویا در خانه ای رعیتی بیرون از مادرید باقی ماند؛ امروزه این خانه گنجینه ای از آثا تاریخی و فرهنگی به حساب می آید که حاوی پیام های پنهانی است که در حال حاضر آشکار می شوند.

پس از دویست سال نقاشی هایی از گویا روی دیوارهای این خانه کشف شده است که تصاویر ناپلئون را حک نموده و نگاه نافذ وی را به تصویر کشیده است؛ چهره ی ناپلئون تنها شخصیتی است که در تابلو مستقیم به چشمان ببیننده خیره شده است.

ناپلئون در مرکز تصویر است و با وجود اینکه توسط همراهانش احاطه شده ات ولی نه شادی و نه نابخردی آنان مورد توجه نیست.

ناپلئون از اینکه تمرکز جهان است آگاهی کامل دارد و پوزخند وی کاملا مشهود است.

گویا نیز از انعکاس این لحظه ی تاریخی فروگذار نمی کند .

به نوعی گویا تمایل دارد تا نشان دهد ناپلئون میخواهد مقاصد خود را از متفقین خود در اسپانیا کتمان کند .

به مدت 200 سال تمام عقاید و باورهای گویا به شکل یک راز از چشم همه پنهان مانده است .

آن خانه ی رعیتی پر از آثار ی است است که گنجینه های تاریخی فرهنگی و هنری محسوب میشوند که هر کدام داستانی را بیان میکنند .

گویا با هدف پنهان کردن شخصیت واقعی آثار از صاحبان قدرت آن زمان و نیز با هدف اجتناب از زندان و تبعید اجباری آنها را کاریکاتوریزه کرده است.

به گزارش گالری آنلاین ،کشف این ویژگی ها در آثار وی ،نظریه ی بسیاری از کارشناسان را مبنی بر اینکه این آثار مفهوم خاصی نداشته و توسط ذهن مریض یک پیرمرد کارشده است را رد میکند.

از وقایع تاریخی آن زمان میتوان به نقشه ی ناپلئون برای بدست آوردن غنی ترین منبع مواد اولیه و سرمایه ی ارتش و نیز ارتشی وسیع در اروپا اشاره کرد .

در سال 1808 اسپانیا از هر جهت در فشار بود و در ورشکستگی اقتصادی چندین ساله به سر میبرد جنگ برای استقلال ، وطن پرستی را دشوار تر کرد .

وضع دشوار گویا در این دوران

کارهای Goya گرافیکی از حوادث و پیامدهای تبعید وی به فرانسه و جنگ بود .دوستان لیبرال وی تبعید ،اعدام یا زندانی شده بودند .

پس از اینکه فرانسه در مقابل انگلستان شکست خورد تا وقتی که گویا در جولای 1814 به اسپانیا بازگردد .

فردیناند هفتم (پادشاهی اسپانیا پس از احیای دورباره اسپانیا) تصور میکرد که گویا با ناپلئون همدست شده و اعلام کرد:" گویا ، تو نه تنها مرگ بلکه سزاوار اعدام هستی از آنجایی که تو را تحسین می کنم ولی من تو را می بخشم."

در حالی که او از مسائلی چون دادگاه و سوظن رنج می برد ،با نقشه ای طرح عزیمت و فرار به فرانسه را پی ریزی نمود .

به گزارش گالری آنلاین ، بی شک تصور او بر این بوده است که آزادی در بیرون از مادرید منتظر وی بوده است. گویا امیدش را نسبت به رژیم آنتی لیبرال و تازه بازگشتهٔ اسپانیا و وضعیت اجتماعی از دست داد و در می‌سال ۱۸۲۴ اسپانیا را ترک کرد و به بورداکس و سپس به پاریس رفت. او در سال ۱۸۲۶ به اسپانیا بازگشت اما دوباره به بورداکس رفت و در سال ۱۸۲۸ در اثر سکتهٔ مغزی در گذشت.

"کسی که نمی تواند آتش خانه اش را خاموش کند باید آن را ترک کند."

گویا

تهیه و تنظیم ،خبرنگار گالری آنلاین آیسان کریملو

logo-samandehi