علي فرامرزي در حاشيه ششمين کارنماي پژوهشي مطرح کرد:

انجمن‌ها نهادهايي غير دولتي‌ هستند و بر اساس اين تفکر شکل گرفته‌اند، و بايد بر اعضاي خود متکي باشند

" انجمن با ورود در زمينه مباني نظري مي‌تواند پشتوانۀ خوبي براي هنرمندان اين حوزه ايجاد کند و نيازهاي آنها را در اين خصوص مرتفع سازد. " اين را علي فرامزري، ضمن تأکيد بر لزوم و اهميت برنامه ريزي هاي بلند مدت و هدفمند در انجمن هاي هنري بيان کرد. در ادامه خواننده گفتگوي اين هنرمند و منتقد هنري با خبرنگار گالري آنلاين خواهيد بود:

فرامرزي، برگزاري کارنماهاي پژوهشي توسط انجمن را رويداد ضروري و مفيد ارزيابي کرد و ادامه داد:

لازم است که هر چند وقت يکبار انجمن بتواند با اقدامات لازم نظارتي بر فعاليت اعضا داشته باشد و به نوعي خانه تکاني انجام دهد؛ بدين صورت که با برگزاري رويدادهايي از جمله نمايشگاه‌هاي مختلف و يا همين کارنماها متوجه شود که چه کساني هنوز به انجام فعاليت هنري مشغول هستند و کدام دسته از اعضا فعاليت کمي دارند. همچنين، انجمن متوجه مي‌شود که کيفيت کار اعضا در چه سطحي‌ست و ميانگين سن آنها چقدر است. تفکيک صورت گرفته هم به نظر من به خاطر حجم بالاي آثار از تعداد زيادي از اعضا بوده است.

اصولا از مشکلات انجمن‌ها مي‌توان به نداشتن برنامه‌هاي بلند مدت اشاره کرد. براي همين قادر نيستند که فعاليت‌هايشان را در چهارچوب مشخصي پيش ببرند و در نتيجه در مقاطع زماني مختلف با مشکلات مختلفي مواجه مي‌شوند که نمي‌دانند راه حل آنها چه هست. بنابراين، دوستاني که باعث و باني برگزاري اين رويداد بوده‌اند، آن را از نيازهاي ضروري انجمن شمرده‌اند؛ زيرا اگر انجمن بخواهد که کيفيت کارش را بالا ببرد احتياج دارد تا آمار صحيحي از اعضاي خود و ميزان فعاليتشان در دست داشته باشد.

علاوه بر اين، لازم است که چنين رويدادهايي برگزار شوند تا هنرمندان يکديگر را ملاقات کنند، کار يکديگر را ببينند و تعامل و همکاري خود را هر چه بيشتر افزايش دهند. اصلا فلسفۀ وجودي انجمن‌ها گرداوري اعضا است.

انجمن‌ها نهادهايي غير دولتي‌اند و بر اساس اين تفکر شکل گرفته‌اند که بايد بر اعضاي خود متکي باشند. براي تحقق اين امر، بايد مناسباتي را تدارک ببينند تا اعضاي انجمن در آنها شرکت کرده و بتوانند روابط بيشتري با مسئولين و ساير اعضا بر قرار کنند.

فرامرزي معتقد است که در حال حاضر و مقطع کنوني، در حوزۀ هنرهاي تجمسي نياز به وجود نظريه‌پردازان و توليد نظريه‌هاي جديد بسيار احساس است، و توضيح ميدهد:

انجمن با ورود به اين حوزه و ساختن مباني نظري مي‌تواند پشتوانۀ خوبي براي هنرمندان اين حوزه ايجاد کند و نيازهاي آنها را در اين زمينه مرتفع سازد. در غير اينصورت، نقاشي ما در خودش دچار تکرار خواهد شد، تجارب ما به فرهنگ تبديل نخواهند شد و کم کم در خودمان گم مي‌شويم و درجا مي‌زنيم. اگر دربارۀ اين موضوع به طور جدي تصميم‌گيري نشود، سرخورده و در بلندمدت دلسرد مي‌شويم؛ و همين دلسردي‌ها به پويايي جامعۀ هنرهاي تجسمي لطمۀ شديد وارد خواهند کرد.

وي معتقد است که لزومي ندارد انجمن وارد حوزۀ مسائل اقتصادي شود:

وضعيت اقتصادي در کل کشور خراب و تأثير آن بر انجمن نيز مشهود است. با توجه به تعداد اعضا، ورود به حوزۀ اقتصادي کمکي به انجمن نخواهد کرد. حتي برخي از بده‌بستان هايي پيش خواهند آمد که درخور کلاس انجمن نخواهند بود؛ خصوصا در شرايطي که فضاي اقتصادي حاکم بر کشور، فضاي خوبي نيست و ضعيف است. در نتيجه ورود به اين حوزه مي‌تواند به شخصيت فرهنگي انجمن لطمه بزند و اين طبيعت اقتصاد است. همچنين، چرخۀ اقتصادي موجود در حوزۀ هنرهاي تجسمي، چرخۀ چشمگيري نيست. به نظر به جاي اقتصاد، بهتر است که انجمن انرژي و توان خود را بر روي ارتقاي کيفيت آثار بگذارد.

مطالب مرتبط با کارنماهاي پژوهشي انجمن هنرمندان نقاش ايران:

پیمایش به بالا