دکتر اصغر کفشچیان: دیوارنگاری ها باید با هویت شهری متناسب باشند
دیوارنگاری هنری است که در ایران سابقهای طولانی دارد و نگاهی به آثار تاریخی در غارهای لرستان از قدمتی 12 هزار ساله خبر میدهند، پس از آنها میتوان به دیوارنگارههایی چون تخت جمشید اشارهکرد که شکوه هخامنشیان را به تصویر میکشد. امروز اما دیوارنگاری به دنبال راههای هماهنگی نقاشی با ساختارهای زیباییشناسانه معماری متناسب با سلایق و علائق مخاطبان امروزی است. در این میان اما نکته مهم این است که بسترهای وسیع شهری همواره میزبان دیوارنگارهای شهری هستند و هماهنگی در اجرای آنها نیازمند هماهنگی و ساماندهی است. به همین بهانه، ساعتی میهمان دکتر اصغر کفشچیان مقدم شدیم، او که دکترای هنرهای تجسمی دارد و به عنوان طراح، نقاش، هنرمند حوزه هنر جدید و پژوهشگر و عضو هیئت علمی و استادیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران فعالیت میکند، مقالهها و آثار متعددی در حوزه دیوارنگاری شهری دارد که از کتابهایش میتوان به «نقاشی دیواریهای تهران»، «دیوارنگاریهای موفق ایران و جهان»، «درآمدی بر چگونگی شکلگیری دیوارنگاری» و «جایگاه دیوارنگاری در منظر شهری» اشاره کرد.
- ·به صورت کلی کارکردهای دیوارنگاری شهری چیست؟
وقتی درباره دیوارنگاری شهر بحث میکنیم، باید در نظر داشته باشیم که کارایی آن فقط زیباسازی نیست، بلکه یکی از وجوه کارکردهای دیوارنگاره های شهری، زیباسازی است. دیوارنگارههای شهری کارکردهای دیگری همچون؛ بهینهسازی (ترمیمی)، رسانهایی(تبلیغی) و ترافیکی نیز دارند، البته دیوارنگارههایی که با هدف زیباسازی ارائه نمیشوند، به این معنا نیست که نسبتی با ساختار زیباسازی شهر ندارند. در این میان، ساختار هویت زیباسازی شهر، یعنی زیباشناختی دیوارنگاری شهری نباید هویت زیباشناختی آن شهر را به چالش بکشد، یا در واقع، معارض با آن باشد. بنابراین گرچه بخش عمدهایی از آثار دیوارنگاری امروزه ایران کارکرد رسانهای دارند، اما باید توجه داشت وقتی در خدمت شهر قرار میگیرند، باید تابع مولفههای زیباشناختی، بومی، قومی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن باشد که همه در خدمت هویت زیباشناسی شهر است.
- ·ارزیابی شما از دیوارنگاریهایی که در تهران هستند، چیست؟
با نگاهی به آثار دیوارنگاریهای موجود در تهران میتوان گفت، با وجود همه تلاشهایی که در دو دهه اخیر به شکل رسمی و سازمانی انجام شده، شاهد این موضوع هستیم که اگرچه گاهی آثار بسیار ارزنده و چشمنوازی وجود دارد، اما در این مسیر گاهی با مشکلاتی زیر ساختی و هویت مکانی همراه بودهاند و فراز و نشیبهای متفاوتی را در این راستا طی کردهاند. لذا برای اینکه ساماندهی جدی در این زمینه اعمال شود، باید زیرساختهای قانونی با ضمانت اجرایی دراین زمینه شکل گیرد، به گونهای که قوانین موجود در این حوزه به جز مرجع و مسئول آن، هیچ نهاد و موسسه دیگری نتواند در آن دخل و تصرفی داشتهباشد فلذا تصمیمگیریها همه باید متوجه این مرجع باشد. بدین ترتیب، مدیریت موازی به مدیریت واحد اجماع پیداکند، تا بحث مدیریت زیباسازی تبیین و سپس تدوین شود. با این اقدام همه کارها به صورت اصولی ساماندهی و هدفمند میشوند و در این میان اگر مدیران تغییر کردند، ساختار و برنامههای پیشبینی شده، بر اساس سلائق مدیران و اعضای شورا تغییر نمیکند. اعضای شورا میتوانند بر اساس پیش فرضهای مدون، روی اثر و تعاملات اثر با محیط و مردم تمرکز و اعمال نظرکنند. اما هدف دیوارنگاری، مکانیت دیوارنگاری، محل و قابلیتهای محیطی آن و همه و همه باید در ضوابط زیرساختی هنرهای شهری دیده شدهباشد و بر اساس ساختار و ضرورتهای هویت شهری و حقوق شهروندی تنظیم شدهباشد، که این مسئله فراتر از حوزه مدیریت و شوراهای هنری یک سازمان است.
- ·در این میان نقاشیهایی که بر دیوارها ترسیم میشوند، آیا تابع موقعیت جغرافیایی و فرهنگ همان محدوده باید باشند؟
بله ، این امری بدیهی و قطعی است، عموم سازمانهایی که در حوزه دیوارنگاری کار میکنند، متاسفانه گاهی به علت جوان بودن آن، بر اساس آزمون و خطا پیش رفته و بر این اساس فکر میکنند هر دیواری که خالی است یا افق دید خوبی دارد، میتواند برای دیوارنگاری مناسب باشد. در حالی که وقتی دیوارنگاری کشیده میشود، منظر شهری را تحت تاثیر خود قرار میدهد. در این رابطه، نکته مهم این است که این دیوارنگارهها قبل از اینکه کشیده شوند، حداقل باید قابلیتهای کمی و کیفی محیط و منظر شهری مورد پژوهش و در ایدهسازی، طراحی و اجرای دیوارنگاری در نظر گرفتهشوند. در واقع باید مولفههایی موجود در منظر شهری که وجوه نقاشی دیواری را تعریف میکند، به لحاظ کارکرد موضوعی، زیباشناختی و المانها و نمادهای هویتمند شهری، دیوارنگاره را مدیریت کند. بنابراین، اگر قرار باشد اثر هنر شهری در یک منطقه قرار دادهشود، ابتدا باید منظر شهری مطالعه و چگونگی ارتباطات این منظر در تعامل با مخاطب در ابعاد مختلف بررسی شود، به عنوان مثال بررسی شود که این ارتباط در گذشته چگونه بودهاست، الان چه وضعیتی دارد و در آینده چگونه خواهدبود. اگر فرض بگیریم در مسیر اتوبانی که محل عبور مخاطبان خاص هستند، مانند فرودگاه مهرآباد یا امام خمینی (ره) ما علاوه بر مخاطب عام، مخاطب خاصی داریم که باید اثر دیوارنگاره برای آنها نیز قابلیتهای منحصر به فردی پیشبینی شود.
- ·یعنی شما معتقد هستید به عنوان مثال در شمال، غرب یا شرق تهران باید دیوارنگارههایی مرتبط با فرهنگ آن منطقه کشیده شود؟
کاملا درست است، منظر شهری برای فردی که از جنوب غربی تهران به سمت شمال شرقی یا شمال تهران میرود، کاملا متفاوت است، نه تنها از منظر جامعهشناسی، روانشناسی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی سیاسی، اعتقادی و... تفاوتهای فاحش در ادراک اثر دارند بلکه بهلحاظ توپولوژی منطقه از منظر دیداری نیز متفاوت عمل میکنند. یعنی میدان خوانش محور جنوب(مرکز) به شمال تهران ، شیب 5 تا 13 درصدی وجود دارد، در این شیب افق و منظرهایی وجود دارد که اگر قراراست دیوارنگاری در آن کار شود، باید هم کارکردهای تعاملی با مخاطب خاص در نظر گرفتهشود، هم افق و منظر شیب جغرافیایی از جنوب به شمال و هم بالعکس، زیرا در شهر تهران که یک شهر کوهپایهای است، منظر شهری از شمال به جنوب و جنوب به شمال کاملا متفاوت است. میتوان گفت منظر شهری بستر خلق آثار هنر شهری و دیوارنگاری است، یعنی قبل از اینکه دیوارنگاره به وجود بیاید یا آثارهنر شهری در منطقهایی قرارگیرند، برای مخاطب مولفههایی در آنجا وجوددارد که با آن انس گرفتهاست و به عنوان هویت مکانی آنجا را بعنوان بخشی از خاطرات بومی خود پذیرفته و در خاطرات قومی و فرهنگی خود خو میگیرد. حتی گاهی به عنوان شاخصههای هنر شهری یا منظر شهری برای دیگران از آن فضا سرمایهگذاری معنوی نموده و با افتخار یاد میکند، تصورکنید در این میان یک دیوارنگاره یا تابلوی تبلیغاتی مانع دید او از این منظر شود و منظر شهری از نگاه او تخریب شود، این موضوع همان تجاوز به حریم خاطرات قومی، بومی و حریم فرهنگی مخاطب است و به معنای دیگر حقوق شهروندی او از منظر شهری از بین رفتهاست. دیوارنگاری حتی اگر بهلحاظ زیبایی و مهارت در حد اعلای خود باشد و از نقاشان ممتاز برای این هدف بهرهگرفتهشود، نباید با منظر شهری که در آن هویت شهر و هویت شهروند هدف قرار میگیرد، تعارض داشتهباشد بلکه باید در خدمت آن قرارگیرد و در تعامل با حیطه فرهنگی و خاطرات بومی و قومی مخاطب باشد. حالا اگر از بزرگان یا پیشکسوتان سرمایهگذاری میکنیم و آثار آنها را روی دیوار انتقال میدهند، اگرچه ایده خوبی است، اما باید در نظر داشت که آیا آن دیوار مناسب چنین نقاشی است یا خیر، چون اگر نکات ذکر شده، در نظر گرفتهنشود، هم منظر شهری تخریب میشود و هم جایگاه هنرمند نقاش را به چالش میکشد.
- ·اما دیوارنگاری در حوزه آکادمیک و دانشگاهی، چه جایگاهی دارد و آیا برای تربیت متخصصان این حوزه اقدامی انجام میشود؟
تا جایی که من اطلاع دارم از سال 1362 در نظامنامه آموزشی وزارت علوم رشتهای در مقطع کارشناسی به اسم نقاشی دیواری پیشبینی شدهبود که البته هیچ وقت جدی گرفتهنشد و دانشگاهی از آن استقبال نکرد. اما در مقطع کارشناسی رشته نقاشی عمومی، شرایطی پیشبینی شدهاست که در برنامه آموزشی آن، 2 درس دو واحدی نظری و یک درس سه واحدی کارگاهی با عنوان دیوارنگاری در نظرگرفتهشدهاست، که در حال حاضر نیز بسیاری از دانشگاهها از همان تبعیت میکنند. همچنین در بازبینی که در ابتدای دهه 80 تنظم شد، کارگاه چهار واحدی در مقطع کارشناسی ارشد نقاشی، یک کارگاه دیوارنگاری تخصصی با ارزش 4 واحد، پیش بینی شدهبود. که علیرغم تمایل شدید سازمانها به اجرای دیوارنگاری شهری، در سال 1392 این کارگاه در مقطع کارشناسی ارشد به دلایل نامعلوم حذف شد.
چندی پیش با توجه به نیازهای زیرساختی شهرها به هنرهای شهری و بهطور خاص دیوارنگاری که نهادهای مختلفی میل وصفناپذیری به آنها پیدا کردهبودند. همکاران اینجانب برحسب ضرورت و ساماندهی وضعیت بحرانی خاص درصدد توسعه این رشته برآمدند و شنیده شدهاست که برخی از دانشگاهها تلاش دارند در مقطع کارشناسی ارشد، رشته دیوارنگاری را تاسیس کنند. اما در حین بازبینی سرفصل دروس این دو مقطع در دانشگاه تهران، همکاران ما با توجه به مشکل تخصصی وپژوهشی بودن مقطع ارشد ( کمیت واحدها عملی و نظری در این مقطع)، با این فرض که کارایی لازم را نخواهدداشت. موضوع را به کارشناسی بیشتر ارجاع دادند و معتقدبودند راهاندازی کارشناسی نقاشی دیواری لازمه کارشناسی ارشد دیوارنگاری است و رشته کارشناسی ارشد دیوارنگاری در مقطع ارشد میتواند به صورت تخصصی در زیرمجموعه هنرهای شهری تبیین گردد. تا دانشجویان بتوانند با ساختارهای زیبایی شناختی، تکنولوژیک و تعاملی با محیط و منظر شهری بیشترآشنا شده و بتوانند تجربه عملی کنند. در این پروسه معتقدم، شهرداری تهران یا دیگر شهرداریهای کشور میتوانند در تعاملی دو سویه با دانشگاههای هنر، دانشکده هنرهای شهری ایجاد و رشتههای متنوع از جمله رشته دیوارنگاری شهری در آن پیشبینی شود. شاید این اقدام راهکاری باشد که بتواند بنیه هنرهای شهری را تقویت کند که آثاری دانش پژوهانه ایجاد و آزمون و خطا در کارگاههای عملی در حوزه هنرهای شهری در دانشگاهها تجربه شود و خروجی آن در خدمت نهادهای شهری قرار گیرد. همچنین بتوان ضوابطی علمی- عملگرایانه ایجاد کرد که اگر دیوارنگاری شهری یا هنر شهری ایجاد میشود در خدمت منظر شهر، هویت شهر و ساختارهای زیباشناسی و مفهومی و تاریخی آن قرار گیرد.
- ·ارزیابی شما درباره فعالیت نیروهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، چیست؟ آیا نیروهای خبره و کارآمدی در دیوارنگاری شهری داریم؟
ما نقاشها و هنرمندان ارزشمندی در رشتههای مختلف داریم که در کار خود خبره و استاد هستند، اما مساله اینجا است که ممکن است، برخی از این افراد نسبت به حوزه شهری یا اشراف کافی نداشته یا اعتقادی به همسویی و رعایت مولفههای آن ندارند و شاید هم فکر میکنند شهر مثل یک بوم است که هیجان و تفاسیر فردی خود را روی آن به تصویر بکشند، شاید آنها فکر میکنند بهترین صاحبان شهر هستند و میتوانند شهر را با هنر فردگرای خود هدایت کنند، این در حالی است که نیاز شهر ایجاب میکنند تخصصهای مختلف به خصوص متخصصانی از حوزههای جامعهشناسی و روانشناسی کنار هنرمندان تجسمی قرار گیرند تا الگویی در خور شهرها برای هر شهر ایجاد شود و آن خبرهها در کنار آنها بتوانند نسبت به موضوع شهر و زیرساختهای آن دغدغه لازم را پیداکنند و تئوری "شهر زیبا یعنی شهر خلاق" را ایجاد کنند، که این مستلزم همراهی نخبگان تخصصهای مختلف انسان شناختی شهر است. البته لازم است تاکید کنم اگرچه هنرمندان خلاقی در حوزه نقاشی آتلیهایی داریم اما با توجه به نمای امروز شهر، بنظر میرسد این افراد متاسفانه در حوزه هنر شهری متعهد نیستند و اگر هنرمندی وارد حوزه هنر شهری میشود باید در خدمت ساختارهای بنیادین شهر قرارگیرد.
- ·وضعیت دیوارنگاری در کشورهای دیگر چگونه است؟
دیوارنگاری در کشورهای دیگر مانند فرانسه، انگلستان و آلمان، دارای مدیریت واحد، نظامنامه مشخص شهری، و تعاملی روشمند با مخاطب (حقوق شهروندی) و روشن با هنرمندان دارند. به این معنا یک شهروند بهلحاظ جایگاه اقتصادی، این اجازه را ندارد که در مناطقی، نمای ساختمان خود را صرفا با سلیقه فردی خود ساماندهی و یا تغییر دهید، چه برسد به اینکه نقاشی دیواری بر روی هر دیواری بخواهد یا بخواهند کشیدهشود. یکی از نکتههای مهم در این کشورها این است که دیوار را هنرمندان پیدا نمیکنند، بلکه در یک شورای تخصصی با عنوان منظر شهری، دیوارها و مکانهای مناسب برای دیوارنگاری شناسایی، بررسی، انتخاب و شناسنامهدار میشوند. در واحدهای پژوهشی این سازمانها (برای پشتیبانی شورای هنری) علاوه بر انتخاب مکان، رویکرد، ویژگی اثر، بایدها و نبایدها، تکنولوژی، شخص هنرمند و ماندگاری آن تعیین و بعنوان مختصات و استانداردهای هنرهای شهری در اختیار اعضای شورا قرار میگیرد. در کل میتوان گفت، در این پروسه زیرساختهای هویتی شهری، و منظر فرهنگی و تاریخی آن اصالت پیدامیکند. بنابراین وقتی برای دیوارها، فراخوانی اعلام میشود، هنرمند درخلا کار نمیکند. هنرمند ضمن اطلاع از تمامی ظرفیتهای محیط میداند، این آثار برای مدت زمانی خاص به اقتضای نیازهایی بنیادین شهر، پیش بینی میشود. چنانکه این دیوارها با شناسنامه خود؛ ویژگیها و قابلیتهای که دیوار و مخاطبان آن دارند در خدمت هنرمندان قرارمیدهد. در کنار آن، البته دیوارنگارههایی هم با عنوان گرافیتی هستند که عموما از طریق نهادهای غیردولتی و توسط مردم انجام میشود و دولتها بهتناسب تلاش میکنند در قبال آنها موضع بگیرند. اما در وجه بینالملل، نکته مهم این است که یک مدیریت واحد برای دیوارنگاری وجوددارد، موضوعی که در کشور ما، میتوان فقدان آن را بطور جد، هر روزه، حس کرد.
- ·و به نظر شما نقصانی که گاهی در حوزه دیوارنگاری شهری تهران دیده میشود، چگونه میتواند مدیریت شود؟
سازمان زیباسازی در سالهای اخیر اقدامات خوب و موثری داشته و تلاش خیلی خوبی را از سوی این سازمان شاهد بودیم، به نظر من علیرغم مشکلات معمول، نقصانهای اصلی در داخل این سازمان نیست بلکه بیرون از آنجا است. ضوابط و آییننامههایی که باید در شورای شهر تهران بعنوان مصوبه قانونی تصویب شود و مرجع تاییدکننده سازمان، ضامن اجرای آن باشد. چنانچه، اگر نهادهای دیگر مایل به اجرای دیوارنگاری و یا هنرهای مشابه شهری هستند، حتما باید با این شورا یا سازمان هماهنگ شوند و نباید نیروهایی در این زمینه به صورت پنهان و آشکار داشتهباشیم که هر وقت دوست داشتهباشند پلاکارد و بنر وتابلوهای غول پیکر نوری در هر جای شهر نصب کنند. البته گاهی نیز عدم بودجه مناسب موجب میشود تا سازمان زیباسازی فعالیتهای متناقص داشتهباشد. یعنی از سویی فروش نقاط کلیدی برای تبلیغات شهری که مشکل بزرگی است بخصوص در آلودگی بصری محیط و تخریب منظر شهری، که به قطع باید ساماندهی شوند و برای این منظور باید نقاطی برای تبلیغات در نظرگرفتهشود که ضمن اطلاعرسانی مناسب، آلودگی بصری و روانی ایجاد نکنند و به منظر شهری آسیب نرسانند. بنابراین منظور این است که کارها و اقدامات باید به گونه ای باشد، تا شهر از منظر مخاطب داخلی مغشوش و از نگاه توریست به عنوان شهری بیهویت و مصرفگرا معرفی نشود، آن هم برای کشوری که داعیه فرهنگی دارد. بنابراین، معاونت پژوهشی سازمان باید ساختارهای فرهنگی و نمای شهری هویت مکانی خود را شناسایی، مطالعه و معرفی کند. برای نیل به این مقصود، نهادهای دیگر مثل شورای شهر و کمیسیون فرهنگی مجلس باید ضمن دغدغه لازم به شهر، به سازمان فوق کمک کنند؛ در این خصوص لایحهایی تنظیم و تصویب کنند، که بر اساس آن، تنها مرجع هنرهای شهری، سازمان زیباسازی یا نهادی مشابه (شورای هنرهای شهری، همانند شورای انقلاب فرهنگی) باشد. که برای تصمیمات بنیادین زیباسازی و هویت مکانی شهرهای کشور تصمیم بگیرد و همه نهادهای وابسته و پیوسته از جمله زیباسازی شهرهای کشور تابع آن باشند تا هویت مکانی شهرهای ما تا این حد آشفته نباشد، به گونه ای که امروز وقتی به مشهد، اصفهان و تبریز میرویم، همه شهرها شبیه هم شدهاند و نوعی بی هویتی-مکانی در همه جا دیده میشود که باید فکری به حال آن کرد؛ خوشبختانه فعالیتهای زیباسازی در حوزه دیوانگاری تهران را از این امر مستثنی میکند.
ساره گودرزی