آواهایی که به فراموشی سپرده می‌شوند/ علیرضا کی منش از پرفورمنس آرت اوریفیس می‌گوید

به گزارش گالری آنلاین به نقل از هنرآنلاین ، زندگی ماشینی امروز، شلوغی و ازدحام باعث شده است تا دیگر مانند گذشته صدای خوش طبیعت را نتوانیم آنطور که باید بشنویم. همین امر نیز موجب شده است تا ما علاوه بر از دست دادن صدای طبیعت بسیاری از آواهای دیگر را نیز از دست بدهیم و دیگر گوش‌مان به عنوان اصلی‌ترین عنصر زندگی بشری قادر به شنیدن بسیاری از صداها نباشد و با فراموش کردن آنها بسیاری از احساسات دیگرمان را نیز از دست بدهیم. در چهارمین شب از اجرای ˝سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز˝ که در موزه هنرهای معاصر برگزار شد، علیرضا کی‌منش به عنوان طراح و پرفورمر، پرفورمنس اوریفیس را به اجرا درآورد.

در این پرفورمنس که به موضوع شنیدن اهمیت داده است و قصد دارد به مخاطب یادآوری کند که بسیاری از آواها در حال فراموشی هستند و به طبع آن بسیاری از احساسات ما نیز از این طریق دیگر خریداری ندارد، کی‌منش خود به عنوان پرفورمر اصلی پشت پرده‌ای نشسته و تنها گوشش را در اختیار مخاطبین می‌گذارد تا هر آنچه را که می‌خواهند با او در میان بگذارند. برخی با او صحبت می‌کنند، برخی نیز تنها به بیان آواهایشان اکتفا می‌کنند و برخی آهنگ مورد علاقه خود را با او درمیان گذاشتند.

کی منش در گفتگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره این پرفورمنس گفت: این پرفورمنس "اوریفیس" نام دارد که در زبان انگلیسی به معنای هفت روزنه انسان است که هرکدام بخشی از احساسات انسان را منتقل می‌کنند.

وی ادامه داد: این پرفورمنس برای موزه طراحی شده است تا مخاطبان بیایند و آواهایشان را درگوش یک پرفورمر زمزمه کنند.

این پرفورمر درباره نحوه شکل‌گیری این پرفورمنس و ایده آن بیان کرد: ایده از اینجا شروع شد که ما خیلی از دردها و شادی‌هایمان را دیگر حتی با کلمه نمی‌توانیم بیان کنیم و شاید یک گوش ناشناس می‌خواهیم برای اینکه بتوانیم آن را انتقال داده و احساسات‌مان را بیان کنیم. اینکه چطور ما در این دنیای صنعتی شده احساس‌مان را با آوا و کلام‌مان پیش از این که کلام حضور داشته باشد منتقل کنیم، برایمان مسئله مهمی است.

وی افزود: امروز شهر پر از صدای بوق ماشین و سروصدای صنعتی است. ما می‌خواهیم بگوییم با این صدای ماشینی آیا اصلا جایی برای آوای انسان باقی مانده است ؟ آیا ما صداهایی را که اطراف‌مان هستند می‌شنویم؟ آیا صداهایی که پس این آواها هستند منتقل می‌شوند؟ امروز حتی واژه‌ای مانند سلام به راحتی با تغییر آوایی می‌تواند معنای خود را از دست بدهد، اینکه ما چقدر این آواهای انسانی را می‌شنویم مهم است.

کی‌منش عنوان کرد: ما با طراحی فضایی مانند اتاق اعتراف مسیحیان خواستیم، مخاطب را بدون واسطه در برابر یک گوش ناشناس قرار دهیم تا او بتواند آنچه را که می‌خواهد بیان کند. برای من صوت بسیار مهم است و نقاط مشترک بین انسان‌ها، حیوانات و دنیای ماشینی را شکل می‌دهد، شاید بتوان روزنه‌ای از طریق این آواها یافت و آن احساسی را که در حال از بین رفتن است به دیگران انتقال داد.

وی با اشاره به این‌که چقدر توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند، گفت: تمام تلاش من به عنوان یک پرفورمر این بود که چیزی را بازی نکنم و احساساتی را که زیر پوست من می‌روند و تماشاگر شاید آن را نمی‌دید را بتوانم انتقال دهم. برایم مهم نبود که چطور این اتفاق می‌افتد چرا که احساس هرچقدر هم که ضعیف باشد بازهم منتقل می‌شود. از سوی دیگر تصویر برایم مهم نبود بلکه مهم آوایی بود که منتقل می‌شد.

کی‌منش همچنین درباره فستیوال "سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز" اظهار کرد: برگزاری این فستیوال، بسیار خوب است، چرا که بچه‌هایی که در این فستیوال هستند، تمام تلاش‌شان را می‌کنند که یک موضوع درست را منتقل کنند. بین پرفورمنس و پرفورمنس‌آرت تفاوت وجود دارد و ما اینجا پرفورمنس‌آرت اجرا می‌کنیم و هرچقدر از این دست برنامه‌ها بیشتر باشد، بسیار بهتر است.

پنجمین دوره از "سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز" تا 8 بهمن‌ماه هر روز ساعت 17 به جز جمعه‌ها و شنبه‌ها در موزه هنرهای معاصر برگزار می‌شود.

logo-samandehi