آشنایی با صاحبان غربی آثار در موزه هنرهای معاصر؛ /2/ نیمتنههای برخاسته از دلِ دادائیسمِ زوریخ
به گزارش گالری آنلاین به نقل از ایلنا، ژان آرپ از مادری فرانسوی و پدری آلمانی در استراسبورگ متولد شد. او تا سال 1915 مدتی را در آلمان و پس از آن در پاریس زندگی کرد.
هانس (ژان) آرپ در دوران کودکی با نقاشی نوین آشنا شد و ضمن تحصیل در مدرسه هنر وایمار و آکادمی ژولیان پاریس، آن را دنبال کرد. در سراسر عمرش اشعار بسیار شیوا و ممتاز میسرود. آموزش رسمی با آنچه که از نقاشی برای او معتبر بود، ناسازگاری داشت و این مسئله باعث عدم اطمینان در آرپ شده بود، از همین رو آرپ دو سال در دهکدههای کوچک سوئیس به تفکر و تامل گذراند. این دو سال تاثیر ماندگاری در آرپ داشت.
آرپ در سوئیس با پل کله دیدار کرد؛ و پس از بازگشت به آلمان، به پیروان کاندینسکی و نقاشان عضو گروه اسب سوار آبی پیوست. در سال 1912، آثارش را در نخستین سالن پاییزی به سرپرستی هروارت والدن به نمایش گذاشت و در سال 1914 پس از بازگشت به پاریس به محفل پیکاسو، مودیلیانی آپولینر، ماکس یاکوب، و دلونه پیوست.
آرپ بسیاری از نقاشیهای متعلق به دوره پیش از 1915 خویش را نابود کرد، از همین رو ردیابی مسیر تلاشهای او بسیار دشوار است. او به آثار انتزاعی هندسی مبتنی بر کوبیسم روی آورده بود؛ در سال 1915 و در دوران جنگ جهانی اول به سوئیس نقل مکان کرد و در زوریخ با استفاده از بیشترین حد توانایی انگشتانش، طراحیهای خطی و کولاژهایی خلق کرد که اشکال آنها تقلیدی از برگها و حشرات یا جانوران بودند اما در حقیقت چیزی جز انتراع نبودند.
در همین سال بود که با سوفیه تائوبر(1889 - 1943) آشنا شد و بعدها با او ازدواج کرد، او با برخورداری از یاریهای همسرش، به اندیشههایش روشنی بیشتری بخشید.
آرپ در سالهای 1916 – 1917 چندین کولاژ با استفاده از تکههای مثلثی شکل کاغذ رنگی که در طرحی مثلثوار روی یک زمینه کاغذی پراکنده بود، آفرید. درباره پیدایش این کولاژها میگویند روزی آرپ یک طراحی خطی را که هیچ خوشایندش نبود؛ پاره کرد. تکههای کاغذ را روی کف کارگاهش ریخته بوده که ناگهان در طراحی طبیعی این خورده کاغذها متوجه راهحل مسایلی شد که از مدتها پیش ذهنش را به خود مشغول کرده بودند. صرفنظر از درستی این حکایت، آرپ به آزمایشگری با کولاژهایی که بدین طریق میآفرید، ادامه داد، همچنان که تسارا با استفاده از کلماتی که از روزنامهها میبرید و روی میز تحریرش میپراکند، شعر میسرود. در همین دوره آرپ نوعی از نقش برجسته شامل لایههای نازک شکلهای چوبی به تقلید از شکلهای گیاهان اروپایی و غیراروپایی، سختپوستان یا آمیبهای درهم شده را طراحی کرد، رنگ روشن بر آنها زد و بدین ترتیب مفاهیم زندگی، رشد و دگردیسی را به تماشاگر القا کرد.
این هنرمند در سال 1920 با نام هانس آرپ و به همراه مارکس ارنست و آلفرد گرونوالد کلنی؛ دادا را راهاندازی کرد.
"دادا" جنبشی بود که دیدگاهی پوچگرا و گرایشی ضدهنری و اعتراضی داشت و درصدد تمسخر و ریشخند تمدن و هنر معاصر و ارزشهای مرسوم زمانه بود. در سال 1915 گروهی از جوانان بیست تا سی ساله که از جنگ جهانی گریخته بودند؛ واژه دادا به معنای "اسب چوبی کودکان" که بهطور اتفاقی از لغتنامه گرفته شد را برای گروه خود انتخاب کردند. آنها در شهر زوریخ و در کشور بیطرف سوئیس گردهم آمده و نخستین مرکز هنر، ادبیات و حتی موسیقی خیالپردازانه و پوچ را ایجاد کردند. در میان اینان نویسندگانی چون هوگو بال، ریشارد هولسنبک آلمانی، تریستان تسارا شاعر روما نیایی، مارسل یانکو نقاش و پیکرهتراش رومانیایی، و ژان(هانس) آرپ نقاش، پیکرهتراش و شاعر آلزاسی، هانس ریشتر نقاش آلمانی که بعدها از فیلمسازان نامدار تجربی شد، دیده میشدند.
گرچه آرپ کمتر از همکاران دادائیستی دیگرش در نمایشهای گروهی شرکت کرد، ولی بین سالهای 1916 و 1919، ضمن کامل کردن خیالپردازی انتزاعی و ارگانیک خود، طرحها و اشعاری را برای نشریات دادائیستی تدارک دید.
هانس آرپ در ابتدا مجسمههای انتزاعی از چوب تولید میکرد اما پس از آن از سال 1928 بهطور فزایندهای به ساخت مجسمه سهبعدی پرداخت. این مجسمهها ساده و به شکل انتزاعی معرف اشکال آلی موجود در طبیعت بودند. او در سال 1931 از جریان سورئالیسم جدا شده و به دنبال خلق آثار انتزاعی پرداخت.
او در آثارش معمولا به عنصر طبیعی، اعم از آنچه در زیر میکروسکوپ دیده میشد یا سردیس و نیمتنه انسان، اشاره میکرد. در سال 1956 وقتی درباره تندیس آبزی، تندیس لمیدهای که شکلی از یک موجود دریایی؛ پشت به زمین قرار گرفته، و به نیمتنه خوشتراش یک زن شباهت دارد از او سوال شد، در پاسخ گفت: تندیسهای من به نحوی از انحاء همیشه به شکل نیمتنه هستند.
همچنان که دکریکو پیشتاز شاخهای از سورئالیسم است که از اسلوبهای رئالیستی و تصاویر قابل تشخیص بهره میگیرد، آرپ نیز پیشتاز شاخهی دیگری است که از شکلهای خودساخته انتزاعی و رنگ غیرتوصیفی برای آفریدن دنیایی خیالپردازانه در ورای دنیای مریی بهره میگیرد. برانکوزی تنها کسی بود که آرپ از او الهام میگرفت. اما افرادی که دنبالهروی آرپ بودند عبارتند از: خوان میرو، الگزاندرکالدر و نسل دیگری از نقاشان و پیکرهتراشان پس از وی.
آرپ صرفنظر از وابستگی به جنبشهای هنری مختلف، دارای استقلال هنری که نام آن را "هنر عناصری" نامید؛ بود. آثار او عبارتاند از: "دفتر خاطرات" (مجموعه شعر)، مجموعههای "پرنده و دو تای دیگر"، "تلمبهی ابر"، "صندلی هوا" (اولین گزیده شعرهای او به فرانسه، "رویای واژهها" و "ستارههای سیاه" (گزیده شعرهای آلمانی). درون مایهی شعرهای آرپ، حاوی مضامین "آخر الزمانی"، "نوسان میان امور عادی و مطلقا ذهنی" و در اواخر عمر، "نوسان میان تقدیر شوم انسان در این جهان و استغاثه به درگاه فرشتگان" است. وی بنیانگذار جنبش "انجمن مدرن" و "آبستره" در پاریس بود.
آرپ از حدود 1930 تا زمان مرگش مشغول به نوشتن و چاپ و مقاله و شعر بود.
از این هنرمند تابلویی با عنوان ترکیببندی انتزاعی محصول 1915 در گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری میشود و به گفته کارشناسان این اثر مربوط به دوران طلایی ژان آرپ است.
ترکیب بندی انتزاعی (موزه هنرهای معاصر) 1915