بچه‌ها نقاشی‌های «ون‌گوگ» را چطور می‌بینند؟

شاید برای خیلی‌ها جالب باشد که بدانند کودکان چطور به شاهکارهای نقاشی چهان نگاه می‌کنند، آیا نوع تمرکز بصری آن‌ها با ما یکی است؟

به گزارش گالری آنلاین، ایسنا به نقل از «ساینس نیوز» نوشت: یکی از بهترین مزیت‌های بچه داشتن این است که شما دید جدیدی نسبت به دنیا پیدا می‌کنید؛ کاملا کلیشه‌ای است، اما واقعیت دارد. با کودکان شما از چیزهای تکراری و حتی خجالت‌آور، لذت می‌برید.

در همین راستا، تحقیقی در موزه «ونگوگ» در آمستردام انجام شده تا مشخص شود کودکان چطور به شاهکارهای هنری این نابغه هلندی نگاه می‌کنند. «ون‌سان ون‌گوگ» نقاش نامدار هلندی اگرچه در زمان حیاتش در گمنامی کامل بود، اما اکنون به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین نقاشان پست‌امپرسیونیست شناخته می‌شود. «شب‌های پرستاره» و «گل‌های آفتابگردان» از جمله تابلوی معروف این هنرمند برجسته هستند.

«فرانچسکو واکر» روانشناس شناختی است که فعالیت‌های ذهنی و بصری ۹ کودک ۱۱ و ۱۲ ساله و ۱۲ بزرگسال را در مواجهه با پنج نقاشی از «ونگوگ» بررسی کرده است. شرکت‌کنندگان در این تحقیق، هر تابلو را دوبار می‌دیدند؛ یک‌بار قبل و یک‌بار بعد از توضیح درباره اثر.

منظره‌ای در گرگ و میش

وقتی کودکان برای اولین‌بار با هر نقاشی روبه‌رو شدند، روی رنگ‌های روشن و پررنگ و عناصر جالب توجه تمرکز کردند؛ مثلا یک خانه راه‌راه، گل‌های سرخ سرزنده و درختان تیره‌ای که در مقابل آسمانی کمرنگ کشیده شده بودند.

اما بعد از شنیدن اطلاعاتی درباره نقاشی، هدف نگاه آن‌ها تغییر کرد. مثلا بعد از این‌که کودکان برای اولین‌بار «منظره‌ای در گرگ و میش» را تماشا کردند، به آن‌ها گفته شد روی برخی از کاه‌ها، رگه‌های سبزرنگی وجود دارد که کار یک نقاش دیگر است. بعد از این، بچه‌ها وقت بیشتری صرف نگاه کردن به کاه‌ها کردند.

برعکس کودکان، بزرگسالان شرکت‌کننده در این پژوهش، روی رنگ‌های روشن و اشیای پررنگ تمرکز نداشتند، آن‌ها به بخش‌های دیگری از نقاشی خیره می‌شدند.

این پژوهش نشان داد، وقتی توضیحاتی درباره یک اثر به کودکان داده می‌شود،‌ آن‌ها حین تماشای اثر، محل تمرکز خود را تغییر می‌دهند و این تغییر نقطه توجه در تحقیقات رواشناختی معنای خاصی دارد. اولین نوع نگاه، براساس توجه «غیرترتیبی» است که در آن، چشم روی آنچه بیش از همه توجه را جلب می‌کند، متمرکز می‌شود. «واکر» این نوع فرآیند را با تعبیر «نگاه کردن ناخواسته و جذب خصوصیات فیزیکی یک شخص، صحنه یا شیء توصیف می‌کند. دومین نوع نگاه که «ترتیبی» نامیده شده، نگاه هدفمند است و طی آن فرد به‌صورت داوطلبانه و خودخواسته و براساس فاکتورها درونی به چیزی خیره می‌شود.

براساس توضیحات این روانشناس، وقتی شما تصوری از دوست‌تان در ذهن دارید و میان جمعیت به دنبالش هستید، از دومین نوع نگاه استفاده می‌کنید؛ اما اگر در جمعی به طور ناگهانی به دوست‌تان برخوردید، این نمونه‌ای از فرآیند نوع اول است.

براساس نتایج این پژوهش، با بالا رفتن سن، فرآیند ترتیبی به تدریج مهم‌تر می‌شود و توجه غیرترتیبی قوت‌اش را از دست می‌دهد.

ریشه‌های درخت

انجام چنین تحقیقی درباره کودکان کم سن و سال‌تر دشوار است؛ «واکر» در توضیح این مطلب می‌گوید: من نقاشی «ریشه‌های درخت» را به دختر چهار ساله‌ام نشان دادم و فقط از او پرسیدم چه می‌بیند. او فقط از چند رنگ نام برد و گفت: آبی، سبز، قهوه‌ای. بعد از او پرسیدم: دیگر چه می‌بینی؟ و او بعد از بررسی نقاشی و کمی مکث، پرسید: دایناسورها؟ من برایش توضیح دادم که این نقاشی، ریشه‌های گره‌خورده چند درخت را نشان می‌دهد و او در جواب گفت: اما آن بخش سبز شبیه تیرانوسوروس است. بعد من منظورش را فهمیدم؛ سر سبزرنگ یک تیرکس به شکل جادویی از ریشه‌ها بالا آمده بود!

logo-samandehi