زمانی برای تحقق شعار شفافیت

به قلم علی فرامرزی نقاش

چند روزی بیشتر تا معرفی هیات دولت به مجلس نمانده و گمانه‌زنی‌ها در خصوص انتخاب وزرا و اینكه كه می‌ماند و چه كسی تغییر می‌كند به موضوع روز تبدیل شده است. از آن میان وزارت ارشاد هم چون سایر وزارتخانه‌ها در مورد ماندن یا رفتن وزیر مربوطه‌اش مورد بحث و حدس است.

صرف نظر از هر گونه تغییر و تحولی در سطح وزیر، به‌طور طبیعی و گاه غیرطبیعی مقداری كارهای بر زمین مانده و وعده‌های انجام‌نشده وجود دارد، اما بخشی هم انتظاراتی است كه جامعه فرهنگی برای رسیدن به شرایط بهتر مطرح می‌كند، انتظاراتی كه بسیاری از آنها منطقی است و می‌توان با دیدن، تحلیل و پیگیری كردن در مسیر تحقق آن حركت كرد. هنرهای تجسمی خصوصا نقاشی از جمله رشته‌هایی است كه اگر چه در بخش‌هایی به خودكفایی رسیده اما همچنان باید برای رسیدن به اهدافش از امكاناتی برخوردار شود كه در حد توان بخش خصوصی نیست. سالیان سال است كه در بخش تجسمی كسی نمی‌داند كه وزرا و معاونین مربوطه آیا مشاورینی در خصوص رشته‌های مختلف آن دارند یا نه و چرا جامعه تجسمی نباید آنان را بشناسد؟

شفافیت از جمله شعارهایی بود كه رییس‌جمهوری در مبارزات انتخاباتی مطرح می‌كردند و بر آن تاكید داشتند. آیا دانستن اینكه تصمیمات حوزه تجسمی چگونه و به وسیله چه كسانی گرفته می‌شود معنایی به جز شفافیت و اتاق‌های شیشه‌ای دارد؟ استفاده از خرد جمعی جز از راه توضیح در جریان قرار دادن و خودی دانستن دیگران حاصل نمی‌شود همچنان‌كه آقای صالحی‌امیری، خود قول تشكیل اتاق فكر تجسمی را داده بودند. در بخش امكانات فیزیكی رشد هنرهای تجسمی و وفور نمایشگاه‌های داخلی به قدری است كه داشتن فضاها، سالن‌ها و گالری‌های بزرگی مثل نشنال‌گالری‌ها برای برگزاری نمایشگاه‌های كشوری یا بی‌ینال‌های فراگیر بسیار ضروری است. لازمه این امر گذرگاه‌های فرهنگی و مكان‌های عمومی برای ارایه مستقیم آثار هنری خصوصا برای هنرمندان جوان است. این موضوعی است كه هرچندوقت یك‌بار مطرح می‌شود و باز به فراموشی سپرده می‌شود. غیر از این، ایجاد همدلی بین تصمیم‌گیرندگان و هنرمندان و مورد قبول بودن مدیران اینگونه پست‌ها راه را كوتاه‌تر و مسیر را گشوده‌تر خواهد كرد. رابطه‌های انسانی و صادقانه نخستین سرمایه هر مدیر هنری است. گروه زیادی از هنرمندانی كه در تنهایی آثارشان را خلق می‌كنند شاید در طول سال به‌ندرت گذرشان به مراكز دولتی بیفتد.

آنان نباید به چشم ارباب رجوع ادارات دیده شوند و مدیران هنری بیش از هر جای دیگری باید به قول‌هایی كه ‌می‌دهند، پایبند باشند. ضمن اینكه داشتن جلسات یا رفتن و سرزدن به كارگاه‌های هنرمندان این رشته‌ها خصوصا آنها كه كمتر پا به مراكز دولتی می‌گذارند از جمله راه‌هایی است كه می‌تواند یك وزیر فرهنگی را به گونه‌ای مستقیم در جریان فعالیت‌ها، نظریات و انتقادات این طبقه فرهنگی قرار دهد و صمیمیت و اطمینان ایجاد كند.

این مطلب در روزنامه اعتماد به چاپ رسیده است.

logo-samandehi