تاریخنگاری هنر ایران بررسی شد
به گزارش گالری آنلاین به نقل از روابط عمومی فرهنگستان هنر، نشست تخصصی «تاریخ نویسی هنر در ایران» عصر یكشنبه 25 آبان در سالن سینما تك موسسه فرهنگی- هنری صبا وابسته به فرهنگستان هنر برگزار شد. این نشست كه در حاشیه نمایشگاه تخصصی «كتاب هنر» برگزار شد، نخستین نشست تخصصی است كه در هفته كتاب با عنوان «تاریخ نویسی هنر در ایران» مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
جواد علیمحمدی استاد دانشگاه هنر، تدریس ترجمه را آفتی برای هنر برشمرد و اظهار داشت: میبایست به جمله معروفی از دكتر داریوش شایگاه در كتاب «آسیا در برابر غرب» اشاره كنم كه در این كتاب آورده : ما شرقیها دچار شك خلاق نشدیم. من هم با گفته شایگان موافقم؛ زیرا طبق یک قانون نانوشته، تمام تاریخنگاری ایرانیان را غربیها انجام دادهاند و ما آن متون را تبدیل به جزوههای دانشگاهی کرده و تدریسشان میکنیم.
وی به تشریح وضعیت تاریخنگاری در سدههای گذشته پرداخت و افزود: تاریخ هنرنویسی در غرب، متعلق به سده نوزدهم است که البته آن نیز میراث سده هیجدهم است. الگوی تاریخنویسی هنری در ایران نیز با الگوی همان سده هیجدهمی انجام میشود و متاسفانه خروجی این دست نوشتهها با این الگوی عقب مانده چندان جالب و درخور نیست.
این پژوهشگر در زمینه تاثیر تحولات اجتماعی بر تاریخنگاری ادامه داد: آثار هنری آینه تمامنمای تحولات اجتماعی است و متاسفانه باز هم باید بگویم ما هیچ توجهی به این تحولات نداشته و نداریم و نسل جدید در یک دور تسلسل گرفتار شده است. «آپارتاید تاریخی» دیگر معضل ماست. در دوره پهلوی اول، با جشنهای 2500 ساله، مبنای تاریخی ایران تغییر کرد و یک نگاه «پان ایرانی» در کشور شکل گرفت و مبنای معرفی نیز دوره «هخامنشیان» قرار گرفت. همین مطلب آغازگر دورهای شد تا تاریخ به عنوان «توتم» شناخته شود و امر قدسی بر آن مرتبط شود تا به هیچ عنوان نتوانیم به آن نزدیک شویم.
این نویسنده افزود: نوشتن تاریخ هنر یک کشور از عهده یک شخص بر نمیآید، بلکه نوشتن تاریخ هنر یک کشور نیازمند حلقهای از فلاسفه، جامعهشناسان و هنرمندان است، که متاسفانه این حلقه را نداریم.
در ادامه این نشست علیاصغر میرزایی مهر، به پیشینیه تاریخ هنرنویسی در ایران از سوی ایرانیها و غربیها پرداخت و عنوان کرد: پیش از دوره تیموریان تاریخنگاری هنری مبتنی بر نقاشی و معماری وجود ندارد، البته «میرزا حیدر دوغلات» ازجمله افرادی بود که در نوشته خود به تاریخ نقاشی به صورت جزیی پرداخته است. وی در کتاب «تاریخ رشیدی» خود در دو صفحه بسیار کوتاه درباره هنرمندان و نقاشان ایرانی مطلب نوشته است.
وی با اشاره به برخی شبهات تحلیلگران درباره نوشته قاضی احمد منشی گفت: با این همه کتاب «گلستان هنر» نوشته احمد منشی، در زمان خود جدیترین کتاب در این زمینه است. که در آن بخشی به نقاشان و بخش دیگر به خوشنویسان اختصاص داده شده است.
این محقق افزود: خوشحال نیستم که بگویم، بیشتر تاریخ هنر ایران از سوی غربیها نوشته شده است اما سفرای انگلیس و امریکا در ایران و برخی دیگر از مستشرقان به نوشتن تاریخ هنر ایران اقدام کردهاند که در نوع خود مناسب است.
در ادامه نشست، محمدحسن حامدی، پژوهشگر حوزه هنربه بررسی «اسناد» موجود در حوزه تاریخنگاری پرداخت و اظهار کرد: تصمیم دارم در سخنان کوتاهی تاریخنویسی هنر را از منظر «اسناد» تاریخی بررسی کنم. مرحوم ایرج افشار، نخستین پژوهشگری بود که بررسی «اسناد» را سرلوحه کار علمی خود قرار داد. در کتابی با عنوان «قباله تاریخ» که به تازگی از مرحوم افشار مطالعه کردم به یکسری از اسناد خام برخورد کردم. در گذشته نیز تاریخ هنر را براساس اسنادی که بر مفرغ و قطعات کم حجم سیلک نوشته میشد، مینوشتند.
وی درپایان سخنرانی خود به دیگر اسناد تاریخی اشاره و افزود: درباره ابوالحسن صدیقی، مجسمهساز، 6 جلد کتاب پیدا کردم اما آقای پاکباز، تنها دو پاراگراف در کتاب خود نوشته است. در سالهای گذشته از تاریخ درس می گرفتیم. وقتی قرار است درباره کمالالملک، فیلم بسازیم، به تاریخ مراجعه میکنیم اما اگر قرار است درباره ابوالحسن صدیقی فیلمی ساخته شود نمیتوان با آنچه درباره وی در کتابها آمده فیلمی ساخت بلکه برای تحقق این امر نیازمند اسناد هستیم.