'صنعتگر، شاعر و شازده'، روایتی از زندگی بهمن محصص
نمایی از فیلم 'فیفی از خوشحالی زوزه می کشد' درباره بهمن محصص
در برنامه بهمن محصص که بنیاد میراث ایران برگزار کننده اش بود، مراد منتظمی درباره کارهای این نقاش و مجسمه ساز معروف ایرانی سخنرانی کرد. آقای منتظمی نمایشگاهگردان (کیوریتور) و کارشناس هنر خاورمیانه در موزه تیت مدرن لندن و پژوهشگر تاریخ هنر است که بخشی از پژوهشش بر هنر دوران مدرن در ایران متمرکز است.
بهمن محصص متولد اسفند ۱۳۱۰ در رشت، نقاش، مجسمهساز پیشروی ایرانی بود که پیش از انقلاب در ایران بسیار مطرح بود و در سالهای بعد از انقلاب چنان که گفته میشود بیشتر آثار خود را از بین برد و در نهایت در ۷۹ سالگی در رم، ایتالیا در انزوا درگذشت.
مراد منتظمی در بخشی از سخنرانی اش به تاثیر وقایع سیاسی تاریخ معاصر ایران بر محصص پرداخت. به زعم او "با آن که انقلاب ۵۷ بر سبک زندگی و کار این هنرمند موثر بود و در موردی مجسمه عظیم او در برابر تئاتر شهر برچیده و نابود شد، اما در این زمان سالها بود که محصص از ایران دل بریده بود. تاثیر عمیقتر و اصلی را کودتای ۱۳۲۸ بر زندگی و جهانبینی او گذاشت. برای او مانند بسیاری دیگر از روشنفکران زمانه اش، محمد مصدق، قهرمانی ملی بود و در پی تاثیری که کودتا بر او گذاشت بود که برای نخستین بار از ایران خارج شد".
شاید از این زمان است که محصص کمکم به درک پیچیدهتری از مناسبات جهان غرب و شرق در کارهایش میرسد، به دلیل سفرهای متوالی به گوشه کنار جهان، از یونان تا افریقا و از ویتنام تا امریکا؛ سفرهایی که گاه صرفا در جهان کاری و تخیل نقاش رخ دادند. شاید همین کنکاشها در جهانی فرای "وطن" بود که از وی هنرمندی جهان-وطن ساخت. کسی که با کارهایش میان رنسانس ایتالیا، یونان باستان و ایران مدرن پل میزند و همین امر کار او را از منظر رابطه تاریخ هنر شرق و غرب و در بحث مدرنیسم بینالمللی مهم میکند. نوعی آگاهی غیر تکبعدی از تاریخ و تمدنهای جهان در کار حرفهایش نمود دارد که دورههای تاریخی را پشت هم در ترتیبی زمانی تثبیت نمیکند بلکه تاریخ را مدام در پویایی و شدن درمییابد.
محصص اگرچه نگاه بسیار منتقدانه و سرسختی به وضعیت سیاسی زمانهش داشت، از عضویت در هر گروه سیاسی و وابستگی ایدئولوژیک خودداری کرد. عضویت او در گروههای هنری مختلف از جمله انجمن هنری "خروس جنگی" -گروهی متشکل از همه شاخههای هنری که در ۱۳۲۸ آغاز به کار کرد- و یا "گروه پنج" -همراه با سهراب سپهری، پرویز تناولی، ابولقاسم سعیدی، حسین زندهرودی- عمر طولانیای نداشت. به طور کلی او را آدمی جمعگریز و گوشهگیر میدانند که به سادگی در هر جمع و گروهی نمیگنجید. در سالهای پایانی عمرش تعداد بسیار معدودی از همنسلانش با او در ارتباط بودند، اما هنگام مرگش بسیاری در ایران گمان میکردند او مدتها پیش از این درگذشته است.
مراد منتظمی به درک عمیق محصص از ادبیات و شعر فارسی و ارتباطش با شاعران همدوره اش اشاره کرد. از جمله شاعرانی که دوستی عمیقی با هم داشتند و نقاشی و شعر در جهان هر دو جایگاه ویژهای داشت، سهراب سپهری بود. نامههای زیادی این دو با هم ردوبدل کردهاند که گویای عمق این ارتباط است. اما کسی که جایگاهی یگانه در ذهن و زندگی محصص پیدا کرد و حتی یادش تا سالهای پایانی و عزلتنشینی او را همراهی کرد، نیما یوشیج بود. منتظمی به صحنهای از فیلم "فیفی از خوشی زوزه میکشد" -مستندی از زندگی محصص ساخته میترا فراهانی- اشاره کرد که در آن میبینیم که وقتی از همه کناره گرفته است در اتاق خالی کارگردان از او میپرسد چه کسی بیشتر از دیگران در این اتاق حضور دارد پاسخ می دهد: نیما.
سخنران در اهمیت این فیلم گفت: "اگر امروز من اینجا درباره محصص صحبت میکنم، یا اگر این موزه و آن گالری نسبت به کارهای محصص بسیار علاقهمند و کنجکاو شدهاند، به خاطر این فیلم است که شخصیت بینظیر بهمن محصص را دوباره کشف کرده و به ما نشان داده است."
در ارتباط با همین پژوهشها بر آثار و زندگی محصص، نمایشگاهی از آثار او در ماه سپتامبر آینده در گالری "موزاییک رومز" لندن برگزار خواهد شد. همزمان با برپایی این نمایشگاه، مراد منتظمی از کتابی رونمایی خواهد کرد که طی سالها پژوهش بر کار محصص گردآوری کرده با عنوان "صنعتگر، شاعر و شازده". کتابی که تلاش دارد مجموعه ای کامل و جامع از همه اسناد و مقالات و آثار مربوط به محصص باشد.
در توضیح انتخاب این عنوان آقای منتظمی توضیح میدهد که محصص وقتی خودش را صنعتگر می داند، فقط به خاطر نوع کارش و فعالیتش نیست، بلکه در واقع به نوعی انکار و فاصلهگیری از بازار هنر جهان است. برای او خیلی مهم بود که چه بر سر آثارش میآید. برای همین خریدارانش را خودش با وسواس انتخاب میکرد. نمیخواست بگذارد کارهایش به کالایی لوکس برای تجارت تبدیل شود و هدفش از انهدام بخش بزرگی از آن هم همین بود و میگفت: "من کارهایم را خراب کردم چون دیگر به درد نمیخورد. [...] اجازه نمیدهم کسی از کارهایم پول دربیاورد."
همچنین محصص شاعری است که نقاشی می کند و ذهنیت بسیار شاعرانهای دارد. به زعم منتظمی خوشپوشی، پرهیز از جمع، رفتار آریستوکرات مآبانه و نگاه از بالا به پایین محصص به دیگران او را به یک شازده تبدیل میکند.
هنرمندی که در سال ۱۳۸۹ در خانه اش در رم درگذشت، امروز شخصیتی بسیار مهم در تاریخ هنر مدرن و معاصر ایران محسوب میشود و معمایی که بسیاری را به کشف خود میخواند.
منبع: بی بی سی