عکسهایی واقعی که هوش مصنوعی در آنها نقشی نداشته است
نیک برانت عکاس پیشرو و صاحبسبک را باید یکی از هنرمندان دغدغهمند در زمینه محیط زیست و مسائلی دانست که زندگی بشر روی کره زمین را تهدید میکنند. او در آخرین پروژه خود با دوربین، عوامل و سوژههای انسانی به اعماق اقیانوس آرام رفته است. آثاری که او ثبت کرده تا امروز مثل و مانندی نداشتهاند.
به گزارش گالری آنلاین، ایلنا به نقل از گاردین نوشت، آنچه که هنرمندان در این سالها بیش از گذشت به آن توجه دارند پرداختن به دغدغههای محیطی و اقلیمی در آثار هنری است. در میان این هنرها، عکاسی در این زمینه کارآمدتر است. اما اینکه صرفا به ثبت عکسهایی در قالب گزارش تصویری پرداخته شود، موضوع کار بسیاری از عکسها نیست بلکه اغلب عکاسان درکنار هنرمندان دیگر رشتهها برای پرداختن به پروژههایی با محوریت دغدغههای انسانی، اجتماعی و اقلیمی برنامهای خلاقانه و مدون دارند.
نیک برانک؛ عکاسی که خودش را وقف زمین کرده
در یکی از رویدادهای عکاسی، اخیرا یک عکاس به دنیای زیر آب وارد شده است. این عکاس نیک برانت نام دارد و در آخرین پروژه خود به سراغ جزیرهای در اقیانوس آرام جنوبی رفته و مردم ساحل فیجی را سوژه کارش قرار داده است.
نیک برنت که او را با نام برانت هم میشناسند زاده سال ۱۹۶۴ در لندن است. او طی سالهای فعالیتش به طور مستمر روی عکاسی و کارگردانی تمرکز داشته است. آنچه باعث مطرح شدن این عکاس شده توجه ویژه او به مسائل زیست محیطی انسانی و حیوانی است.
نشان یادبود شیر/ تپههای چیولو، کنیا، ۲۰۱۲. از مجموعهی «میان سرزمینی ویرانشده» (۲۰۱۰ – ۲۰۱۲)
او تا امروز چندین پروژه مهم عکاسی را در رابطه با زیست بوم و چالشهای آن به نتیجه رسانده و آثارش در دهها گالری و موزه نمایش داده شدهاند. باید سهگانه «از هیبت تا زوال» او را یکی از مهمترین کارهایش دانست. برنت در این پروژه که سال ۲۰۰۱ آغاز شده و ده سال طول کشیده، حیوانات و مناظر شرق آفریقا را دستمایه قرار داده است.
امبوسلی، کنیا/ از مجموعهی «میان سرزمینی ویرانشده» (۲۰۱۰ – ۲۰۱۲)
«در این زمین»، «سایه آمد» و «میان سرزمینی ویران شده» عناوین این مجموعه سهگانه هستند. این پروژه سال ۲۰۱۲ پایان یافته است. باید گفت نیک برانت پس از این پروژه در نوع کارش تغییر رویکرد داد.
آنچه عکسهای نیک برانت را جلوهای خاص بخشیده بهرهگیری او از هوش کارگردانی و استفاده از امکانات امروزی و کارآمد است. اما در کارنامه او آنچه جلوهای خاصتر دارد، آخرین پروژه اوست که در سواحل جزیره یا جزیره فیجی در عمق اقیانوس آرام جنوبی تجلی یافته است.
مردم این بخش از کره زمین که تعدادشان بیش از یک میلیون نفر است، به دلیل تغییرات آب و هوایی منطقهشان در شرف نابودی هستند. آنها به دلیل افزایش ارتقاع آب اقیانوس آرام خانه و زمین و معیشت خود را از دست دادهاند. اوضاع فیجی طی سالهای اخیر به دلیل طوفانهای استوایی وضعیت بدتری پیدا کرده است. مقامات فیجی تغییرات آب و هوایی را بزرگترین تهدید امنیتی در منطقه نامیدهاند و از رهبران سراسر جهان خواستهاند تا برای کمک بیشتر تلاش کنند.
عکسی از پشت صحنه عکاسی نیک برانت/ این عکس از پشت صحنه، زنی را نشان میدهد که در کنار پسر واقعیاش ایستاده است. مدیر غواصی میگوید که شرکت در این پروژه به ویتی کمک کرده تا دوباره با پسرش ارتباط برقرار کند و در مورد تغییرات آب و هوایی بیشتر به او بیاموزد
برانت با ایده و طرحی که داشته به جزیره رفته تا مردم جهان را طی یک پروژه هنری در جریان اتفاقاتی قرار دهد که بیصدا مردم بخشهایی از جهان را در شرف انقراض و نابودی قرار داده است؛ با این توضیح که بروز چنین اتفاقاتی در هر کجای دنیا دور از انتظار نیست و میتوان چنین اتفاقاتی را فجایعی جبران ناپذیر دانست.
این عکاس برای ثبت تصاویر به چند عکس کلیشهای و تکراری از جزیره و مردمانش اکتفا نکرده است. او اهالی را پس از مرحلهای که میتوان آن را پیش تولید یک پروژه بزرگ دانست به کف اقیانوس آرام برده و در عمیقترین نقاط از آنها عکاسی کرده است. او با اشراف بر اینکه ممکن است در کارش موفق نشود کیلومترها را تا لوکیشن مورد نظرش طی کرده است.
نیک برانت در ابتدا برای عکاسی از جوانان منطقه برنامهای نداشته اما کمی بعد به اهمیت آنها پی میبرد چون همانها آینده جزیره و کشورشان هستند
برانت میگوید که تاثیر چشمگیر و مخربی که افزایش سطح آب دریا بر زندگی میلیونها نفر خواهد داشت، به سختی قابل مشاهده و درک در زمان واقعی است. بنابراین او برای نشان دادن آن به صورت نمادین اندیشیده و تصمیم گرفته به ثبت آثاری بپردازد که سوژه آنها انسان هستند و به صورت نمادین در عمق اقیانوس زندگی میکنند.
او میگوید: زمانی که تصمیم گرفتم پروژهام را اجرایی کنم فردی به من گفت این یک کار پساآخرالزمانی خواهد بود. و من در پاسخ گفتم نه این پروژه یک رویداد پیش از آخر الزمانی نیست، برعکس چون هنوز برای سوژههای آثارم که مردم جزیره هستند اتفاقی رخ نداده است.
مردی به اسم قما از اهالی جزیره فیجی در کف اقیانوس آرام نشسته است. این بخش از اقیانوس از قطعات مرجان شکسته پوشیده شده است
برانت میگوید که از اغلب ساکنان ساحل فیجی عکاسی کرده است اما هنوز باور ندارند که شاید مجبور شوند زیر آب زندگی کنند. او میگوید: اگر تغییرات آبوهوایی با سرعت خیرهکنندهاش ادامه پیدا کند و سطح آب همچنان در حال افزایش باشد، بسیاری از آنها این کار را انجام خواهند داد.
او میگوید: مردمان این بخش از کره زمین در برابر عواقب روشهای جهان صنعتی آسیبپذیرترین هستند و من از همان ابتدای پروژه میدانستم مردم به آثارم واکنشهای متفاوتی نشان میدهند. امیدوارم این عکسها در به تصویر کشیدن آنچه میترسیم در آینده اتفاق بیفتد، به دیگران کمک کند تا تأثیر مخرب اعمال خود را در زمان حال ببینند.
عکسی از پشت صحنه پدر و پسری را نشان میدهدکه پشت به پشت هم روی یک نیمکت نشستهاند. فردی که عکس میگیرد نیک برانت است. طنابهای زرد کابلهایی هستند که بخش کلیدی سیستم ارتباطی را تشکیل میدهند
چالشهای رفتن به عمق اقیانوس
برانت میگوید قبل از پروژه ساحل فیجی تجربه زیادی از عکاسی زیر آب نداشته است. تنها آثاری که او در این زمینه ثبت کرده عکسهایی از ماهیهای استوایی بوده که تجربهای ضمنی و معمولی به حساب میآید.
او میگوید: قاعدتا عکاسی از مردمی که در زیر آب و کف اقیانوس دچار شرایطی عجیب و غریب و حساس هستند کاری بس دشوار است که ریسک محسوب میشود اما من آن را پذیرفتم. اما از همان ابتدا میدانستم اگر موفق به عکاسی در زیر اقیانوس شوم آثاری را ثبت خواهم کرد که پیش از من کسی موفق به انجامش نشده است.
اما تلاش برانت برای محقق کردن پروژهاش بیش از آن چیزی است که در ذهن داریم، چراکه او برای به سرانجام رساندن آن از حدود دویست نفر عکاسی کرده است و در نهایت بیست نفر را برای سفر به عمق اقیانوس انتخاب کرده است. او به همین مورد اکتفا نکرده و غواصانی را برای اطمینان از ایمنی سوژههایش استخدام کرده تا آنها ضمن حضور در کنار عوامل عکاسی در اعماق آب از آنها مراقبت کنند. البته غواصان پیش از کلید خوردن پروژه برانت، دستیاران و سوژهها را آموزش دادهاند. برانت میگوید اینطور نبوده که کارها طی مدت زمانی کوتاه انجام شود. اقیانوس در همه روزها صاف و زلال نیست و باید منتظر میماندیم به این دلیل که روانآبها، بارانهای سیلآسا گاه آب را چنان کدر میکردند که امکان عکاسی کردن را به طور مطلق از ما میگرفت.
سرافینا روی میزی روبروی یک صندلی خالی نشسته است. جزئیاتی مثل میز و صندلی که برانت روی آنها تاکید دارد، تصویر را قدرتمندتر کرده است
او میگوید بخشی را در کف اقیانوس برای عکاسی در نظر گرفته بودیم و هر زمان که آب زلال میشد برای صحنهسازی، فیلمبرداری و عکاسی زیر آب میرفتیم. اما در کف اقیانوس نمیتوان به راحتی دوام آورد. آدمهایی که به عنوان سوژه انتخاب کرده بودم باید بدون مخزن اکسیژن و بدون هر امکانات ایمنی دیگر مقابل دوربین قرار میگرفتند که این مسئله کار را برای ما دشوار میکرد. ماجرا از این قرار بود که غواصان تا پیش از شروع کار برای سوژهها اکسیژن وصل میکردند و طی مدت فیلمبرداری و عکاسی آنها باید نفسشان را حبس میکردند و چهره و فیزیک خود را عادی نگه میداشتند.
برانت میگوید: در روزهای اول فیلمبرداری که حدود شش هفته طول کشید مدلها یا همان سوژههای انسانی فقط میتوانستند نفس خود را ۱۵ ثانیه حبس کنند. این درحالی بود که آماده کردن فضا برای گرفتن یک عکس حدود سی دقیقه طول میکشیده است. در ادامه به مرور برخی سوژهها توانستند نفس خود را تا بیش از یک دقیقه نگه دارند و این در حالی بوده که تنظیم هر سوژه برای ثبت یک یا دو دقیقه زمان میبرده است.
او با اشاره به اینکه نوع ارتباط عوامل و سوژهها به انجام بهتر پروژه کمک کرده، گفت: من و دستیارهایم برای ارائه راهنمایی به مدلها و انتقال اطلاعات در حین عکاسی از سیمی استفاده میکردیم که به قایق روی آب وصل شده بود. بلندگویی زیر آب داشتیم که صداها از آن پخش میشد. به جز این راهی نداشتیم تا بتوانیم زیر آب با هم ارتباط برقرار کنیم.
او میگوید: کمی که از پروژه گذشت مدلها پس از آنکه کارشان انجام میشد بازهم زیر آب میماندند یا از روی قایق در آب شیرجه میزندند تا به عوامل بپیوندند.
برانت میگوید بیشتر عکسها در عمق ۲ تا ۴ متری (حدود ۷ تا ۱۳ فوتی) زیر سطح آب گرفته شدهاند. او میگوید با اینکه در عمقهای خیلی پایین نبودیم اما همین ارتفاع دو تا چهار متر هم برای همه ما خطرناک بود. بدون شک اگر فردی در عمق هشت فوتی آب نفسش را حبس کند به ریههای خود آسیبهای جدی وارد کرده است.
جوئل و سوسی مانند تمام کسانی که در طول فیلمبرداری شش هفتهای عکس گرفتند، ساکن فیجی هستند. برانت میگوید آنها نماینده ساکنان جزایر اقیانوس آرام جنوبی هستند که با افزایش سطح دریا خانه، زمین و معیشت خود را از دست خواهند داد
« Volitiviti Niutabua» یکی از غواصانی که به پروژه پیوسته اهل فیجی و پنجاه و سهساله است. او به خوبی میدانست که شرایط یک عکسبرداری مانند این چقدر میتواند خطرناک باشد. او همچنین میدانست که پروژه برانت چقدر مهم است.
نیوتوبوآ میگوید سالهاست برای مطلع کردن مردم جزیره و اهالی دیگر کشورها از شرایط بد اقلیمی فیجی تلاش کرده و به همین دلیل ملاقات با برانت را موهبت الهی خوانده است. در نهایت این غواص پنجاه و سهساله و پسرش به عنوان سوژه مقابل دوربین برانت و همکارانش رفتند.
زنی به اسم اونی از ساکنان فیجی. او روی نیمکتی نشسته و به سطح آب نگاه میکند که به زودی زندگیاش را غرق خواهد کرد
یک شبیهسازی ویژه برای زندگی در عمق اقیانوس
اما مورد دیگری که وجههای ویژه به مجموعه آثار نیک برانت داده، انتقال آکسسوار به عمق اقیانوس آرام جنوبی است. او برای ایجاد فضای مورد نظر خود کاناپه و وسائلی را انتخاب کرده که معمولا در خانهها و مدارس و اماکن عمومی زندگی مردم معاصر دیده میشود.
جوئل و پیترو روی الاکلنگ مینشینند. برانت در این تصویر نشانهای از امید میبیند. او میگوید: نسل قدیمیتر نسل جوان را به سمت نور بالا میبرد
نیو روبروی یک صخره نشسته. برانت میگوید از وزنه برای نگه داشتن افراد و اثاثیه در کف اقیانوس استفاده کرده است
برانت میگوید: یک میز و صندلی و یک تخت وسائلی هستند که نماد زندگی معاصر و سکونت روی زمین محسوب میشوند. اینکه از وسیلهای چون الاکلنگ استفاده کردهام نیز دلیلی داشته. من میخواستم با بهرهگیری از این وسیله بازی نوعی کودکی از دست رفته را نشان دهم که هم پدر و پسر (غواص پنجاه و سهساله و فرزندش) از دو نسل، آن را تجربه کردهاند.
سرافینا برادرش کینان را در آغوش گرفته و نگاهش به دور دست است
برانت میگوید گاهی اوقات، آنچه در تصاویر نیست میتواند به همان اندازه که وجود دارد، قابل توجه باشد. به عنوان مثال یکی از عکسها با عنوان «سرافینا روی میز»، دختری را نشان میدهد که پشت میز روبروی یک صندلی خالی نشسته است.
او میگوید: برای من، آن عکس نه فقط به خاطر دختر و حالت او، بلکه به خاطر آن صندلی خالی و حرفها و تاثیری که دارد، اهمیت یافته است.
برانت میگوید، جوانهایی که او از آنها عکس میگرفت (مانند آکسا و ماریا در عکس) اغلب آرامترین افراد بودند
نیک برانت میگوید با وجود آنکه این امکان را داشتیم تا برای نتیجه ظاهری خیلی بهتر از هوش مصنوعی استفاده کنیم، اما اهمیت هنر و آثار هنری در آن است که واقعی باشند. پروژه من هم یک رویداد واقعی با آدمها و فضای واقعی است.