گشایش درهای موزه به دنیای کودکان اوتیسم
محیط موزه میتواند برای افراد اوتیسم ناراحتکننده، ناامن، استرسزا و حتی وحشتبرانگیز باشد. برای بیشتر آنها رفتن به موزه امکانپذیر نیست اگر محیط موزه دارای شرایط مناسب نباشد. با این حال بیشتر موزههای کشور هنوز اقدامی برای بهبود این شرایط نجام ندادهاند. درحالیکه انجمن ملی اوتیسم در ایران در اینباره دستورالعملهایی را ارائه کرده است.
موزه هنر «Brandywine» آخر هفتهها رویدادی را برای کودکان اوتیسم اختصاص داده است
به گزارش گالری آنلاین به نقل از ایسنا، موزهها برای استفاده از خدمات عمومی باید فرصتهای برابری برای همه افراد ایجاد کنند. یکی از این افراد طیف «اوتیسم» هستند که با ایجاد شرایط مناسب در موزه میتوان شاهد حضور آنها در این اماکن بود.
«هنر و خلاقیت در خدمت مخاطبان خاص» عنوان مقاله نسرین بهرامی، دانشآموخته کارشناسی ارشد در رشته پژوهش هنر است که از سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ کارشناس موزه هنر ایران (کاخ مرمر) بوده است. او پژوهشی درباره میزبانی از کودکان اوتیسم در موزه هنر ایران ارائه داده و به صورت مقاله در شماره نخست دوفصلنامه «بنیان هنر؛ جستارهای موزهداری، مرمت، باستانشناسی و تاریخ هنر» به چاپ رسانده است.
این نوشتار پژوهشی و کاربردی درباره برنامه موزه هنر ایران (کاخ مرمر) در روز جهانی موزه سال ۱۴۰۰ است و به این موضوع میپردازد که میزبانی از این افراد در موزه هنر ایران به چه صورت بوده و چه نتایجی را برای موزهداران و کارشناسان موزه به همراه داشته است.
در بخشهایی از این مقاله پس از توضیح درباره اوتیسم به عنوان یک اختلال فراگیر و چرایی میزبانی از این طیف از افراد، در بخش مربوط به محیط موزه آمده است: محیط موزه میتواند برای افراد اوتیسم ناراحتکننده و ناامن باشد. برای مثال صدای بازدیدکنندگان، شلوغی زیاد، نورهای چشمکزن و سایر عوامل میتوانند در ساعات معمولی برای افراد مبتلا به اوتیسم طاقتفرسا به نظر بیایند. برای بیشتر آنها رفتن به موزه امکانپذیر نیست اگر محیط موزه دارای شرایط مناسب نباشد؛ چرا که بیشتر اوقات این شرایط منجر به ایجاد اضطراب و گاهی وحشت میشود با این حال بیشتر موزهها هنوز اقدامی برای بهبود محیط و شرایط خود برای افراد اوتیسم انجام ندادهاند.
برای بهبود این شرایط دستورالعملهای کلی وجود دارد که انجمن ملی اوتیسم درباره موزهها و محیطهایی مانند گالری ارائه داده است، از جمله:
- ایجاد برنامههای آموزشی برای کارکنان به منظور همدلی و نحوه ارتباط با این افراد
- رویکردهای مثبت برای تقویت اعتماد به نفس
- نقاط قوت و خلاقیت افراد دارای اختلال اوتیسم
- ارتباط با والدین و مربیان آنها در محیط موزه
- ایجاد محیطی آرام و بدون تنش برای این افراد
- آمادهسازی محیط با هدف کاهش اضطراب این افراد
- آمادهسازی محیط برای یادگیری و ارتباط با این افراد به صورت ساختارمند به شکلی که قادر به پیشبینی رویدادها باشند.
در واقع موزهها باید شرایطی را فراهم کنند که این افراد جذب بخش فعال و اثربخش در فضای موزه شوند؛ چرا که آنها میتوانند در فعالیتهای فیزیکی یا اداره مجموعه یا فعالیتهای آموزشی شرکت کنند و ارتباط مستقیم با عناصر نمایشگاهی مانند اطلاعات انتخاب محتوا یا فعالیتهایی که علاقمند هستند برقرار کنند.
رویداد «حسی دوستانه» آخر هفتهها در موزه هنر برندی
به منظور توجه به نقش موزهها در کاهش محرومیت افراد توانیاب بعد از ایجاد شرایط دسترسی آنان به موزه، نحوه برخورد کارکنان موزه در مواجهه با این افراد حائز اهمیت است؛ زیرا یکی از مخربترین رفتار در مواجهه با این افراد القای حس ترحم نسبت به آنان است. پس لازم است علاوه بر برخورد توأم با احترام به این مسئله نیز توجه شود.
این احساس ناشی از نگرش غلط به ناتوان بودن این افراد است. بنابراین هرچه افراد جامعه نسبت به توانمندیهای آنها آگاهتر شوند زمینه تغییر نگرش و برخورد صحیح با این افراد نیز مهیا خواهد شد. از این رو با برگزاری کارگاههای آموزشی برای همه کارکنان موزه، میتوان سطح دانش آنان را نسبت به این افراد بالا برد، چون این اقدام منجر به تقویت روابط مثبت و احترام کارکنان موزه نسبت به این افراد خواهد شد.
بهرامی در بخش دیگری از این مقاله به موضوع هنردرمانی اشاره کرده و نوشته است: موزهها این توانایی را دارند که با در نظر گرفتن فعالیتهای هنری از طریق برنامهها و کارگاههای تخصصی، زمینه خلق آثار هنری برای این افراد را فراهم کنند. تجربیات موزهای در نهایت میتواند منجر به خلق آثار هنری بر اساس آموختههای آنها و شرکت در برنامه و کارگاهها و نمایشگاهها شود.
یکی دیگر از جنبههای مهم بازدید از موزه این است که از این افراد بخواهیم پس از بازدید، تجربههای خود را از طریق نوشتن، نقاشی و گفتوگو به اشتراک بگذارند.
هنرهای فراگیر میتواند به آشکار کردن پتانسیل خلاقانه و هنری افراد دارای ناتوانیهای رشدی کمک کند و راههای مختلف ارتباطی را تسهیل کند.
یک تجربه از موزهگردی کودکان و نوجوانان اوتیسم در ایران
در بخش تحلیل و ارزیابی این مقاله نیز آمده است: در روز اول برنامه در موزه هنر ایران، کارگاهی آموزشی برای کارکنان این موزه و سایر مجموعههای مؤسسه فرهنگی موزههای بنیاد در ارتباط با آشنایی با اختلال اوتیسم توسط مربیان و کارشناسان انجمن اوتیسم برگزار شد.
در روز دوم با دعوت از نوجوانان و جوانان مبتلا به اوتیسم به همراه والدین و مربیان برنامه بازدید هدفمند از موزه و پیرو آن برگزاری کارگاه خلاقیت با تکیه بر خلاقیت هنری در نقاشی و عکاسی شکل گرفت و در نهایت برنامه با اجرای سرود توسط شرکتکنندگان پایان یافت. برای ارزیابی همه فعالیتهای این برنامه و پایش نتایج، در انتها پرسشنامههایی به والدین، مربیان، نوجوانان و جوانان شرکتکننده ارائه شد.
در تحلیل این پرسشنامهها آمده است: بیشتر بچهها و والدین آنها که در برنامه شرکت کرده بودند قبلاً هم به بازدید موزهها رفته و آن را مکانهای تاریخی میدانستند که اشیای باارزش در آنجا نگهداری میشود. بچهها از ایده موزه و آنچه قرار بود از آن ببینند آگاه بودند.
از جمله نگرانیهای والدین و مربیان دست زدن شرکتکنندگان به اشیاء و ایجاد بینظمی در موزه بود. آنها نمیخواستند محیطی استرسزا برای فرزندان خود رقم بزنند. برای کاهش این استرس و نگرانی کارشناسان موزه با مربیان شرکتکننده در مواجهه با شرکتکنندگان پیوسته با صبوری و درک نیاز آنان در تعامل بودند.
در شروع برنامه کارشناسان موزه توضیحات لازم را در ارتباط با آثار به بچهها ارائه داده و در ادامه هر کارشناس با شرکتکنندگان به صورت انفرادی در تعامل و گفتوگو بود. یک تبادل اجتماعی بین کارکنان موزه و شرکتکنندگان طیف اوتیسم شکل گرفت. برخی از آنها در حال توصیف اشیاء برای خود و دیگران بودند و به دلیل اختصاصی بودن بازدید در حین برنامهریزی احساس راحتی بیشتری داشتند. حتی اگر تجربه بازدید برای هر کدام از افراد متفاوت بود، اما آنها از شرکت در برنامه هیجانزده بودند و بلافاصله پس از بازدید از موزه در کارگاه خلاقیت شرکت کردند. والدین و مربیان تجربه بازدید خود را یک روز لذتبخش توصیف کردند و ابراز علاقهمندی و تمایل کردند که این برنامهها در آینده ادامه یابد.
والدین و مربیان در مواجهه با این سوال که چگونه موزهها میتوانند در دسترس افراد طیف اوتیسم باشند، معتقد بودند که کارکنان موزه باید آگاهی لازم را از این طیف و شناخت کافی در رفتار با این افراد را داشته باشند. آمادهسازی محیط موزه، اختصاص دادن روز و ساعت مشخص برای این افراد به همراه والدین آنها با توجه به طولانی بودن بازدید از موزه و پایین بودن آستانه تحمل این افراد، و اختصاص دادن فضایی برای استراحت، مواردی است که باید در نظر گرفته شود.
بسیاری از بچههای اوتیسم به دلیل داشتن اختلالهای حسی، ممکن است با بازرسی بدنی دچار مشکل و استرس شود که این مهم نیز باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین در فضاهای نمایشگاهی موزه، باید قابلیت زیاد و کم شدن نور وجود داشته باشد. بسیاری از بچههای طیف شدید اوتیسم برای بازدید از موزه ممکن است شرایط سختتری داشته و سر و صدا، نور و تزئینات زیاد آنها را دچار استرس کند.
چرا برخی از افراد به موزه نمیروند؟
بنابراین باید امکان بازدید برای این افراد تسهیل شود. در ارتباط با این سوال که آیا نگرانیهایی برای رفتن به موزه به همراه این افراد داشتهاند؟ مربیان و والدین اینگونه پاسخگو بودند که قالب خانوادهها به دلایلی از جمله نگرانی از کمتوانی فرزندانشان در تعاملات اجتماعی و بازدید از محیط جدید، شلوغی و سر و صدای موزه، نگرانی از طرد شدن در ارتباط با دیگران و نحوه برخورد با این طیف از سوی جامعه، بههم ریختگی روحی بچهها در محیط موزه و استرس از دویدن آنها در فضای موزه، ناآگاهی افراد از این بیماری و طیفهای آن و نگرانی از نحوه برخورد با آنان به موزه نرفتهاند.
کلیشههای رفتاری این افراد برای مردم غیرعادی است و آگاهی عمومی از این نوع اختلال برای یاری به این افراد کمک میکند. بیشتر خانوادهها و مربیان خواهان بازدید رایگان از موزه بودند و تقاضا داشتند که دسترسی به موزهها برای بچهها و خانوادههای آنها آسانتر شود تا تجربهای مفید و سودمند برای آنها رقم بخورد. علاوهبر این برخی پاسخدهندگان معتقد بودند که موزهها باید خدماترسانی به این طیف از افراد را در برنامههای خود بگنجانند و یا برخی از آنان به عنوان راوی در موزهها فعالیت داشته باشند.
این افراد با وجود علاقهمندی به بازدید از موزهها و دیگر مراکز فرهنگی به علت نبود زیرساختهای اساسی در موزهها از حضور در این اماکن بازماندهاند یا به سختی امکان بازدید داشتهاند. در این مورد اصول اساسی حائز اهمیت و توجه در موزهها شامل موارد زیر است:
- این افراد حق دارند در تمام فعالیتهای موزهها، نمایشگاهها و گالریها حضور داشته باشند.
- الگوی اجتماعی این افراد در جامعه باید مورد شناسایی قرار گیرد.
- موزهها و گالریها باید در تعامل و گفتوگو با این افراد نیازمندی آنها را شناسایی کنند و در رفع آن بکوشند.
- برای توانمندسازی، موانع دسترسی برای این افراد باید شناسایی و مرتفع شود.