
فرامرز پارسي، معمار و مرمتگر، با انتقاد از بيتوجهي به خشت در ساختمانسازي گفت: اگر آنقدر که روي بتون و سازههاي ديگر تحقيق و آزمايش انجام شده در مورد خشت هم انجام ميشد وضعيت امروزه آن بهتر بود.
به گزارش گالري آنلاين به نقل از روابط عمومي مرکز معمري اسلامي حوزه هنري، اين نشست با حمايت مرکز معماري اسلامي حوزه هنري و همکاري انجمن علمي دانشگاه علم و صنعت ايران نشست «جايگاه خشت در معماري ديروز، امروز و فردا» برگزار شد.
فرامرز پارسي، معمار، مرمتگر و بنيانگذار پژوهشکده خشت در روستاي اصفهک و پويا خزائلي پارسا، معمار و دانشآموخته معماري خاک از دانشگاه گِرِنُبل در اين محفل سخنراني کردند.
در ابتداي اين نشست، حسين ذبيح مجري کارشناس اين برنامه در مقدمهاي اظهار داشت: استاد حبيباله بنا در فتوتنامه بنايان مينويسند ما همه از خاک و آب و خشتيم. بهجرئت ميتوان گفت که خشت با هويت و ميراث ايران گرهخورده و خانهها، شهرها و خاطرات ما را در دل خود جاي داده است. معماران ايراني تلاش ميکردند مواد اوليه مورد نياز خود را از نزديکترين مکانها به دست آورند و چنان ساختمانسازي ميکردند که نيازمند به مواد اوليه مکانهاي ديگر نباشند و خودبسند باشند. بدين گونه کار ساخت با شتاب بيشتري انجام ميگرفت و ساختمان با طبيعت پيرامون خود «سازگارتر» مي شده است و هنگام نوسازي آن نيز هميشه مصالح اوليه آن در دسترس بوده است.
ذبيح خاطرنشان کرد: معماران ايراني بر اين باور بودند که مصالح اوليه بايد «بوم آورد» يا محلي باشد. به گفته ديگر فراورده (محصول) از همان محل باشد که ساختمان ساخته ميشود و تا آنجا که امکانپذير است از امکانات محلي بهرهگيري شود. براي نمونه در ساخت تخت جمشيد، بهترين سنگ را از يک معدن در نزديکي دشت مرغاب به دست ميآوردند و با ارابههاي چوبي به تخت جمشيد ميرساندند. اين سنگ را بيشتر براي روکش ديوارهاي ستبر خشتي بکار ميبردند، فرآوردن خشت نيز کار بسيار ساده بوده است.
وي همچنين گفت: معماران ايراني تا آنجا که امکانپذير بود تلاش داشتند مصالح اوليه مرغوب به کار برند و با بهترين گونه خاک، گچ، آهک و سنگ کار ميکردند. مصالحي که با آغاز عصر تجدد در ايران و همسويي با فرهنگ جهاني به فراموشي سپرده شد. اما در خلال اين فراموشي معماران و پژوهشگراني در تلاش براي بازآفريني اين فرهنگ فراموش شده بودند؛ از زندهياد نادر خليلي تا دوستاني که امروز ما در کنار ما هستند.
پارسي: خشت صرفه اقتصادي انرژي براي ساخت و استفاده دارد.
فرامرز پارسي در اين نشست به بيان نکات مثبت خشت پرداخت و آن را يکي از مسالحي که ميتواند مناسب استفاده در ساخت بناهاي امروزي باشد معرفي کرد و گفت: خاک رس به عنوان يک تعريف عمومي در ساخت خشت نقش مهم و اساسي دارد. خشت ترکيبي از رس و شن است. حتي در ايران ترکيب خاکي برخي نقاط محلي شباهت بسياري به مخلوط مورد نياز توليد خشت دارد و از همان استفاده ميکنند.
وي افزود: ديوارهاي خشتي داراي ويژگيهاي منفي و مثبت بسياري هستند. ديوارهاي خشتي داراي تاخير تغيير دمايي بسياري هستند. به اين ترتيب دماي داخل سازه قابل کنترل است. چرا که داراي قطر زيادي هستند و مزاياي تاخير حرارتي را براي ما دارند.
پارسي ادامه داد: در توليد خشت انرژي کمتري مصرف ميشود. امروزه يکي از مسائل مهم بشر انرژي لازم براي توليد هرچيزي است و خشت انرژي بسيار کمي استفاده ميکنيد.
بنيانگذار پژوهشکده خشت در روستاي اصفهک افزود: خشت بازگشتپذير به طبيعت است. يکي از مهمترين ويژگيهاي آن به لحاظ مسائل زيست محيطي اين است که خشت از جنس خاک همان منطقه است و پس از بلااستفاده شدن بار ديگر به راحتي به طبيعت بازميگردد.
پارسي در بيان معايب خشت نيز گفت: خشت در برابر رطوبت ضعيف است. چرا که داراي ساختاري بلوري است. پس در برابر سيل نيز ضعيف بوده و نميتواند ساختمان امني در اين مواقع باشد.
وي در همين راستا با انتقاد از بيتوجهي به خشت در ساختمانسازي افزود: خشت به قدر کافي مورد پژوهش قرار نگرفته است. اگر آنقدر که روي بتون و سازههاي ديگر تحقيق و آزمايش انجام شده در مورد خشت هم انجام ميشد وضعيت امروزه آن بهتر بود و شايد اجازه استفاده از آن را در سازههاي جديد امروزي ميدادند.
پارسي ادامه داد: خشت آنچنان که تصور ميشود بد نيست. متاسفانه مهندسان ما به جاي پرداخت و شناخت دقيق بهتر آن، خشت را حذف و بدون هيچ ملاحظهاي کنار گذاشتند. اين در حالي است که تا سال 1385 سازههاي بسياري در نقاط مختلف کشور با خشت ساخته شده و روي پا بودند. بسياري از اين خانهها به دوره قاجار مربوط ميشوند. حتي در دوره رضاشاهي نيز ساختمانهاي بسياري با خشت ساخته شدهاند. از خيابان طالقاني تا انقلاب ساختمانهاي بسياري وجود دارد که جنس خشتي داشتند. اين ساختمانها از دوره رضاشاهي و پهلوي دوم هستند و حتي در اوايل انقلاب نيز خيلي از مردم ساختمانهايشان را با خشت ميساختند.
وي اصفهک خراسان جنوبي را به عنوان مکاني با ساختمانهاي خشتي نمونهاي مناسب تحقيقات معماري عنوان کرد و گفت: دليل اينکه ساختمانهاي خشتي پس از سالهاي خيلي طولاني بالاخره فرو ريختهاند الحاقات غير خشتي به آن سازهها بود. چرا که هنگام مرمتهاي جديد ساختهاي خشتي و يا به هر دليل ديگري از آجر و آهن استفاده کردهاند. به عنوان مثال در زلزله بم و بلايي که بر سر ارگ بم آمد.
پارسي افزود: مشکل اصلي خشت نيز همين است که در ساختمانهاي خشتي الحاقات غير خشتي استفاده شده است. پس در مرحله اول بايد الحاقات بد را از خشت حذف کنيم و به جاي عدم استفاده از خشت به تزريق رس به همراه کمي آهک به ترکهاي خشت اقدام کنيم. در مرحله بعد لازم است سر ديوارها را کلاف کشي کنيم. علاوه بر آن ميتوانيم به طاقها از کِش فلزي استفاده کنيم تا مقاومت آن را در برابر زلزله بيشتر کنيم.
وي در ادامه گفت: وظيفه ما معماران امروزي اين است که خشت را به مهندسان ساختمانسازي بشناسانيم. اما براي اين کار لازم است خشت را ابتدا خودمان خوب بشناسيم؛ چرا که بسياري از پژوهشگران پيش از هر اقدامي خشت را ضعيف ميشمارند و با چنين ديدگاهي به سمت تحقيق آن ميروند. پيش از هر اقدامي بايد خشت را به خوبي بشناسيم.
پارسي ادامه داد: خشت فردا را بايد بار ديگر زنده کنيم و به جاي عبور و فراموشي به احياي آن بپردازيم. چرا بايد امروزه خانههاي خشتي را خراب کنيم و به جاي آن ساختمانهايي با بلوک سيماني بسازيم.
وي در پايان سخنانش گفت: نيوزيلند کشوري است که براي خشت آييننامه نوشته است و به مهندسان خود اجازه ميدهد سازههاي خشتي داشته باشند. در حالي که در ايران که مهد خشت دنياست از سوي مسکن و شهرسازي اين اجازه داده نميشود.
خزائليپارسا: زندگي چهل درصد جمعيت دنيا در ساختمانهاي خاکي
پويا خزائليپارسا، معمار و دانشآموخته معماري خاک از دانشگاه گِرِنُبل، نيز در ابتداي سخنان خود در اين محفل علمي با نمايش تصاويري ويدئويي به ارائه گزارشهايي از حضور خود در کمپهاي افغاني و سوري در ايران و ديگر کشورها پرداخت و گفت: ما با حضور در اين کمپها سعي کرديم تا بدون ورود هرگونه مواد سازنده از منطقهاي ديگر پناهگاههايي بسازيم. به اين ترتيب به خاک و شنهاي موجود در طبيعت همان کمپها بسنده کرده و سازههاي مناسبي را توليد کرديم.
وي با نمايش ويدئوهاي علمي و با بيان مطالب علمي سعي در تغيير نگاه دانشجويان اين رشته کرد تا از کوچکترين مشاهدات خود از سادهترين عناصر سازنده طبيعت از جمله خاک رس، نمک و آهک و آب و … غافل نشوند.
خزائلي پس از آن به سوي معماري نوين رفت و به نمايش تصاويري از معماري خاک و خشت به صورت مدرن پرداخت و گفت: جريان معماري خشت و معماري خاک توان بسياري در مدرنيته نيز دارند.
خزائلي ادامه داد: معماري خاک يک معماري طبيعي است و توانسته جامعه، فرهنگ، ساختمان و طبيعت را با هم پيوند بزند.
وي در پايان سخنانش در اين محفل گفت: چهل درصد جمعيت دنيا امروزه در ساختمانهاي خاکي زندگي ميکنند. همچنين حدود پنجاه درصد مردم ايران در چنين ساختمانهايي زندگي ميکنند که رقم قابل توجهي است.
خزائلي پس از اين نشست در گفتوگو با خبرنگار پايگاه خبري حوزه هنري نيز گفت: هدف از برگزاري اين محفل تغيير نگاه دانشجويان رشته معماري و شهرسازي به خشت و معماري خاک است؛ چرا که بايد نگاه پوياي گذشته به خاک و خشت بار ديگر در نسل جديد معماري ما زنده شود. در معماري معاصر امروز ايران شايد هيچکسي را نتوانيد بيابيد که به اين مقوله مهم توجه کافي داشته باشد.
خزائلي در پايان گفت: ما در اين محفل علمي سعي کرديم تا گزارشي از فعاليتهاي خودمان در نقاط مختلف جهان در حوزه معماري خاک دانشجويان را با اين موضوع علمي آشنا کنيم. همچنين دانشجويان از خلاقيتهاي بومي و علمي معماري خاک در ديگر کشورهاي جهان مطلع شوند تا شايد ايجاد انگيزه و تحولي در نگاه و فعاليتهاي دانشگاهي آنها در آينده شود.
گفتني است، نشست «جايگاه خشت در معماري ديروز، امروز و فردا» با حمايت مرکز معماري اسلامي حوزه هنري و همکاري انجمن علمي دانشگاه علم و صنعت ايران در دانشکده معماري و شهرسازي اين دانشگاه با حضور و استقبال گسترده دانشجويان برگزار شد.
