معماران مشهور جهان و پروژههای نافرجام
فرانک گری
هنگامی که من سالن کنسرت والت دیزنی را طراحی کردم، آن را بهعنوان یک جفت ساختمان پیشبینی میکردم، به صورتی که سالن کنسرت شیطانی در نقطه مقابل سالن کنسرت اصلی قرار گرفته است. درحالیکه ساختمان اصلی نقرهای و روشن است، ساختمان شیطانی سایهدار با سطح سیاه است همچنین در سالن کنسرت شیطانی بهجای برگزاری موسیقی، فقط صدای جیغ و زنجیر بیپایان به گوش برسد، ایجاد دوگانگی جذاب است نهتنها فقط در جهان دیزنی بلکه در سراسر تمامیت هستی. اما خانواده دیزنی تنها ساخت ساختمان اصلی را تأیید کردند.
زاها حدید
طراحیهای من پر از طرحهایی برای آرایشگاه است، یک آرایشگاه زیبا با فرم کرو که با سنگ مرمر سفید پوشیده شده است. در این آرایشگاه بهجای نشستن بر روی صندلی چرخان برای کوتاه کردن موهایتان، شما بر روی یک تخممرغ بزرگ تکیه میدهید، که در استخر سرپوشیده درون آرایشگاه قرار دارد، در این آرایشگاه دستگاه مو خشککن قرار ندارد بلکه فقط یک آینه عظیم ۱۰۰ فوتی بر روی پشتبام قرار گرفته است که پرتوهای متمرکز نور خورشید را از طریق سقف شیشهای بهسوی سر شما منعکس میکند. مانع اصلی برای ساخت این ساختمان تأمین مالی آن است، زیرا که هزینه ساخت آن ۴۰۰ میلیون دلار خواهد بود، و آرایشگری که مایل به سرمایهگذاری باشد هنوز یافت نشده است.
دانیل لیبسکیند
در مجموع، برای برج آزادی بسیار خوشحال هستم، اما اگر من حرف آخر را در طراحی آن میزدم، سر گودزیلا در بالای آن میبود. بسیاری از مردم فکر میکنند، این امر نامناسب خواهد بود، به دلیل اینکه گودزیلا شهرها را از بین میبرد، اما به نظر من، گودزیلا در واقع یک مدافع قهرمانانه برای شهر است، گودزیلا زمین را در موارد متعدد نجات داده است، این امر میتواند یک نماد الهامبخش برای نیویورک باشد. اما در نهایت، کمیته برنامهریزی مرا متقاعد کرد که گودزیلا خوب است، اما حق استفاده از تصویر آن را به ما نمیدهند.
سانتیاگو کالاتروا
بهترین طراحی من تابهحال تاجمحل بوده است، اما متوجه شدم که قبل از آن ساخته شده است. این بسیار تحقیرآمیز بود، وقتی از طرحم پردهبرداری کردم، گفتند این تاجمحل است، هند دارای یک تاجمحل است، و من به آنها گفتم که کاملاً مطمئنم اشتباه میکنند، چراکه من فقط آن را ساخته بودم. اما بعد به تاجمحل نگاه کردم، و مطمئن شدم، آن همان ساختمان بود!
رنزو پیانو
من ایدهای برای آتشفشان شیشهای و فولادهای ناهموار داشتم که گدازه پرتاب میکند، اما متأسفانه، مهندسان به گفتند که هیچ راهی نیست تا یک ساختمان با هسته زمین برای پمپ کردن ماگما در ارتباط باشد، و تنها آتشفشان واقعی میتواند این کار را انجام دهد، در نهایت ایده من با برج The Shard در لندن پایان یافت، که فرم آن تیز، مانند یک آتشفشان است، ولی بهخوبی ایده من نیست زیرا توسط مردم پر میشود و سنگ مذاب ندارد، که این عدم موفقیت ساختمان من در این زمینه است.
ای م پی
آسمانخراش یکپارچه صد طبقهای که در پشتبام این برج سکویی برای مشاهده مناظر اطراف در نظر گرفته شده است، در قسمتی کوچک از لبه برج نردهای بکار نرفته است و با رنگ زرد بر روی زمین نوشته شده است: پرش خودکشی، مردم میتوانند آنجا بپرند، اما آنها نمیمیرند، چرا که تنها در چند سانتیمتر پایینتر خواهند بود و در بالکن رستوران زیبایی قرار خواهند گرفت، ولی برای دیگر افراد حاضر و مشاهدهکنندگان این صحنه هولانگیز خواهد بود، هرچند در واقع این آسمانخراش چندین بار قبل از این در شهرهای مختلف در سراسر جهان ساخته شده است، اما من همیشه میخواهم آن را دوباره بسازم.
منبع : هنرآنلاین