از یک جایی به بعد، هر خطی که می‌کشید امضای شما است/ در گفتگو با آیدین آغداشلو مطرح شد

"امضای هنرمند یعنی منِ هنرمند مفهومی از دنیا گرفتم، و حالا می‌توانم مفهومی تازه به دنیا بدهم." این را آیدین آغداشلو در گفتگو با شایان شعبان ضمن اشاره بر فرصت های پیش روی هنرمندان جوان می‌گوید وی در مورد ارسال آثار موزۀ هنرهای معاصر تهران به خارج از کشور و نمایش آنها در دیگر موزه ها نیز نکاتی را بیان می‌کند. در ادامه چکیده ای از این گفتگو را می‌خوانید:

آیا برای هنرمندان جوان توصیه‌ای مبنی بر پیدا کردن امضای شخصی‌شان در آثارشان دارید؟

ببینید در واقع به نظر من بحث توصیه نیست. جوان‌ها در حال جستجو و شکل دادن معنای خودشانند؛ اگر اصلا معنایی داشته باشد! کسانی هستند که شمّ، هوش و شعور لازم برای یافتن معنایشان را دارند. حال اگر این افراد هنرمند باشند، از طریق خلق آثار هنریشان به آن دست می‌یابند. به مرور زمان هم مملو از احساس و انرژی‌ای می‌شوند که جهان در هنگام خلق هر اثر هنری به آنها می‌دهد. من به این مرحله، مرحلۀ "انباشت" می‌گویم. اگر در این مرحله هستند، "جستجوگر" نامیده می‌شوند. بعدها این جستجوگرها به مرحله‌ای می‌رسند که می‌توانند انباشت را با داوری و مفهوم شخصی خود همراه کنند. البته مستلزم اینست که اصلا به مفهومی شخصی رسیده باشند و یا به جایگاهی رسیده باشند که بتوانند مفهوم شخصی‌شان را در اختیار دیگران قرار دهند. این همان مفهوم "امضای هنرمند" است؛ یعنی "منِ" هنرمند مفهومی از دنیا گرفتم، و حالا می‌توانم مفهومی تازه به دنیا بدهم. و وقتی‌که هنرمند به این درجه رسید، پس از آن هر خطی که بکشد امضا محسوب می‌شود؛ و این چیزی نیست که بشود توصیه‌اش کرد. زیرا ممکن است یکی مانند "موتزارت" از ده سالگی به این توانایی برسد، یکی هم مثل "گوگن" در چهل سالگی، فرمول و چهارچوب خاصی ندارد.

بزرگترین معضلی که شما در دوران جوانی با آن روبرو بوده اید چه بود؟

معضلات دوران جوانی من هم شامل معضلات فردی و هم معضلات مربوط به نسل من می‌شدند. معضل نسل من این بود که هنر، جدی شمرده نمی‌شد، رسمیت نداشت و هنرمند شناخته نمی‌شد. در نتیجه دوره‌ای مملو از تلاشی جانکاه بود که هنرمند باید دائم تلاش می‌کرد تا خودش و ارزش آثارش را به همه اثبات کند. امکانات و منابع بسیار کمی وجود داشت و برخی هنرها مثل گرافیک اصلا هنر محسوب نمی‌شدند. سیستم‌های آموزشی دانشگاه‌ها بسیار قدیمی بود و کار ما شبیه دویدن با مانع بود. معضل شخصی من هم بیشتر عدم دسترسی به منابع خوب و الهام‌بخش همچون مکان‌ها، اساتید و ... بود تا بتوانند عطش من را فرونشانند و به این ترتیب برای اینکه بتوانم خودم را پیدا کنم انرژی بسیار زیادی از من گرفته شد.

شما به عنوان پیشکسوت، چه توصیه‌ای برای هنرمند نسل امروز دارید؟

اینکه تا می‌توانند ببیند، اثر خلق کنند، سلیقه‌ای را در ذهن و روحشان نهادینه کنند، دانسته‌های خود را افزایش دهند و با کار مضاعف و درست و روحیۀ جستجوگر و با استفاده از امکاناتی که امروزه در اختیارشان قرار دارد می‌توانند پیشرفت کنند. بگردند دنبال هنرمندانی در سراسر دنیا که می‌توانند برایشان الهام بخش باشند.

به نظر شما اراده مهم‌تر است یا استعداد؟

به نظر من مهم اراده است. زیرا خیلی وقت‌ها ممکن است کسی که استعداد انجام کاری را دارد، همت لازم برای شروع آن کار و یا ادامه دادن را نداشته باشد، اما کسی که اراده دارد قریب به یقین به چیزی که می‌خواهد، می‌رسد.

در عصر حاضر و با افزایش امکانات ، تعداد گالری‌ها و متقاضیان خیلی بیشتر شده و به نوعی باعثِ گمنامی برخی هنرمندان نیز شده است. به نظر شما تدبیری برای مدیریت این جریان می‌توان اندیشید؟

بله. اگر یک هنرمند لایق مشهور شدن باشد، باید بتواند از فرصت‌ها پیش رویش به درستی استفاده کرده و خود را در جایگاه مناسب قرار دهد. فرصت‌هایی مثل بازارهای بزرگ و درنتیجه امکان بیشتر دیده شدن و خریده شدن آثار و استفاده از فضای مجازی و اساتید بزرگ به منظور دستیابی به سوالات و الهام گرفتن. اما این موضوع که می‌فرمایید تعداد هنرمندان زیاد شده است، خب باید این اتفاق می‌افتاد. این همان اتفاقیست که بالغ بر یک قرن است که در دنیا به وقوع پیوسته. یک میدان رقابتِ فشرده.

چه توصیه‌ای برای هنرمندان جوان دارید که بتوانند مجموعۀ شخصی خود را گرداوری کنند؟

باید به وقت و هزینۀ خودشان نگاه کنند. برای مثال من خودم خطوط قدیمی را که با لودجه من هماهنگی داشت، می‌خریدم، وقت می‌ذاشتم و آنها را مرمت می‌کردم و هدفم هم این بود که آثار هنری را از تخریب، پراکندگی و گمنامی حفظ کنم و سپس دوباره در اختیار مردم قرار دهم. به وجود آوردن مجموعه ذوق و شوق می‌خواهد.اینکه از درون باور داشته باشی که دلت می‌خواهد مجموعۀ خاصی را گرداوری و حفظ کنی.

چطور می‌شود هنر ایرانی را به دنیا عرضه کرد و شناساند؟ و چرا با توجه به فرهنگ غنی‌امان آنطور که باید و شاید در دنیا شناخته شده نیستیم؟

ارائه و شناساندن هنر به جهانیان وظیفۀ هنرمند نیست. کسانی که این وظیفه را دارند در کارشان کوتاهی می‌کنند و یا اصلا کارشان را بلد نیستند. شناساندن هنر معاصر ایران به دنیا کار ساده‌ای نیست. البته باید ابتدا ارزش‌گذاری کرد و فهمید که چه بخشی از هنر ایران قابل عرضه هست و تاکنون به درستی عرضه نشده؛ آنگاه این موضوع را با کارگزاران فرهنگی در میان بگذاریم تا اقدامات لازم را انجام دهند.

نظرتان دربارۀ معضل فعلی موزۀ هنرهای معاصر و ارسال گنجینۀ آثارمان به خارج از کشور چیست؟

ببینید، این یک اقدام فرهنگیست و معضل خاصی محسوب نمی‌شود. همۀ موزه‌های دنیا ارسال و معاوضۀ آثار را دارند و این موضوع یک آمد و شد فرهنگیست. به این دلیل هم انجام می‌شود که آثار جدید در معرض دید مرم قرار گیرند. اما بحثی که مطرح است اینست که بهتر است تعداد این آثار کمتر باشد. کمتر دیده شده، نمایشگاهی در دنیا تعداد زیادی از آثارش را به جای دیگر بفرستد، مگر اینکه این مبادله با تعداد زیاد متقابل باشد. نگرانی همیشگی هنرمندان ایران که ناشی از ترس و واهمۀ آنها از این است که ممکنه این آثار صدمه ببینند و سابقه فرستادن تعداد زیادی اثر را تا کنون نداشته ایم. وظیفۀ کسانی که اینکار را می‌کنند اینست که این شک ها و ترس‌ها را درک کرده و مراحل و تشریفات (شامل بیمۀ آثار، نحوۀ بسته بندی، ضمانت‌ها و ...) مختلف این اقدامات را به وضوح برای هنرمندان توضیح دهند. و شفاف‌سازی کنند. در هر صورت نگرانِ آثارِ خود بودن جای خرده‌گیری ندارد زیرا هیچ‌کس به اندازۀ تولید کنندۀ اثر، نگران و دلسوز آن اثر نیست. مثلا یکی از نگرانی‌ها در این آمد و شد ها، نگرانی از تعویض آثار است؛ که مسئولین وظیفۀ بر طرف کردن این نگرانی را با ارادۀ توضیح و تضمین‌های لازم را دارند. مشکل ما اینست که خیلی وقت‌ها مسئولین خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌دانند و فکر می‌کنند همین که به بالادست خود توضیح دهند کافیست و مردم نیازی به شنیدن توضیحاتشان ندارند. البته این را هم باید در نظر داشت که برای مسئولین پاسخگویی به عموم مردم مقدور نیست و تنها می‌توانند در مقابل کسانی که از طرف مردم نماینده هستند (کارشناسان، انجمن‌های صنفی، خبرنگاران و ...) پاسخگو باشند.

همیشه در اطراف هنرمندان مشهور و پیشکسوت حاشه‌هایی وجود دارد. چگونه می‌توان به این حاشیه‌ها پاسخ داد؟

ببینید، حاشیه‌ها وجود دارند و کم هم نیستند. جلوی ساخته شدنشان را هم نمی‌توان گرفت و یا مثلا هر لحظه در مقابل هر کسی که حاشیه‌ای می‌سازد پاسخگو بود. اما راه بهتری وجود دارد، هرکس که سوالی دارد، باید سوالش را با مدارک و دلایل محکم و مستند عرضه کند، در آنصورت است که کاملا حق سوال کردن دارد.

مصاحبه کننده : شایان شعبان

logo-samandehi