گزارشی از نمایشگاه مرد غیب شده (جا به جا شده) / گزارش تصویری

نمایشگاه مرد غیب شده توسط موزه هنرهای معاصر ایلای و ایدِت به کیورتوری (نمایشگاه گذاری) مارک اولویه والر، مدیریت جدید موزه برگزار شده است. این نمایشگاه اخیرا و در تاریخ ۲ اردیبهشت افتتاح شده و به مدت شش ماه برابر با ۳۰ مهر ۱۳۹۶ پذیرای بازدیدکنندگان می باشد.

به گزارش گالری آنلاین،این برای اولین بار است که موزه تمام گالری های خود که عبارتند از ۳ گالری در طبقه همکف، ۲ گالری در طبقه زیر همکف و ۳ گالری در طبقه دوم به یک نمایشگاه اختصاص داده است. این نمایشگاه توانسته است بازدیدکنندگان بسیاری را از سراسر اروپا و آمریکا جذب کند.

  • در زیر به خلاصه ای از هدف اصلی این نمایشگاه و بررسی آثار برجسته آن در گالری های مختلف این موزه می پردازیم:

نمایشگاه مرد غیب شده با الهام از یک ترفند سحر و جادو که در رُمان پِرستیژ، اثر کریستوفر پریست، در سال 1995 توصیف شده، برگزار شده است. این نمایشگاه تمثیلی از سه مرحله از یک ترفند است، به طوری که در یک زمان شعبده باز روی صحنه ظاهر می شود (تعهد)، سپس از طریق یک در غیب می شود (تغییر)، و دوباره بلافاصله از طریق یک در دیگر ظاهر می شود (پرستیژ). لازم به ذکر است که این دو در درست روبروی چشم تماشاچیان و در دو نقطه چپ و راست صحنه قرار دارد. اما چگونه یک جادو به ما در درک و فهم یک اثر هنری کمک می کند؟

تماشاچی هنگام تماشای شعبده بازی در عجب است که چگونه در یک لحظه غیر قابل توصیف شعبده باز غیب و در گوشه دیگر صحنه دوباره ظاهر می شود. به طور حتم شعبده بازی مانند تمام کلک های خیال انگیز دیگر بر مبنای یک سیستم باور پذیر میان شعبده باز و بیننده پا برجا است. هر چه فاصله میان آن چیز که بیننده می بیند و آنچه که از او خواسته شده تا باور کند بیشتر باشد، آن شعبده یا ترفند باور پذیر تر و تماشایی تر است. یک ترفند وقتی خوب کار می کند که تماشاگر بتواند بین این دو قطب یعنی حس شاهد بودن جادو و حس دیدن یک صحنه عادی، راه خود را پیدا کند. اگر تماشاگر تصمیم بگیرد که فقط به یکی از آنها (حقیقت ساده یا جادو خالص) توجه کند، این ترفند دیگر به خوبی کار نخواهد کرد.

Jonathan Monk, Second Hand Daily Exchange,2006. Copyright Jonathan Monk, courtesy of Lisson Gallery

جاناتان مونک /۱۹۶۹/ جا به جایی روزانه دو دست / ۲۰۰۶/ موم / گالری لیزون، نیویورک و لندن

دو دست ساخته شده از موم که چیزی در کف آن قرار دارد. روزانه قبل از شروع کار موزه، به درخواست هنرمند یکی از کارمندان موزه چیزی که در کف دست قرار دارد را با یک چیز جدید دیگر عوض می کند. این چیزها و وسایل مختلف توسط کارمندان موزه برای قرار دادن در این کف دست جمع آوری شده است و هر کدام فقط یکبار می توانند در کف دست قرار داده شوند.


Piero Manzoni, Base magica – Scultura vivente, 1961. Courtesy Fondazione Piero Manzoni, Milano.

پیِرو مانزونی / ۱۹۳۳-۱۹۶۳/ پایه جادویی- مجسمه زنده / ۱۹۶۱/ چوب-فلز-نمد

این یک مجسمه جادویی است. با توجه به گفته پیِرومانزونی هر کسی که روی این سکوی جادویی و روی جاهای مشخص شده با نمد بایستد، به یکقطعه اثر هنری زنده تبدیل می شود.



Marcel Duchamp, Miroir (Mirror), 1964. Anonymous Loan.

مارسل دوشان/ ۱۸۸۷-۱۹۶۸/ آینه /۱۹۶۴ /آینه و قاب چوبی

این اثر در سالهای آخر عمر هنرمند ساخته شده است. آینه نمونه بارزی از مفهموم مارسل دوشان از هنر خلاق است، دیالوگی که بین اثر هنری و بیننده اتفاق می افتد باعث پیدایش مفهوم می شود. این اثر بسیار ساده یک آینه قاب شده است که می توان امضای معکوس مارسل دوشان را در زیر آن دید. او با قاب گرفتن و امضای یک سطح بازتابنده معمولی حتی بعد از مرگ خود، خیلی زیرکانه هر کسی که به آن نگاه می کند را به اثر هنری تبدیل می کند.


Gianni Motti, Mani Pulite, 2005. Private Collection, Courtesy of Galerie Bruno Bischofberger, Männedorf-Zurich, Switzerland.

جیانی موتی / ۱۹۵۸/ دست های تمیز/ ۲۰۰۵ / صابون در جعبه اپوکسی رزین

این قالب صابون از چربی که از بدن سیلویو بِرلوسکونی، نخست وزیر پیشین ایتالیا، که توسط عمل لیپوساکشن در کلینیکی در سوییس از بدن او خارج شده است، ساخته شده. نام ایتالیایی برای 'دستهای تمیز'، اشاره دارد به تحقیقات گسترده ضد فساد که با همین نام بر رابطه بین جرایم سازمان یافته و دنیای سیاست متمرکز بوده است. در زمان انجام این تحقیقات برلوسکونی چندین بار جهت ادای شهادت احضار شده بود. زمانی که جیانی موتی برای نخستین بار صابون را به نمایش گذاشت، برلوسکونی و یارانش منکر اصالت مواد به کار رفته در ساخت این صابون شدند. این جنجال زمانی به پایان رسید که موتی پیشنهاد داد نمونه ای از صابون را برای انجام آزمایش DNA آماده کنند.



پیکاسو


دالی


چگونه می توانیم یک اثر هنری را از یک شی عادی تشخیص دهیم؟ وقتی ما به بازدید یک موزه می رویم انتظار داریم که آثار هنری بسیار مهم و معروف و یا نمایشی از آثار فرهنگی و اجتماعی ببینیم. اما چه کسی در نهایت در مورد ارزش و معنای یک اثر هنری تصمیم می گیرد؟

در این گالری گلچینی از آثار منتخب توسط موزه بِرود، همراه با نمایشگاه مرد غیب شده را می بینیم که پیرامون نقش اعتماد به ساختار و تجربه در هنر می باشد.

این آثار دنبال کننده راه های مختلف رسیدن به هنر و قراردادهایی در مورد سلیقه در هنر و همچنین به چالش کشیدن آنچه که به منزله هنر 'بالا و پایین' است، می باشد. در نهایت، این صلاحیت برای ترجمه و تفسیرٍ معنا و مفهوم آثار از جایی به جای دیگر، لحظه به لحظه و فرد به فرد همچنان باز است.

این گلچین مختص به فرهنگ و تاریخ خاصی نیست، اما صدها سال را پوشش می دهد. در این نمایشگاه بعضی از بهترین های این برگزیده آثار در کنار آثاری که هرگز در این موزه نمایش داده نشده اند، در معرض دید همگان قرار گرفته است. در نمایش این مجموعه از روشی خاصی برای چیدمان (شانه به شانه) استفاده شده است که با روشی متفاوت بازدید کنندگان را به دیدن آثاردعوت میکند. در آخر همچنان این سوال باقی است که چه کسی ارزش و معنای واقعی اثر هنری را تعیین و تعریف می کند؟ موزه، هنرمند و یا بازدیدکننده؟

معروفترین هنرمندان این منتخب آثار عبارتند از: سالوادور دالی، اوژن دولاکروا، آلبرتو جیاکومیتی، هنری ماتیس و پابلو پیکاسو.


Daniel Firman, Würsa à 18 000 km de la terre, 2006–08. Courtesy of the Collection Vranken – Pommery Monopole of Reims. Photo courtesy of André Morin.

یکی دیگر از آثار این نمایشگاه که روزانه تعداد بسیار زیادی بازدید کننده را به موزه جذب می کند، فیل بسیار عظیمی است که از سقف موزه آویزان شده است. هنرمند با آنچنان دقت و ظرافت خاصی این اثر را آفریده، که بازدیدکنندگان به سختی می توانند تشخیص دهند که این فیل حقیقی است یا خیر. حتی هنگامی که این فیل از کشور بلژیک راهی نیویورک و سپس شهر ایست لَنسینگ در میشیگان بود، روزها و هفته ها در گمرک نگه داری شد. پلیس آزمایش های

مختلفی روی آن انجام داد برای اینکه مطمین شود که فیل از مواد کاملاً مصنوعی ساخته شده است. دَنیل فیرمن برای ساخت این اثر از موادی از قبیل رزین، پلی استر، فایبر گلس واستیل استفاده کرده است.


کاغذ توالت نام مجله ای است که توسط هنرمندی به نام ماروزییو کَتِلان (Maurizio Cattelan) و عکاسی به نام پیرپاؤلو فِراری (Pierpaolo Ferrari) تأسیس شده است. این مجله با الهام از تاریخ هنر و فشن بعد از همکاری این دو هنرمند در یک پروژه عکاسی در سال ۲۰۰۹ آغاز به کار کرد. در این نمایشگاه این آثار به صورت فرش هایی که روی دیوار و کف زمینی که کاملاً با اسپاگتی پوشانده شده قرار گرفته است. اجرای این آثار در گالری پاساژ دقیقاً در ورودی شرقی موزه یک فضای کاملاً محرک برای بازدیدکنندگان به وجود آورده به طوری که آنها در بدو ورود از دیدن آن به وجد آمده و شروع به عکس گرفتن می کنند. جالب است بدانید که این قسمت تنها قسمتی از موزه است که بازدیدکنندگان می توانند کلیه آثار آن را لمس کنند.

همچنین بسیاری از این آثار به صورت کیف، لیوان، حوله آشپزخانه، چتر و آینه در فروشگاه موزه قابل خرید می باشد.

دیواری با نام همگی كسانی كه از لحاظ مالی برای ساخت موزه همكاری كردند و همینطور نیمكتی استیل با طراحی زاها حدید معمار موزه.


تهیه و تنظیم: کتایون بهرامی

logo-samandehi