اتفاقات عجیبی که باید در موزه دفاع مقدس دیده شوند


امیرعلی جوادیان اظهار کرد: همیشه یکی از دغدغه‌های من این بوده که تاریخ مملکت‌ ما باید جایی ثبت و ضبط شود تا نسل‌های آینده از آنچه در گذشته اتفاق افتاده آگاه شوند. امروز مهم‌ترین ابزاری که برای تاریخ‌نگاری از آن استفاده می‌شود، عکس‌ها و اسناد تصویری هستند. 200 – 300 سال پیش اگر کسی می‌خواست تاریخ را بنویسد از نقل قول‌ها استفاده می‌کرد و این باعث به وجود آمدن تحریف‌هایی در تاریخ می‌شد و سندیت قطعی وجود نداشت، اما اکنون با وجود ابزارهای عکاسی و تصویربرداری این مشکلات حل شده، چون عکس‌ها و تصویرها صادقانه، بی‌پیرایه و دقیق حرف می‌زنند.

من عکاسان را تاریخ‌نگاران معاصر می‌دانم. یک عکس آن‌ها از یک سنگر ساده که ممکن است در حال حاضر یک تصویر ساده باشد، سال‌ها بعد به سند ارزشمندی تبدیل می‌شود که مثلا می‌توان از روی آن نوع سنگرهایی را که در سال‌های جنگ ساخته می‌شدند فهمید. در عکس‌های جنگ می‌توان گروه‌های سنی متفاوتی که به جنگ می‌آمدند، تنوع لباس‌ها و بسیاری دیگر از مسائل جنگ را دید و به بسیاری از مسائل پی برد.

خیلی زودتر از این‌ها باید به فکر می‌افتادند که ما هم یک موزه جنگ داشته باشیم . 40 کشور دنیا موزه جنگ دارند. باید یادمانی وجود داشته باشد تا بتوانیم از کسانی که برای این کشور جان خود را فدا کردند، تجلیل کنیم و نسل بعدی جایگاه آن‌ها را به‌درستی بشناسد. باید مکانی برای این تجلیل وجود داشته باشد. در آلمان مردم کنار قبر سربازان گمنام جنگ جهانی دوم می‌روند و گل می‌گذارند. لازم است ما هم یادمانی برای شهدای‌مان داشته باشیم تا به مردم یادآوری شود که کسانی بودند که برای به وجود آمدن امنیتی که اکنون حاکم است، از جان خود گذشتند.

باید در نظر داشته باشیم ملت‌هایی که توانستند آینده‌شان را بسازند با نگاه به تاریخ گذشته‌شان این کار را کردند. حتی آن‌هایی که در صنعت پیشرفت کرده‌اند، با کار روی صنایع دفاعی شروع کردند و بعدها آن را در زندگی روزمره، کاربردی کردند.

خیلی‌ها فکر می‌کنند جنگ فقط ویرانی بود، اما این‌طور نیست. در هشت سال دفاع مقدس اتفاقات عجیبی افتاد و شاهد رشادت‌های بسیاری بودیم. باید به چشم دیگری به جنگ نگاه کرد، چون باعث به‌وجود آمدن تکانی ‌شد که مسائل بسیاری را روشن کرد. در عکس‌های دوران جنگ از این اتفاقات عجیب زیاد است. این عکس‌ها، تاریخ ارزشمند ما هستند. حمل یک مجروح، چهره‌های جوان بسیجی، قلک‌هایی که به شکل نارنجک بود و برای کمک به جبهه می‌فرستادند و … بخشی از این واقعیت‌هاست که باید دیده شوند.

انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس که من نیز یکی از اعضای هیئت موسس آن هستم، توانسته در این سال‌ها بیش از یک میلیون فریم عکس از تصاویر دوران جنگ را که در حال از بین رفتن بودند جمع‌آوری، اسکن و نگهداری کند. کاری که بچه‌ها در انجمن انجام داده‌اند به‌خاطر علاقه‌مندی و دغدغه‌شان در این حوزه بوده است. آن‌ها برای این‌که یک عکس قابل قبول از دوران جنگ داشته باشیم ساعت‌ها کار کردند.

کار آن‌ها از بسیاری از وزارتخانه‌ها بیشتر بوده است. خیلی از حوزه‌ها و نهادها حرف راه‌اندازی موزه جنگ را زدند. ما در چند شهر مثل خرمشهر، همدان و تهران موزه جنگ داریم. باغ – موزه دفاع مقدس تهران که برای آن میلیاردها تومان هزینه شده، از نظر محتوا آن‌طور که باید نیست. اهمیت یک موزه به ساختمانش نیست، به آثاری است که در آن نگهداری می‌شود. به‌عنوان مثال موزه هنرهای معاصر تهران نه به‌خاطر معماری‌اش، بلکه به خاطر آثاری که از هنرمندان بزرگ دنیا در آن وجود دارد جزو بهترین‌هاست.


تاکنون حتی از ما نخواسته‌اند که عکس‌های‌مان را اهدا کنیم. در حالی که وظیفه یک موزه این است که یک بانک عکس داشته باشد. در زمینه جمع‌آوری و نگهداری عکس‌های جنگ خیلی کم کار شده است. چند وزارتخانه و نهاد می‌توانند متولی کارهای موزه جنگ باشند، مثل بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس و وزارت ارشاد. شاهنامه شاه‌طهماسب به‌عنوان یکی از ارزشمندترین آثار هنری ایران به‌خاطر دغدغه‌ای که پادشاه ایران در آن زمان داشت اکنون به این جایگاه دست یافته است؛ اما ما در زمینه فرهنگ، هیچ کار درازمدتی نکرده‌ایم.

عکس‌های جنگ بیشترین کارکرد را در طول این سال‌ها داشته‌اند و ما بین هنرمندان بیشترین شهید و مجروح را از قشر عکاسان داریم. خدمتی که آن‌ها در دوران جنگ کرده‌اند، در هیچ حوزه دیگری انجام نشده است. با این حال متأسفانه با ما به‌عنوان عکاس‌های مناسبتی برخورد می‌کنند و در هفته دفاع مقدس یا سالروز آزادسازی خرمشهر، خاطره و مصاحبه از ما می‌خواهند بدون این‌که در درازمدت به فکر جمع‌آوری اسناد تصویری هشت سال دفاع مقدس باشند.

خود من نگاتیوهایی از عکس‌های جنگ داشتم که متأسفانه به مرور زمان از کیفیت آن‌ها کم شد. ما به‌عنوان آدم‌های فرهنگی که زمانی در خط اول فرهنگ این مملکت جان‌مان را کف دست‌مان گذاشتیم، هیچ انتظاری برای تجلیل نداریم و فقط می‌خواهیم برای کشوری با این پتانسیل فرهنگی، بودجه فرهنگی مناسبی در نظر گرفته شود. متأسفم که همه وزارتخانه‌ها در طول این سال‌ها ساختمان‌شان را عوض کردند و وزارت ارشاد هنوز همان ساختمان قدیمی را به‌عنوان مرکز فعالیتش در اختیار دارد.

منبع : چیلیک

logo-samandehi