تراشه های کانسپچوال ـ فروْطبیعت و مواجه انتقادی معماری محیط ها با محیط های معماری

نویسنده کتاب فروْطبیعت؛ محیط های دیگر معماری؛ دیوید گیسن در راستای تبیین ارتباط میان فروْطبیعت و معماری در قالب همایشی که با همکاری کالج هنرهای کالیفرنیا و دانشگاه استنفرد برگزار گردید ارائه نموده است:

ـ معماری صرفا یک محیط ندارد، بلکه متشکله ای از محیط هاست.


ـ این محیط ها از قالب نظریه هایی بیرون می ایند که از دوره مدرن متقدم تا حال حاضر پی گیری شده اند.

ـ محیط مد نظر معماری الزاما محیط تحت شمول محیط زیست نیست.

ـ تلاش مزمن برای یافت محیط های معماری، فرمی از طبیعت/ محیط است که در عمل تهدیدی برای معماری و فرم ها و کنش هایش به حساب می اید، انچه دیوید گیسن ان را فروْطبیعت می نامد.

ـ اگر محیط طبیعی گستره ایست که از درون ان معماری منابع و بسیاری از مفاهیم اجتماعی اش را به دست می اورد، محیط فروْطبیعی، گستره ایست که عملا خلاف امد مفاهیم و فرم های معماری و در نهایت خلاف امد محیط طبیعی عمل می کند.

ـ محیط فروْطبیعی الزاما متشکله ای از چیزهای فروْطبیعی نیست.

ـ ماده در محیط و متناسب با نسبتی که با معماری برقرار می کند و به واسطه کانسپت های از نظر تاریخی مشروط، این ظرفیت را دارد که به فروْطبیعت بدل شود.

ـ اگرچه فروْطبیعت غالبا در نقش تهدیدی برای معماری ظاهر می شود، در عین حال می تواند در معماری به منصه ظهور برسد.

ـ معماری می تواند به تولید فروْطبیعت منجر گردد.

ـ برای تحت شمول معماری اوردن فروْطبیعت و یا با هدف استفاده از معماری برای تولید فروْطبیعت، بایستی اساسا مفاهیم و کنش های معمارانه را از طرقی کم و بیش رادیکال دگرگون ساخت.

ـ نقش معمار صرفا فهم طبیعتی که محیط ها را تشکیل می دهد نیست، بلکه تولید ایده ها و فرم هایی است که طبیعت محیط ها را تشکیل می دهند.

منبع: اتود


logo-samandehi