تاثير عضويت درشبكه هاي اجتماعي(تلگرام) برعملكرد هنرمندان نقاش (بخش نهم)

با توجه به موضوع تحقيق که بررسي تاثيرعضويت درشبكه هاي اجتماعي(تلگرام) بر عملكرد هنرمندان نقاش، دوازده فرضيه ي مورد نظر پژوهش به اثابت رسيده است.

يافته هاي تحقيق عبارت اند از:

يافته هاي توصيفي:

        بررسي و تجزيه و تحليل داده ها و اطلاعات جامعه ي آماري تحقيق، نشان مي دهد که ميانگين سني مخاطبان هنر نقاشي 28.97 سال مي باشد. زنان با بيشترين فراواني يعني حدود 67 درصد و مردان با فراواني کم تر يعني 33 درصد از جامعه ي آماري ما را تشکيل مي دهند. حدود 58.2 درصد جامعه آماري، مجرد و 41.8  درصد متأهل مي باشند. بر اساس آمار بدست آمده حدود 53.2 درصد مخاطبان هنر نقاشي داراي تحصيلات ليسانس و 24.17 فوق ليسانس و دکتري مي باشند. اين آمار نشان مي دهد بيشتر مخاطبان مد نظر ما داراي تحصيلات دانشگاهي  هستند. از آن جايي که جامعه آماري ما،  اعضاي انجمن نقاشان ايران مي‌باشند، داده هاي بدست آمده از ميزان مراجعه  به سايت انجمن  نقاشان، بيانگر اين است که 34.5 درصد مخاطبان هر دو هفته يک بار به سايت انجمن  نقاشان مراجعه مي‌نمايند و پاسخگوياني که در هفته يک بار به سايت انجمن نقاشان مراجعه مي‌نمايند با فاصله کمي يعني 33.8 درصد در رتبه ي دوم قرار مي‌گيرند. همچنين 23.8 درصد پاسخگويان هفته اي سه بار و 7.9 درصد از پاسخگويان هرروز به سايت انجمن  نقاشان مراجعه مي‌نمايند. 

                در خصوص رابطه سبک نقاشي با گروه هاي شبکه‌هاي اجتماعي بيشتر پاسخگويان گزينه هاي زياد و خيلي زياد را انتخاب نمودند (66 درصد). همچنين تنها 4 نفر گزينه متوسط را انتخاب نموده اند.

                در خصوص منبع مورد استفاده جهت شرکت در  نمايشگاه هاي نقاشي بيشتر پاسخگويان(50.6 درصد) ازمنبع تلگرام، همچنين حدود 33 درصد از پاسخگويان از پيشنهاد دوستان، استفاده مي کنند. نکته  قابل توجه در داده هاي بدست آمده اين است که منبع تلويزيون نقش بسيار کمي(حدود 2 درصد) را در منابع مورد توجه جهت شرکت در  نمايشگاه هاي نقاشي ايفا مي کنند.

                در خصوص نظر اعضاي خانواده در باره عضويت در گروه هاي شبکه  هاي اجتماعي  (26.73 درصد) خيلي زياد و 7.32 درصد گزينه زياد را انتخاب نموده اند. و اين نشان مي‌دهد تقريبا نيمي از خانواده‌ها با عضويت اعضاي خانواده در گروه هاي شبکه‌هاي اجتماعي موافق نيستند.

                طبق آمار بدست آمده بيشتر پاسخگويان از تلگرام استفاده مي کنند(67.7 درصد). همچنين پاسخگوياني که بيشتر از وايبر و لاين استفاده مي کنند، کم ترين تعداد و 6 درصد کل را شامل مي شوند. از داده‌هاي بدست آمده مي توانيم به اين نتيجه برسيم که در حال حاضر شبکه اجتماعي تلگرام پرمخاطب‌ترين شبکه‌هاي اجتماعي در بين هنرمندان نقاش هستند و حدود 68 درصد از ميان پاسخگويان، طرفدار آن هستند. همچنين بيشتر پاسخگويان از 5 تا 7 ساعت در روز، از شبکه‌هاي اجتماعي استفاده مي‌کنند (53.47درصد).  همچنين پاسخگوياني که  کم تر از 1 ساعت از شبکه‌هاي اجتماعي استفاده مي‌کنند، با 4.39 درصد کمترين تعداد از پاسخگويان را شامل مي شوند. بر اساس داده‌هاي بدست آمده 71.77 درصد هنرمندان نقاش در طول روز بيشتر از 5 ساعت از شبکه‌هاي اجتماعي استفاده مي کنند. همچنين مشاهده مي‌شود 88  درصد از پاسخگويان در شبکه‌هاي اجتماعي مرتبط با هنر نقاشي عضو هستند و تنها 12 درصد آنها در شبکه‌هاي اجتماعي مرتبط با هنر نقاشي عضو نيستند.

        طبق نظر مخاطبان مهم ترين ملاک آن ها در مورد شبکه‌ي اجتماعي ايده آل به ترتيب ويژگي سرعت بالا را مهمترين ملاک در مورد شبکه‌هاي اجتماعي مي دانند(65.93 درصد). همچنين عدم احتمال فيلترينگ، مقوله اي است که دومين ملاک مهم شبکه‌هاي اجتماعي ايده آل، در نظر پاسخگويان مي‌باشد (حدود 64.1 درصد). و امنيت بالا سومين ملاک مهم شبکه‌هاي اجتماعي ايده آل مي باشد.

       طبق آمار بدست آمده ميزان تمايل پاسخگويان به عضو نمودن دوستانشان در گروه هاي شبکه‌هاي اجتماعي، در نسبت زياد 49.7 درصد و در نسبت خيلي زياد 21.5 درصد مي باشد. بر اساس داده هاي بدست آمده حدود 71 درصد هنرمندان، تمايل فراواني در عضو نمودن دوستانشان در  گروه هاي نقاشي شبکه‌هاي اجتماعي، دارند.

 پاسخگويان در نسبت ميزان توجه زياد 44.6 درصد و در نسبت ميزان توجه خيلي زياد 29.5 درصد، به خود اختصاص داده اند. بر اساس داده هاي بدست آمده به اين نتيجه مي رسيم که حدود 70 درصد هنرمندان نقاش توجه فراواني به عکس ها و پوستر هاي نمايشگاه هاي نقاشي مي کنند.

                 آمار بدست آمده نشان دهنده ي اين است که تعداد پاسخگوياني که به مقدار زياد به کيفيت شبکه‌هاي اجتماعي که در آن عضو هستند، توجه مي کنند 44.6 درصد و کساني که خيلي زياد توجه مي‌کنند 33.8 درصد مي باشند. کساني به مقدار کم به کيفيت شبکه‌هاي اجتماعي که در آن عضو هستند توجه دارند، حدود 4 درصد مي باشند. بر اساس داده هاي بدست آمده حدود 78 درصد هنرمندان نقاش به ميزان زيادي به شبکه‌هاي اجتماعي که در آن عضو هستند توجه مي کنند.

                همچنين آمار بدست آمده نشان دهنده اين است که تعداد پاسخگوياني که به مقدار زياد  به نقد‌ها درباره نمايشگاه هاي نقاشي در گروه هاي شبکه‌هاي اجتماعي که در آن عضو هستند منتشر مي‌شود، اهميت مي دهند 48.2 درصد و کساني که خيلي زياد اهميت مي دهند 16.5 درصد مي باشند. کساني به مقدار کم به نقد ها و تعاريف، درباره ي خبر برگزاري نمايشگاه که در گروه هاي شبکه‌هاي اجتماعي که در آن عضو هستند منتشر مي شود، اهميت مي دهند، حدود 9 درصد و کساني که به مقدار متوسط اهميت مي دهند، 26.6 درصد مي باشند. بر اساس داده هاي بدست آمده حدود 65 درصد هنرمندان نقاش به نقد ها و تعاريف، درباره ي خبر برگزاري نمايشگاه که در گروه هاي شبکه‌هاي اجتماعي که در آن عضو هستند منتشر مي شود، اهميت مي دهند. تعداد پاسخگوياني که به مقدار زياد به حضور افراد سرشناس و مشهور (هنرمندان نقاش و…) در گروه هاي نقاشي شبکه‌هاي اجتماعي توجه مي کنند 47.5 درصد و کساني که خيلي زياد توجه مي کنند 26.6 درصد مي باشند. کساني به مقدار کم به حضور افراد سرشناس و مشهور (هنرمندان نقاش و…) در گروه هاي نقاشي شبکه‌هاي اجتماعي توجه مي کنند، حدود 8 درصد و کساني که به مقدار خيلي کم توجه مي کنند 1.4 درصد و کساني که به ميزان متوسط توجه مي‌کنند 16.5 درصد مي‌باشند.

                تعداد پاسخگوياني که به مقدار زياد به تشويق دوستانشان به شرکت در نمايشگاه هاي نقاشي مورد‌پسندشان، در شبکه‌هاي اجتماعي تمايل دارند، 44.6 درصد و کساني که خيلي زياد تمايل دارند 26.6 درصد مي باشند. کساني به مقدار کم به تشويق دوستانشان به شرکت در نمايشگاه هاي نقاشي مورد پسندشان، در شبکه‌هاي اجتماعي تمايل دارند، 5 درصد و کساني که به مقدار خيلي کم تمايل دارند 0.7 درصد و کساني که به ميزان متوسط تمايل دارند 32 درصد مي باشند. بر اساس داده هاي بدست آمده حدود 71 درصد مخاطبان هنر نقاشي مقدار زيادي به تشويق دوستانشان به شرکت در نمايشگاه‌هاي نقاشي مورد پسندشان، در شبکه‌هاي اجتماعي تمايل دارند.

                تعداد پاسخگوياني که به مقدار زياد به يادداشت ها و متون نوشته شده در شبکه‌هاي اجتماعي  مورد علاقه ي آن ها نشسته اند، توجه مي کنند 52.5 درصد و کساني که خيلي زياد توجه دارند 20.9 درصد مي باشند. کساني به مقدار کم به يادداشت ها و متون نوشته شده در شبکه‌هاي اجتماعي توسط افرادي که به گالري هاي نقاشه رفته اند، توجه مي کنند، 4.3 درصد و کساني که به مقدار خيلي کم توجه مي کنند 0.7 درصد و کساني که به ميزان متوسط توجه مي کنند 21.5 درصد مي باشند. 

                مهمترين مزيت استفاده از شبکه‌هاي اجتماعي از نگاه هنرمندان نقاش، سرعت انتقال پيام (19.7 درصد) است. همچنين مزيت هايي از جمله دسترسي آسان مخاطبان به محتوا (17.7 درصد) و گستردگي دايره مخاطبان اين شبکه‌ها (16.3 درصد) و تعامل پويا بين افراد و اعضاي گروه هاي شبکه‌هاي اجتماعي  (15.4درصد) و امکان ايجاد مکالمه ي چند نفري به صورت هم زمان (15.4 درصد) و عدم پرداخت هزينه جهت ارتباط (14.9 درصد)  و ساير موارد (0.5 درصد)، به ترتيب در اولويت هاي بعدي هنرمندان نقاش قرار مي گيرند.

2-1-5.  يافته هاي تبييني:

1)     نتيجه گيري در خصوص فرضيه اول:

           به نظر مي‌رسد شبکه‌ي اجتماعي تلگرام نسبت به تبليغات رسانهاي در جذب هنرمندان نقاش مؤثرتر و موفقتر ظاهر مي شوند دهد با توجه به ميزان ارزش کندال تاوسي و سطح معناداري بدست آمده كه کمتر از 0/05 مي باشد؛ بين دو متغير شبکه‌ي اجتماعي تلگرام نسبت به تبليغات رسانهاي در جذب هنرمندان نقاش مؤثرتر و موفقتر ظاهر مي شوند رابطه معناداري وجود دارد. فرض اينکه شبکه‌ي اجتماعي تلگرام نسبت به تبليغات رسانهاي در جذب هنرمندان نقاش مؤثرتر و موفقتر ظاهر مي شوند،پذيرفته مي‌شود. بنابر اين درستي فرضيه ي اول ما اثبات مي گردد.

2)     نتيجه گيري در خصوص فرضيه دوم:

        به نظر مي رسد حضور افراد مشهود (پيشکسوت هنر–نامدار) و شناخته شده در گروه هاي تشکيل شده توسط عوامل توليد هر پروژه در شبکه‌ي اجتماعي تلگرام در جلب نظر هر چه بيشتر مخاطبان و هنرمندان مؤثر واقع شوند.

                دراين فرضيه چنانچه درصد مشاهده شده بزرگتر يا مساوي درصد آزمون باشد مستقيماً فرضيه صفر را مي پذيريم. در غيراين صورت، به سطح معني داري (sig) نگاه مي كنيم. اگر بيشتر از 5% شده باشد فرضيه صفر تأييد مي گردد. در جدول اول مقدار OP مساوي 7%  شده است و مقدار  Sigهم کوچكتر از 5% شده است لذا فرضيه صفر رد و فرضيه يک تأييد مي گردد. يعني حضور افراد مشهور (پيشکسوت هنر–نامدار و..) و شناخته شده در گروه هايي تشکيل شده  هر پروژه در شبکه‌هاي اجتماعي مي تواند در جلب نظر هر چه بيشتر مخاطبان مؤثر واقع شوند. بنابر اين درستي فرضيه ي دوم ما اثبات مي گردد.

3)     نتيجه گيري در خصوص فرضيه سوم:

        به نظر ميرسد شبکه‌ي اجتماعي تلگرام در بين شبکههاي اجتماعي موردنظر تحقيق بيشترين نقش را در جذب مخاطبان ايفا ميکنند. دراين فرضيه با توجه به ميزان ارزش کندال تاوسي و سطح معناداري بدست آمده كه کمتر از 0/05 مي باشد؛  با توجه به وجود رابطه معنادار  بين دو متغير ميزان استفاده شبکه اجتماعي تلگرام در بين شبکههاي اجتماعي مورد نظر تحقيق بيشترين نقش را در جذب مخاطبان ايفا ميکنند و با توجه به اينکه شبکه اجتماعي تلگرام به مراتب از فراواني بيشتري نسبت به ساير شبکه‌هاي اجتماعي برخوردار است، مي توان نتيجه گرفت شبکه اجتماعي تلگرام در بين شبکه‌هاي اجتماعي مورد نظر تحقيق بيشترين نقش را در جذب مخاطب دارد. بنابراين درستي فرضيه سوم ما اثبات مي گردد.

4)     نتيجه گيري در خصوص فرضيه چهارم:

        به نظر مي رسد نقد پيرامون نمايشگاه ها در شبکه‌ي اجتماعي تلگرام نقش اساسي در عملکرد هنرمندان دارند. دراين فرضيه اگر درصد مشاهده شده بزرگتر يا مساوي درصد آزمون باشد مستقيماً فرضيه صفر را مي پذيريم. در غيراين صورت، به سطح معني داري (sig) نگاه مي كنيم. اگر بيشتر از 5% شده باشد فرضيه صفر تأييد مي گردد.در جدول اول مقدار OP کوچكتر از 70%  شده است و مقدار Sig هم کوچكتر از 5% شده است لذا فرضيه صفر رد و فرضيه يک تأييد مي گردد. يعني نقد و بحث پيرامون نمايشگاه ها در شبکه‌هاي اجتماعي نقش اساسي در عملکرد هنرمندان  نقاش دارد. بنابر اين درستي فرضيه ي چهارم ما اثبات مي گردد

5)     نتيجه گيري در خصوص فرضيه پنجم:

          به نظر مي رسد بين ميزان استفاده از شبکه‌ي اجتماعي تلگرام توسط مخاطبين گالري ها و ميزان رفتن آن ها به نمايشگاه رابطه وجود دارد. دراين فرضيه با توجه به ميزان ارزش کندال تاوسي و سطح معناداري بدست آمده كه کمتر از 0/05 مي باشد؛ بين دو متغير ميزان استفاده از شبکه‌هاي اجتماعي توسط مخاطبين گالري ها و ميزان رفتن آن ها به نمايشگاه رابطه معناداري وجود دارد. بدين ترتيب فرض صفر (مبني بر اينکه بين ميزان استفاده از شبکه‌هاي اجتماعي توسط مخاطبين گالري ها و ميزان رفتن آن ها به نمايشگاه رابطه وجود ندارد) رد مي شود و فرض خلاف (مبني بر اينکه بين ميزان استفاده از شبکه‌هاي اجتماعي توسط مخاطبين مخاطبين و ميزان رفتن آن ها به نمايشگاه رابطه وجود دارد) پذيرفته مي¬شود. بنابر اين درستي فرضيه ي پنجم ما اثبات مي گردد.

6)      نتيجه گيري در خصوص فرضيه ششم:

      به نظر مي رسد مخاطبان هنر نقاشي براي انتخاب نمايشگاه هاي موردنظر خود بيشتر در اينترنت و از طريق دوستان و اطرافيان استفاده مي کنند. دراين فرضيه چنانچه درصد مشاهده شده بزرگتر يا مساوي درصد آزمون باشد مستقيماً فرضيه صفر را مي پذيريم. در غيراين صورت، به سطح معني داري (sig) نگاه مي كنيم. اگر بيشتر از 5% شده باشد فرضيه صفر تأييد مي گردد. در جدول اول مقدار OP مساوي 70%  شده است و مقدار Sig هم کوچكتر از 5% شده است لذا فرضيه صفر رد و فرضيه يک تأييد مي‌گردد. مي‌توان نتيجه گرفت مخاطبان هنر نقاشي براي انتخاب نمايشگاه مورد نظر خود، بيشتر از اينترنت و از طريق دوستان و اطرافيان استفاده مي کنند. بنابر اين درستي فرضيه ي ششم ما اثبات مي‌گردد.

   

7)     نتيجه گيري در خصوص فرضيه هفتم:

         به نظر مي رسد مخاطبان آثار هنري و هنرمندان پس از لذت بردن از ديدن نمايشگاه هاي خوب، آن را از طريق شبکه‌ي اجتماعي تلگرام به ساير دوستان خود پيشنهاد مي کنند. باتوجه به ميزان سطح معناداري به دست آمده 000/0=sig کمتر از 0/05 خطا مي¬باشد که با 95 درصد اطمينان مي توان گفت   فرضيه صفر رد و فرضيه يک تأييد مي گردد. يعني مخاطبان آثار هنري و هنرمندان پس از لذت بردن از ديدن نمايشگاه‌هاي خوب، آن را از طريق شبکه‌ي اجتماعي تلگرام به ساير دوستان خود پيشنهاد مي‌کنند. بنابراين درستي فرضيه‌ي هفتم ما اثبات مي گردد.

8)     نتيجه گيري در خصوص فرضيه هشتم:

     با توجه به اينکه 0/05 =α > 00/0= سطح معني¬دار بودن (4/101>  )، فرضيه H0 رد مي‌شود. يعني در سطح 0/05 =α بين جنسيت افراد پاسخگو و ميزان مراجعه به سايت انجمن نقاشان رابطه معناداري وجود دارد.

9)     نتيجه گيري در خصوص فرضيه نهم:

  با توجه به اينکه 0/05 =α > 00/0= سطح معني¬دار بودن (4/311>  )، فرضيه H0 رد مي‌شود. يعني در سطح 0/05 =αبين ميزان سن مخاطبان و عضويت در شبكه هاي اجتماعي رابطه معناداري وجود دارد

10)    نتيجه گيري در خصوص فرضيه دهم:

   با توجه به اينکه 0/05 =α > 00/0= سطح معني¬دار بودن (4/88>  )، فرضيه H0 رد مي‌شود. يعني در سطح 0/05 =αبين جنسيت پاسخگويان و ميزان استفاده از شبكه هاي اجتماعي رابطه وجود دارد.

11)    نتيجه گيري در خصوص فرضيه يازدهم:

     با توجه به اينکه 0/05 =α > 00/0= سطح معني¬دار بودن (4/782>  )، فرضيه H0 رد مي‌شود. يعني در سطح 0/05 =α بين عضويت پاسخگو در شبكه هاي اجتماعي هنر نقاشي و ملاك‌هاي او رابطه معناداري وجود دارد .

12)    نتيجه گيري در خصوص فرضيه دوازدهم:

    با توجه به اينکه 0/05 =α > 00/0= سطح معني¬دار بودن (4/101>  )، فرضيه H0 رد مي‌شود. يعني در سطح 0/05 =αبين نظر پاسخگودر مورد مزيت هاي استفاده از شبكه هاي اجتماعي و جنسيت آنان رابطه معناداري وجود دارد.

3-5.  نتيجه گيري:

        در حال حاضر اينترنت و شبکه‌هاي اجتماعي به صورت همسو با رسانه هاي جمعي و به طور کلي با مقولات جامعه‌ي توده‌اي در حال حرکت اند و به نوعي مکمل آن ها محسوب مي گردند. بر اساس گفته مهدي‌زاده (1384) کاربران اينترنتي از جمله مخاطبان شبکه‌هاي اجتماعي به مثابه مخاطبان عامل به شمار مي‌روند که مي توانند بر اساس ميل و خواسته و سليقه ي شان به محتواي مورد نظرشان رجوع کنند.

        طبق آمار بدست آمده از اين پژوهش، مخاطبان هنر نقاشي به طور متوسط، بيشتر از 5 ساعت در طول روز از شبکه‌هاي اجتماعي استفاده مي کنند که اين امر مربوط به ويژگي هاي مهم شبکه‌هاي اجتماعي از جمله سرعت انتقال پيام مي شود.  طبق نظريه ي جامعه‌ي اطلاعاتي دانيل بل يکي از ويژگي‌هاي استفاده از شبکه‌هاي اجتماعي، افزايش درآمد ها از طريق پيام رساني رايگان است. اکثر برگزارگنندگان نمايشگاه هاي نقاشي به دنبال کم هزينه ترين کانال، جهت تبليغات و بازاريابي هستند و همگي توان اقتصادي لازم مبني بر سفارش تيزر در شبکه‌هاي تلويزيوني و بيلبورد در خيابان هاي شهر و آگهي در مطبوعات را ندارند. بنابراين اين افراد سوق داده مي شوند به کانالي که کم هزينه ترين باشد و بيشترين بازخورد را برايشان به ارمغان بياورد و اين همان ويژگي ديگري است که بل از آن به عنوان عقلانيت به معناي کاربرد منابع با حداقل هزينه و تلاش و انجام دقيق ترين پيش بيني درباره جهت گيري اقتصادي و اجتماعي، ياد مي‌کند. اين امر نشان دهنده ي يکي از تفاوت هاي اصلي جامعه توده اي و جامعه ي شبکه اي است. بر اساس اين تفاوت در جامعه ي شبکه اي، مقوله ي اقتصاد به صورت سرمايه‌داري جمعي است و شکاف طبقاتي از بين مي رود ولي در جامعه ي توده اي مقوله ي اقتصاد، سرمايه داري سازماني است و نظام سلسله مراتبي وجود دارد. با توجه به اين که در رسانه هاي جمعي از جمله تلويزيون، آنگونه که بايد و شايد به مقوله ي هنر نقاشي پرداخته نمي شود و هزينه ي تبليغات در شبکه‌هاي تلويزيوني بسيار بالا است، اين رسانه ها جايشان را به فضاي مجازي مي دهند.

        بر اساس گفته‌ي کاستلز (1385) شبکه‌ها ساختارهاي بازي هستند که مي‌توانند بدون هيچ محدوديتي گسترش يابند و نقاط شاخص جديدي را در درون خود پذيرا شوند و تا زماني که اين نقاط توانايي ارتباط در شبکه را داشته باشند، يعني مادامي که رمز هاي ارتباطي مشترک داشته باشند، اين تعامل ادامه دارد. بر اساس اين تعريف کاستلز، افراد تا زماني که پيرامون اجرا ها در شبکه‌هاي اجتماعي به صحبت و تعامل مي پردازند،  اين زنجيره ارتباطي قطع نمي شود. نکته اي که در استفاده  افراد از شبکه‌هاي اجتماعي مؤثر است، اين است که در شبکه‌هاي اجتماعي محدوديت کمتري براي کنترل و سانسور وجود دارد و بر اساس آن هيچگونه جلوگيري از انتشار مطالب وجود ندارد؛ در صورتي که در مفهوم جامعه ي توده اي مقوله ي محدوديت و کنترل، بسيار بالا و قابل توجه و تأکيد و بر مبناي سياست‌گزاري سازماني است. بر مبناي تحليل هاي انجام گرفته شده، شبکه‌ي اجتماعي تلگرام نقش قابل توجهي در جذب مخاطبان دارد. از ويژگي هاي قابل توجه اين شبکه‌ي اجتماعي، اشتراک گذاري متون و نوشته ها و از همه مهم تر عکس‌ها و پوستر هاي نمايشگاه ها و لينک دهي به پروفايل هاي گروه ها و افراد سرشناس نقاش است، که بر مبناي اطلاعات بدست آمده، مخاطبان توجه بسياري به اسناد ديداري از جمله عکس هاي اجراها و پوسترهاي آنها دارند. بر خلاف آمار منتشر شده از سايت الکسا که وايبر را به عنوان اولين شبکه‌ي اجتماعي مورد استفاده کاربران ايراني اعلام کرده است، در حال حاضر، مخاطبان هنر نقاشي از تلگرام بيشتر استفاده مي‌نمايند.

        با توجه به نظريه جامعه شبکه‌اي که بُعد زمان و مکان را در روند ارتباط بين افراد کم رنگ نشان مي دهد و در جامعه توده‌اي حضور افراد فيزيکي است و بيشتر دروني است تا بيروني، اما جامعه شبکه‌اي زمانمند و محيط مند نيست و نوع روابط محلي جهاني وجود دارد و اين امر همان ويژگي ديگري است که بل از آن به عنوان تغيير درک مقوله زمان و مکان ياد مي‌کند و بر اين اساس شبکه‌هاي اجتماعي توانسته اند محدويت هايي پيش روي کاربران را کاهش دهند. بر اساس گفته شکرخواه (1386) که سطح چهارم دوسويگي را تسهيل ارتباطات بين فردي مي داند، استفاده از شبکه‌هاي اجتماعي توسط علاقه مندان هنر نقاشي به مراتب بيشتر از رسانه هاي جمعي مثل تلويزيون و مطبوعات است و اين امر تحت تأثير کارکرد هاي شبکه‌هاي اجتماعي مجازي است که بر مبناي اين خصلت شبکه‌هاي اجتماعي، گروه هاي هنر نقاشي جهت تبليغ و بازاريابي و جذب مخاطبان، شکل مي‌گيرند. از آن جا که در جامعه شبکه اي ارتباطات رو در رو از بسياري جهات به عنوان مهم ترين نوع ارتباط محسوب مي شود، تمايل زياد مخاطبان به تشويق ديگران پيرامون عضويت درشبکه‌هاي اجتماعي ديده شده، بسيار در عملکرد مخاطبان تأثير مي گذارد. اين امر مي تواند خارج از محيط شبکه‌هاي اجتماعي نيز انجام شود ولي در هر صورت اين نوع ارتباط به تدريج تا اندازه اي توسط ارتباطات رسانه‌اي جايگزين و تکميل مي شود و انواع کثيري از رسانه هاي ارتباطي ميان فردي و جمعي براي اين منظور مورد استفاده قرار مي گيرد.

        بر اساس گفته ي ون دايک (1999) رسانه هاي پخش جمعي که همه را تحت پوشش قرار مي‌دهند به وسيله رسانه هاي تعاملي نروکست (پخش براي مخاطبان محدود و گزينش شده)، پشتيباني و نيز تا حدي جايگزين مي شوند. اين ها به تشکيل گروه هاي جديد ارتباطي از انواع ارتباطات ميان فردي گرفته تا ارتباطات جمعي مانند چت، گروه‌هاي پيام فوري، تيم هاي مجازي در کار و جمعيت هاي مجازي براساس علاقمندي منجر خواهد شد و در نهايت اجتماعات مجازي به اجتماعات فيزيک جامعه شبکه اي افزوده مي شوند. طبق بررسي‌هاي صورت گرفته در اين پژوهش به اين نتيجه نيز دست مي يابيم که حضور افراد مشهور و شناخته شده در گروه هاي تشکيل شده توسط برگزارکنندگان نمايشگاه‌هاي نقاشي در شبکه‌هاي اجتماعي، مي تواند در جلب نظر هر چه بيشتر مخاطبان مؤثر واقع شوند و از ديگر نتايج اين پژوهش مي توان به اين عوامل اشاره نمود که نقد پيرامون نمايشگاه ها در شبکه‌هاي اجتماعي، نقش اساسي در عملکرد مخاطبان هنرنقاشي دارند. همچنين بين ميزان استفاده از شبکه‌هاي اجتماعي توسط علاقه مندان هنر نقاشي و ميزان رفتن آن ها به نمايشگا هاي نقاشي رابطه وجود دارد.

4-5. مشکلات و محدوديت هاي انجام تحقيق:

        در اين پژوهش مانند پژوهش هاي ديگر، محدوديت هايي وجود داشته که به مهمترين آن ها اشاره مي‌کنيم:

– عدم آشنايي برخي از افراد در جامعه ي آماري پژوهش، با پرسشنامه هاي آنلاين.

– عدم تحقيقات در زمينه ي موضوع پژوهش و کمبود منابع لازم.

 

5-5 راهکار هاي راهبردي:

        نتيجه پژوهش حاضر نشان دهنده ي اين است که در زمينه ي تبليغات و جذب مخاطب، شبکه‌هاي اجتماعي و تعامل بين افراد در اين شبکه‌ها به مراتب مي توانند موفق تر از تبليغات گسترده در رسانه‌هاي جمعي، ظاهر شوند. از اين رو پيشنهاد مي گردد که تئوريسين هاي تبليغاتي براي هر چه بيشتر نتيجه گرفتن در  جذب مخاطب، از شبکه‌هاي اجتماعي و تأثير آن ها بر روي مخاطبان غافل نمانند.

        با توجه به اطلاعات بدست آمده از تحقيق حاضر مي توان اين موارد را به نقاشاني که قصد انجام تبليغات موفق و مؤثر براي برگزاري نمايشگاه هاي خود دارند، پيشنهاد داد:

1-     از شبکه‌ي اجتماعي تلگرام براي اطلاع رساني پيرامون اجراهاي خود استفاده کنند. به طوري که با ساختن پروفايل مخصوص به نام نمايش مورد نظر و دنبال نمودن صفحات افراد سرشناس و مشهور و صفحات مخصوص اطلاع رساني نقاشي و گذاشتن عکس ها و پوستر نمايشگاه و به روزرساني سريع پروفايل، مخاطبان زيادي را نسبت به برگزاري نمايشگاه مطلع سازند.

2-     ساختن گروه و عضو نمودن اطرافيان خود در شبکه‌ي اجتماعي تلگرام و گذاشتن عکس هاي اجراها و پوستر آن ها و نيز گذاشتن نظرات و تعاريف و نقد هاي پيرامون اجراي مورد نظر و عضو نمودن افراد سرشناس، مي تواند در جذب هر چه بيشتر مخاطبان تأثير بگذارد.

3-     سعي نمايند مخاطباني که در گروه هاي نقاشي که در شبکه‌هاي اجتماعي ايجاد نموده اند عضو هستند را نسبت به برگزاري نمايشگاه به چالش بکشند و از افرادي که ازآن بازديد نموده اند، پيرامون نمايش سؤال بپرسند و از آن ها نظرخواهي کنند.

4-     براي عضو کردن افراد در گروه هاي نقاشي که در شبکه‌هاي اجتماعي ساخته اند، بيشتر از بين هنرمندان صاحب سبک و مشهور انتخاب شوند.

5-     لينک خبر هايي که در خبرگزاري ها پيرامون نمايشگاه هاي نقاشي درج شده است را در شبکه‌هاي اجتماعي مذکور وارد نمايند تا در دسترس همه ي اعضاي گروه قرار گيرد.

6-     سعي نمايند گروه هاي نقاشي که در شبکه‌هاي اجتماعي ساخته اند را در طول روز چندين بار به روز نمايند.

1.      منابع فارسي

1) اکبرزاده جهرمي، ج. (1388). تلويزيون تعاملي و موانع راه اندازي آن در ايران. فصل نامه پژوهش‌هاي ارتباطي. سال شانزدهم (شماره 3)، صفحه 63-37

2) برات دستجردي، ن. و صيادي، س. (1391).  بررسي رابطه بين استفاده از شبكه هاي اجتماعي بر اعتياد به اينترنت و افسردگي در دانشجويان دانشگا ههاي پيام نور شهر اصفهان. مجله تحقيقات علوم رفتاري (1391 :10) 332.

3) جهرمي، ب.  و خانيكي، ه.  و ذکايي، م. س. (1392). رسانه هاي اجتماعي و سازمان هاي  رسانه‌اي: بررسي سياستگذاري و مصرف فيسبوک در مواجهه با رسانه ملي.  فصلنامه پژوهش هاي ارتباطي. 20 (3.)80- 59 

4) چلبي، م. (1377). روش تحقيق در علوم اجتماعي. گروه جامعه شناسي، دانشگاه شهيد بهشتي.

5) حافظ نيا، م. ر. (1382). مقدمه اي بر روش تحقيق در علوم انساني. تهران: انتشارا ت سمت، چاپ هشتم.

6) حيدري، ح. و شاوردي، ت. (1392). شبكه هاي اجتماعي مجازي و قوميت؛ فرصت ها و تهديد‌هاي  پيش رو. فصلنامه پژوهش هاي ارتباطي. 20 (4 .)64- 37

7) خليلي آذر، ه. (1392). شناخت ويژگي هاي شبكه هاي اجتماعي و اثرات آنها بر روابط بين فردي  نوجوانان. فصلنامه پژوهش هاي ارتباطي. 20 (3 .)181- 155

8) درودي، ف. (1393). تحليلي از وضعيت  شبكه هاي اجتماعي. علوم اجتماعي.  (75 .)74- 71

9) دونزباخ، و. (1390). دانشنامه بين المللي ارتباطات. ويراسته فارسي مسعود کوثري و حسن بشير. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).

10) ذو الفقاري، ع. و حجازي، س. و رازي، س.(بي.تا). مقايسه کارکرد شبكه هاي اجتماعي در سبک زندگي در دو تمدن اسلامي-ايراني و غربي. ره آورد نور. (44). 21-14

11) -رئوف، م. (1393). چالش ها و فرصت هاي فراروي کاربران در شبكه هاي اجتماعي در سطوح مختلف

12) زارع رواسان، ا. و روحاني، س. و نصرتي سنزيق، ف. (1393). شبكه هاي اجتماعي چالش ها و فرصت‌ها و جايگاه آن در آموزش عالي. فناوري اطلاعات. (97). 91- 83

13) ساداتي، س.  ن و  کوهي، ا. (1392). بررسي تاثير شبكه هاي اجتماعي بر استفاده از رسانه هاي سنتي.  فصلنامه پژوهش‌هاي ارتباطي. 20 (4). 86- 65

14) سرفرازي، م. (1391). اينترنت يا تلويزيون؟ مسأله اين است… (با تأکيد بر بررسي علل گرايش مخاطبان به رسانه هاي جمعي)

15) سرمد، ز. و بازرگان، ع. و حجازي، ا. (1380). روش هاي تحقيق در علوم رفتاري. تهران:  انتشارات آگاه.

16) سلطاني فر، م. و بخشي، ش. و فرامرزياني، س. (1392). بررسي تاثيرات شبكه هاي اجتماعي  فيسبوک و توئيتر برگرايش اعضا به اين شبكه ها. فصلنامه پژوهش هاي ارتباطي. 20 (4). 190- 171

17) سلطاني فر، م. (1389) فنّاوري هاي نوين ارتباطي، تهران: انتشارات دانشگاه جامع علمي کاربردي. 

18) ضيايي پرور، ح. و عقيلي، س. و. (1388) بررسي نفوذ شبكه هاي اجتماعي در ميان کاربران ايراني. تهران: (فصلنامه  رسانه، 12)

19) عاملي، س . ر. (1389)، مطالعات استعمار مجازي آمريكا قدرت نرم و امپراتوري هاي مجازي، انتشارات امير کبير، تهران.

20) کاستلز، م. (1385). عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ، ظهور جامعة شبكه‌اي، ترجمه احد عليقليان، افشين خاکباز، حسن چاوشيان؛ ويراستهي علي پايا. (جلد 1) تهران: طرح نو، چاپ پنجم.

21) کاستلز، م. (1385). عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ، قدرت هويت، ترجمه احد عليقليان، افشين خاکباز، حسن چاوشيان؛ ويراسته‌ي علي پايا. (جلد2) تهران: طرح نو، چاپ پنجم.

22) کاستلز، م. (1385). عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ، پايان هزاره، ترجمه احد عليقليان، افشين خاکباز، حسن چاوشيان؛ ويراسته‌ي علي پايا. (جلد4)  تهران: طرح نو، چاپ پنجم.

23) کاستلز، م. (1384). مانوئل کاستلز و مارتين اينس (گفتگوهايي با مانوئل کاستلز)، ترجمه ليلا جوافشاني و حسن چاوشيان، تهران: نشر ني.

24) کلانتري، خ. (1388). مدل سازي معادلات ساختاري در تحقيقات اجتماعي- اقتصادي. انتشارات فرهنگ صبا: تهران.

25) کوثري و ديگران، م . (1387). اينترنت و آسيب هاي اجتماعي. ويراسته مسعود کوثري. تهران: نشر سلمان.

26) کوثري، م. (1386) جهان فرهنگي کاربران ايراني در شبكه دوست يابي اورکات. تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.

27) کيا، ع. ا. و نوري مرادآبادي، ي. (1391). عوامل مرتبط با گرايش دانشجويان به شبكة اجتماعي فيس‌بوک (بررسي تطبيقي دانشجويان ايران و آمريكا .مطالعات فرهنگ)–ارتباطات، دوره 13، شماره 49. صص 211

28) ماندر، ج. (1386). کندوکاوي در ماهيت و کارکرد تلويزيون. ترجمه آيدين ميرشكار. تهران: کتب صبح.

29) معمار، ث. و عدلي پور، ص. و خاکسار، ف. (1391). شبكه هاي اجتماعي مجازي و بحران  هويت (با تأکيد بر بحران هويتي ايران). فصلنامه علمي- پژوهشي مطالعات و تحقيقات اجتماعي د ر ايران/  دوره اول، شماره 4، زمستان 1391 :155-176

30) معيني علمداري، ج. (1385) تأثير هويتي اينترنت. تهران: انتشارات محراب قلم.

31) منتظرقائم، م. و تارتار، ع. (1387). اينترنت، سرمايه ي اجتماعي و گروه هاي خاموش. 

32) مولايي، م. م.(1389) شبكه هاي اجتماعي، فراتر از ابزارهاي تكنولوژيكي. پايگاه اطلاع رساني مديانيوز.

33) مولايي، م. م. (1390).  انواع کاربران شبكه هاي اجتماعي، دنياي کامپيوتر و اطلاع ات شماره 87.

34) موسويان، س. م. (1392). شبكه هاي اجتماعي. سايت آموزشي دکتر سيد مرتضي موسويان صنعت و مديريت رسانه.

35) مهدي زاده، م. (1389). نظريه هاي رسانه. تهران: نشر همشهري.

36) مهدي زاده، م. (1389).  نظريه هاي رسانه انديشه هاي رايج و ديد گاههاي انتقادي.  تهران. نشر همشهري.

37) مهدي زاده طهراني، م (1389).  مواجهه کاربران اينترنت با شبكه هاي اجتماعي و گروه بندي آنها (براساس پژوهش سايت اندرسون آناليتيكس)

38) هابرماس، ي. (1380). جهاني شدن و آينده ي دموکراسي، ترجمه  کمال پولادي، تهران: نشر مرکز.

 

سايت‌ها:

1) سايت روزنامه ي شرق،http://www.sharghdaily.ir، کد خبر: 64393  تاريخ خبر: 1394  يكشنبه 10 خرداد.

2) سايت سروش هفتگي، (1388).  شبكه هاي اجتماعي و دامنه نفوذشان در ايران.  بازيابي شده:

http://www.soroushpress.ir/news/show/?id=3127  

3) خبرگزاري ايسنا .http://www.isna.ir

نويسنده: مينا نادري

پیمایش به بالا