آثار دیوید اسمیت در زوریخ به نمایش در آمد
به گزارش گالری آنلاین ، نمایشگاهی با تمرکز بر آثار هنرمند مجسمه ساز، نقاش و طراح امریکایی، دیوید اسمیت در سالهای 1958 تا 1964 در Hauser & Wirth زوریخ برگزار شده است.
دیوید اسمیت (1906-1965) نوآوری مدرنیسم اروپایی را به یک زبان جدید هنری غنی و متنوع تبدیل کرد.
David Smith, Circles Intercepted, 1961. Steel, painted
227.3 x 142.2 x 50.8 cm / 89 1/2 x 56 x 20 in
به نقل از سایت ایران مجسمه ، "دیوید اسمیت (David Smith ) تحصیلات خود را در رشته نقاشی گذراند و آثار مجسمه او به این هنر مدیون است. او در طول عمر هنریاش سعی داشت نقاشی و مجسمهسازی را به بیانی واحد بدل كند اسمیت بسیار تحت تاثیر تجلیات مدرنیستی قرار داشت كه نقاشان هم عصر او را نیز متاثر كرده بود منتقدین نیز همان تمایلات را در اسلوبهای در حال تغییر نقاشی آمریكایی و در آثار مجسمه جستجو میکردند. گذر اسمیت از نقاشی به مجسمهسازی در سالهای 33-1931 هنگام كار در كالج رخ داد. نخستین مجسمه عمده او سر اگریكولا (Agricola Head) كه به سال 1933 اجرا شد. جزو نخستین مجسمههای جوشكاری شدهای كه در آمریكا ساخته شد. این مجسمه تحت تاثیر مجسمههای پاپلو پیكاسو (Pablo Picasso) و خولیو گنزالس (Julio Gonzalez) كه اسمیت در مجله Cahiers d art دیده بود شكل گرفت. اسمیت متوجه شد مهارت كار با فلز كه كار در یك كارخانه ماشینسازی در تابستان فرا گرفته بود را میتواند در ساخت مجسمههای خود به كار بندد. نخستین مجسمههای اسمیت اغلب كوچك بودند و تركیبی از مواد، رنگها و بافتهای گوناگون كه نشان دهنده تجربه او در كالج است میباشند. در دهههای 1930 و 1940 هنرمند پلاكهایی به شكل نقش برجسته ساخت فرمهایی را با برنز و آلومینیوم ریخته گری كرد و مجسمههایی با آهن و فولاد خلق كرد كه بعضا از متصل كردن قطعاتی كه مییافت ساخته میشدند.
بسیاری از اولین مجسمههای او مانند فیگور لمیده (Reclining figure) 1935 به اشكالی انسانی گریز میزند اما سایر آثار بیشتر انتزاعیاند و اشكالی هندسی و اورگانیك دارند مانند: ساختمان هوایی (Aerial Construction) 1938، اثر داخلی (Interior) 1937 اسمیت نخستین مجسمه كاملا خطی بود كه ساخت و وامدار بعضی آثار آلبرتو جاكو متی در اواخر دهه 1930 مانند: قصر در چهار صبح (Palace at 4 A. M. ) 33-1932 است. تصاویر فرا واقعی تغیر شكل یافته، خشونت، زشتی و بدام افتادگی آثار اسمیت در دهه 1940 مفاهیم اصلی آثار او را تشكیل میدهند و نشان دهنده تاثیر جنگ بر او هستند. روزالیند كراوس (Rosalind Krauss) حضور غالب این چند مفهوم خاص در كار اسمیت را با لغاتی چون: توپ جنگی (Cannons)، توتم(Totems) و شبح (Spectres) توصیف میكند. نقش مایه عمده دیگر در كار اسمیت فرمهای آرمیده زن است. بعضی از آثار كوچك برنزی او مانند: بیرحمی Atrocity)) 1943 براساس اشكال استوانهای توپ جنگی ساخته شدهاند و سایرین مانند شبح جنگ (War Spectre) 1944 به بیعدالتی و ریای جنگ میپردازد. مجموعه پلاكهای برنز با عنوان: مدالهای رسوایی (Medals for Dieshonor)، فرزندان مرفه (Sons of the rich) و بخشوده جنگ (War Exmpt)، كه ملهم از مهرهای سومری است، حكم اعتراضی ضد فاشیستی و ضد جنگ دارد.
اسمیت اظهار داشت كه هدف او از این آثار طرح مفهوم نمادهای معاصر است و اینكه او ترجیح میدهد با فلزاتی چون فولاد كار كند زیرا این فلز دارای قدمت كمی در تاریخ هنر است و در نتیجه استفاده از آن بیش از همه در قرن حاضر بوده است. فلز ساختار حركت، پیشرفت و تعلیق دارد. . . و در عین حال ساختار زدا و كریه المنظر است. در طول نیمه دوم دهه 1940 بعضی از مجسمههای اسمیت نشان دهنده روحیات خود او بودند، مانند: خانه جوشكار (Home of the welder) 1945 كه در عنوان و سمبلیسم شخصی آن نوعی اتوبیوگرافی محسوب میشود. سایر نقش مایهها مربوط به اسطوره شناسی و دیرینه شناسی هستند. پرنده سلطننتی (The royal Bird) 48-1947 بر اساس مطالعه اسمیت بر اسكلت یك پرنده ما قبل تاریخ ساخته شده است.
Installation view, 'David Smith. Form in Colour', Hauser & Wirth Zürich, 2016
مضامین آثار واپسین او كمتر مشهودند زیرا پنهان ترند. هنرمند دورتی دنر Dorothy Dehner)) كه با اسمیت ازدواج كرد میگوید هنر انتزاعی اسمیت را جذب كرد زیرا میتوانست بیآنكه دغدغه آشكار شدن شخصیت خود را داشته باشد به لایههای درونی خودش بپردازد. رویههای چند گانه در آثار اسمیت از علاقه هنر به ناخود آگاه به عنوان مرجع الهام هنرمندانه بر میخیزد: مانند كارهایی مثل رودخانه هادسن كه نوع كاملا جدیدی از مجسمههای مربوط به طبیعت و مناظر ساخت بشر آغاز كرد. از اینجا به بعد مجسمههای اسمیت بزرگتر شدند و بسیاری از این قطعات به شكل مجموعههای گردآوری و به ترتیب شماره گذاری شدند. بین آنها اثر اگریكولا (Agricola) تانك توتم (Tank Totem) و راون(Raven) كه در دهه 1950 ساخته شدهاند به چشم میخورند. این شیوه از كار به مجسمهساز اجازه میدهد كه عمیقا در باب موضوعی تحقیق كند و آن را بهبود بخشد. بسیاری از این مجسمهها مانند: قراول یك (Sentinel 1) 1956 آشكارا بر اساس فیگور انسانی(كه اسمیت آنها را پرسوناژ مینامید) ساخته شدهاند.
در این قطعات بسیار بزرگ اسمیت بوسیله چرخها و دیگر حایلهای اختراعی خود آرزوی دیرینهاش را در فرار از پایههای سنتی مجسمه جامه عمل پوشاند چنین بدعتهایی جنبه فانی آثار او را تقویت كردند. در مجسمههای محیطی و یادبودیاش كه در دهه1960 ساخت خاصییتهای ضد زنگ و انعكاسی فولاد ضد زنگ (استیل) را تجربه كرد.
خلاقیت هنری و مهارت در مجموعه آثار ولتری( Volteri ( کاملاً مشهود است كه در ان او 26 مجسمه عظیم را در 30 روز ساخت. مجسمههای مجموعه كعب (Cubis) مانند مجسمههای مجموعه زیگ Zig)) حتی از این هم بزرگترند و با اشكال انتزاعی هندسی ساخته شدهاند. واضح است كه اسمیت رنگ را بخش ضروری مجسمهسازی میداند. اسمیت تاكید كرده است كه مجسمههای او از پیش ترتیب گذاری نشدهاند؛ با این وجود بر اساس تعدادی طراحی شكل گرفتهاند. او چنین توضیح میدهدوقتی شروع به ساخت مجسمه میكنم فقط با قطعه مشخصی كار را شروع میكنم بقیه اجزاء در جریان یك اندیشه یا رؤیا آشكار میشوند.
كارن ویلكن (Karen Wilkin) مینویسد اسمیت ظاهراً دو روی كرد را در كار خود میآمیزد: یكی بر اساس كشفیات خاص او كه درباره تصاویر نمادین داشته است و دیگری آگاهی او نسبت به امكانات ابداعی كه كارش حین شكلگیری خلاقه بدست داده است. اسمیت میگوید: یك اثر بیان هویت من است او از سر چشمهای برمی خیزد و به آثار گذشته من پیوند میخورد. . . "